روزنامه جام‌جم براي ميراث‌فرهنگي کشور چه کرده است

جناب آقاي مقدم\t

مديرمسؤول محترم روزنامه جام جم

با سلام و احترام

پيرو انتشار مطلبي در صفحه آخر آن روزنامه در تاريخ يکشنبه 25 بهمن ماه 1388، مقتضي است وفق قانون مطبوعات، نسبت به انتشار جوابيه ذيل در اسرع وقت و بي کم و کاست، اقدام لازم را به عمل آوريد. جا دارد تا به مدير مسؤول محترم آن روزنامه تأکيد کنيم که سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري،تغيير و حذف حتي اندکي از اين جوابيه را نيز پذيرا نبوده و در صورت هر گونه جرح و تعديل در متن حاضر، تا زمان حصول نتيجه مطلوب، موضوع را از طرق قانوني پيگيري خواهد نمود:

بار ديگر نويسنده مسبوق به سابقه روزنامه جام جم با مغالطه و گردآوري اطلاعات ناقص و غلط، سعي در تخريب سازمان ميراث فرهنگي کرد. جالب آن که نويسنده اين روزنامه هر کجا که پاي خارجي و بيگانگان در يکي از پرونده هاي ميراث فرهنگي کشورمان باز است، گذشته از علاقه وافري که به موضوع نشان مي دهد، به صورتي کاملاً آشکار، منافع خارجي ها را در اولويت قرار داده و به سازمان ميراث فرهنگي ايران حمله کرده و خرده مي گيرد! در مورد اخير نيز نويسنده مذکور با مطرح کردن چهار پرونده خارجي، بار ديگر سعي کرده عملکرد سازمان ميراث فرهنگي ايران را زير سؤال ببرد. از اين رو جا دارد توضيحاتي پيرامون متن مغالطه آميز اين نويسنده ارايه شود:

1 – قبل از ورود به اين بحث جا دارد تا به مخاطبان خاطرنشان گردد که روزنامه جام جم کشورمان، متأسفانه تاکنون شهامت درج جوابيه هاي سازمان ميراث فرهنگي را نداشته و در فضايي کاملاً يکطرفه و به دور از اخلاق حرفه اي و مطبوعاتي، اقدام به طرح و بسط موضوعات و نتيجه گيري هاي خود خواسته مي کند؛حال آن که سازمان ميراث فرهنگي همواره جوابيه هاي لازم را براي اين روزنامه ارسال کرده و ايشان از چاپ آن طفره رفته اند.

2 – نکته ديگري که جاي تأمل و البته تعجب دارد،‌ به نوعي به سهل انگاري گردانندگان روزنامه جام جم باز مي گردد. گويي مديران مربوط در اين روزنامه نه مطالب نويسنده مذکور را مطالعه مي کنند و نه جوابيه هاي سازمان ميراث فرهنگي را؛ چرا که يکبار مطالعه مطالب قبلي اين نويسنده و جوابيه هاي چاپ نشده اين سازمان، نوع نگاه و طرح موضوعات از سوي وي را لااقل براي گردانندگان اين روزنامه روشن مي کند. از اين رو به ايشان توصيه مي شود يا نظارت بيشتري روي صفحات روزنامه خود و فضاي نامحدودي که به اتهام پراکني نويسنده مذکور اختصاص داده مي شود داشته باشند و يا در غير اينصورت شجاعت چاپ جوابيه هاي سازمان ميراث فرهنگي را دارا باشند.

3 – اما همانطور که پيش از اين اشاره شد نويسنده روزنامه جام جم کشورمان بار ديگر چهار موضوع سر سرباز هخامنشي،‌ الواح گلي هخامنشي، نمايش منشور کوروش در ايران و ماجراي کشف بقاياي سربازان ارتش کمبوجيه که در هر چهار مورد پاي خارجي ها در ميان بوده را مطرح و در نهايت اين گونه نتيجه گيري کرده که عدم حصول نتيجه در اين وعده ها اوج ناکامي سازمان ميراث فرهنگي ايران است!جهت استحضار اين نويسنده محترم که گويي سر در برف فرو برده، بايد بگوييم که \"اوج ناکامي واقعي\"، فقدان شجاعت لازم براي پيگيري احقاق حقوق تاريخي اين ملت، سکوت محض در قبال اين موارد و بي تفاوتي و انفعال مدعيان روزنامه نگاري و دلسوزي براي کشور همچون امثال وي طي سال هاي قبل است.جا دارد نويسنده مذکور به اين پرسش پاسخ دهد که طي سال هاي گذشته که رويه به شکلي ديگر بود، آيا ايشان که دغدغه مام ميهن دارند، هيچ گاه فرياد برآورده اند که چه بر سر ميراث ما در خارج از کشور آمده و اگر فريادي هم کرده اند، نتيجه اي هم عايد شده است؟

4- و اما نکته ديگري که جا دارد توجه نويسنده اين روزنامه به آن جلب شود، آن است که چگونه است در حالي که عده اي همچون نويسنده مذکور حتي کوچکترين خبري از وضعيت سرقت آثار تاريخي اين مملکت در گذشته نداشتند، حال که سازمان ميراث فرهنگي با حساسيت بالا و به سرعت پيگير کوچک ترين خبر و احتمال در خارج از کشور مي شود، در جايگاه متهم قرار گرفته و افرادي همچون ايشان به سرعت به حمايت از طرف خارجي وارد عمل مي شوند؟به راستي ، اگر سازمان ميراث فرهنگي بي تفاوت و بدون حساسيت از کنار مسايلي از اين دست مي گذشت، امروز مغرضانه متهم به ناکامي نمي شد؟

5 – اما جهت استحضار مخاطبان محترم و اطلاع اين نويسنده، در دو ماجراي الواح گلي و سر سرباز هخامنشي، اين دو پرونده ماهيتي کاملاً سياسي پيدا کرد، به نحوي که وکيل آمريکايي پرونده صراحتاً اعلام کرد که لابي صهيونيستي شديدي بر اين پرونده ها سايه افکنده و پيگيري آن را از روال قضايي و قانوني خارج و سياسي کرده است.جالب آن که اظهارات وکيل آمريکايي که در ايران حضور پيدا کرده بود جهت استحضار عموم مردم از طريق سازمان ميراث فرهنگي اطلاع رساني هم شد. فلذا عجيب است که نويسنده مطلب با ناديده گرفتن تمامي پيگيري ها و تلاش هاي سازمان ميراث فرهنگي کشورمان، چشم بر واقعيت ماجرا بسته و مغرضانه اين موضوع را شکستي براي اين سازمان پنداشته است. لذا بايد به ايشان توصيه شود،‌ شما که علاقه خاصي به پيگيري پرونده هاي خارجي داريد و اتفاقا دسترسي آساني نيز به طرف هاي خارجي براي جمع آوري مستندات بر عليه سازمان ميراث فرهنگي داريد، چرا با خارجي ها تماسي نمي گيريد تا از کم و کيف ماجرا آگاه شويد؟

6 – اما موضوع نمايش منشور کوروش در ايران که در نوع خود داستان بسيار جالب و درخور توجهي است و عجبا که نويسنده اين مطلب با چه شجاعتي دوباره به اين موضوع پرداخته است.جهت استحضار مخاطبان محترم، نويسنده مذکور و گردانندگان روزنامه جام جم را ارجاع مي دهيم به گزارشي که چندي پيش خود در همين روزنامه به نگارش درآورده و ضمن مخالفت با نمايش منشور کوروش در ايران، سازمان ميراث فرهنگي را بازهم متهم به سهل انگاري در عدم تحقق وعده قطع همکاري با موزه بريتانيا به دنبال خلف وعده ايشان کرد! عجبا! حالا که سازمان ميراث فرهنگي به جديت پاي تصميم خود ايستاد و از موضع حفظ عزت و شان ايران تمامي روابط اين سازمان با موزه بريتانيا را قطع کرد،‌ نويسنده مذکور اين بار نيز اين موضوع را تلويحا به استهزا گرفته و در موضعي دوگانه و مغرضانه اين موضوع را هم شکست ديگري براي سازمان ميراث فرهنگي پنداشته است!

7 – اما از همه اين موارد جالب تر ، موضع گيري نويسنده روزنامه مذکور در قبال ماجراي کشف بقاياي ارتش تاريخي کمبوجيه در خاک مصر است. باز هم جهت استحضار مخاطبان محترم، نويسنده مذکور و گردانندگان روزنامه جام جم را ارجاع مي دهيم به گزارش هايي که چندي پيش، خود در همين روزنامه به نگارش درآوردند.

نويسنده اين مطلب در گزارش هاي مذکور جلوتر از حافظ منافع مصر در ايران، به مخالفت شديد با پيگيري اين ماجرا پرداخته، و ضمن به تمسخر گرفتن موضوع مذکور، به دنبال گردآوري ادله هاي مختلف براي عقب راندن سازمان ميراث فرهنگي ايران از تعقيب ماجرا پرداخت! عجبا! چرا که حالا نويسنده مذکور باز هم در موضعي دوگانه و مغرضانه اين بار در مقام مدافع و پيگير اين ماجرا ظاهر شده و اين موضوع را نيز شکست ديگري براي سازمان ميراث فرهنگي پنداشته است! اگرچه براي سازمان ميراث فرهنگي مسجل است که قصد و غرض نويسنده مذکور دلسوزي براي سرنوشت حقوق و آثار تاريخي کشور نيست، ليکن جهت استحضار مخاطبان محترم، سازمان ميراث فرهنگي در اين خصوص نيز همچون ساير موارد بر اساس روال معقول قانوني و عرف بين الملل مکاتبات و پيگيري هاي متعددي به عمل آورده که تمام اين موارد نيز مرحله به مرحله به اطلاع عموم رسيده است.

8- اما در پايان و براي روشن شدن غرض اصلي نويسنده روزنامه جام جم جا دارد تا پرسش هايي مطرح و از سوي ايشان به آن پاسخ داده شود:

- نخست آن که نويسنده مطلب مذکور در خصوص مواردي که ذکر شد چرا هر بار موضعي دوگانه گرفته و اتفاقا در هر دو موضع متناقض، اين سازمان ميراث فرهنگي ايران است که مقصر شناخته مي شود؟!

- دوم آن که علت مقابله و حمايت نويسنده مذکور از طرف هاي خارجي در مثال هايي که در پي آمد چيست؟
- سوم آن که علت خرسندي نويسنده مذکور از موضوع ناکامي سازمان ميراث فرهنگي- البته به زعم ايشان- چيست؟ آيا نويسنده مذکور تصور مي کند منافع ملي يک کشور که سازمان ميراث فرهنگي پيگير آن است، برد و باخت براي يک سازمان تلقي مي شود يا يک کشور؟

- و در نهايت، نکته اي که جا دارد نويسنده مذکور به آن پاسخ دهد اين است که آيا از يک سازمان به غير از پيگيري هاي معمول،‌ مرسوم و معقول پرونده هايي که در خارج از مرزهاي يک کشور و تحت تاثير جو سياسي است، کار ديگري بر مي آيد؟آيا ايشان به مثابه برخي از فيلم هاي تلويزيوني تصور مي کنند که مي بايست در يک عمليات کماندويي! آثار کشور سرقت شده و به جاي اصلي خود بازگردد؟ اگر في الواقع دغدغه ميهن داريد، به جاي تخريب و جنجال هاي مغرضانه، به صراحت بفرماييد شما چه طرح و پيشنهادي در اين موارد داشته و خود شما در اين خصوص براي کشور چه کرده ايد؟


حسن محسني
مشاور رييس و مدير کل روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري





انتهای پیام/

کد خبر 1388112741