ابراهيم اميرکلايي در ادامه خاطرنشان کرد: با توجه به موقعيت قرارگيري استان مازندران و وجود دو محوطه کليدي در شرقيترين و غربيترين منطقه اين استان يعني گوهرتپه در شرق با شاخصه فرهنگي دشت گرگان و تپه کلار در غرب با شاخصه فرهنگي يانيق، جنوب و مرکز اين استان دچار يک فقر مطالعاتي بود که باتوجه به وسعت محوطه قلعه کش و دادههاي غني که در تعيين حريم از آن بدست آمد اين محوطه براي گاهنگاري جنوب و مرکز مازندران انتخاب شد.
خاطرنشان ميشود با توجه به نزديکي تقريبي که اين محوطه از طريق کوههاي البرز با فلات مرکزي دارد ميتوان به مطالعه جايگاه اين محوطه در ارتباطات فرهنگي بين فلات مرکزي و دشت گرگان پرداخت.
عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد سوادکوه ادامه داد: دادههاي فرهنگي که تاکنون در اين فصل بدست آمده بيانگر اهميت اين محوطه در مطالعات باستان شناسي مرکز استان مازندران است.
اميرکلايي افزود: در اين فصل از کاوش که بر اساس روش کانتکست پيش ميرود وجود سفالهاي عصر آهن در کنار آجرهاي دوره تاريخي بيانگر مضطرب بودن لايههاي بالايي بود اما با اين وجود دادههاي قابل توجهي بدست آمد.
وي با اشاره به اينکه وجود ساختارهايي مانند پيت، پي سنگي، کف و اجاق در کنار هم و در عمقهاي نزديک به يکديگر بيانگر وجود نوعي ساختار معماري است بيان داشت: همچنين يافت يک انباشت مربوط به يک ساختار صنعتي با توجه به حجم انبوهي از جوش کوره موجود در اين کانتکست دراين فصل کاوش در خور توجه است.
به گفته اين باستانشناس؛ در عمقهاي پايينتر يک ظرف پيکرهاي به شکل الههاي با دستهاي باز يافت شد که نمونه اين گونه ظرف در حصار IIIc و تورنگ تپه و متعلق به مفرغ متأخر يافت شده بود.
وي افزود: همچنين تدفينهاي متعددي در اين فصل از کاوش بدست آمد که بيشتر آنها متعلق به نوزادها و کودکان بود که با توجه به شيوه تدفين آنها و نيز مقايسه با تپههاي ديگر احتمالاً متعلق به دور 5 مفرغ بودهاند.
اميرکلايي در پايان گفت: با توجه به وسعت کاوش در اين فصل و نيز دادههاي بدست آمده در خور توجه اين تپه ميتواند يکي از مناطق مهم و کليدي باستان شناسي در مرکز مازندران باشد./118
انتهای پیام/