رضا سامه افزود: عمده شاخص برنامههاي مشترک اين دو دستگاه، تعيين و تدوين ويژگيهاي شناسائي ارزش هاي موجود در بافتهاي روستائي، بازشناسي و تدوين توانمنديها و دانش پراکنده در جهت حفاظت و احياي بافتهاي کالبدي با ارزش را شامل ميشود.
وي هدف سازمان ميراث فرهنگي را برخلاف بنياد توسعه مبتي بر حفاظت دانست و افزود: در حوزه بافتها سياست سازمان ميراث فرهنگي بر جنبههاي کالبدي و مناظر روستا(سيماي عمومي بافت، استخوانبندي، عناصرمعماري)تاکيد دارد و اين در حالي است که بنياد جنبههاي اجتماعي و الگوهاي رفتاري مشترک ساکنين در عرصههاي عمومي روستا (مرکز محلات، ميادين اصلي) را مورد توجه قرار ميدهد.
اين کارشناس معماري در ادامه جدولي از تطبيق و فراواني معيارها و شاخص هاي \"ارزش\" در ادبيات ميراث فرهنگي و جدول ضوابط شناخت و انتخاب بافتهاي با ارزش روستايي را ارائه کرد و افزود:سازمان ميراث فرهنگي بر ارزشهاي ذاتي به عنوان قابليتهاي محيطي يا فرهنگي (ارزش قدمت، ندرت، هويت) تاکيد داشته و بنياد نيز ارزشهاي منتسب با عنوان فرصتهاي مداخله (ارزش اقتصادي، کارکردي، اجتماعي) را پيگيري ميکند.
وي در مورد تفاوتهاي تجربههاي موجود در زمينه روستا بين دو دستگاه، گفت: تجربيات سازمان ميراث فرهنگي به چند روستاي خاص (ابيانه، کندوان، ميمند)و اغلب به صورت مونوگرافي، مستندسازي، معرفي و زمينهسازي جهت حفاظت از عناصرکالبدي و فرهنگي محدود ميشود و بنياد نيز به صورت گسترده تر در مورد عمليات عمراني در قالب طرح هاي هادي، ساماندهي سکونتگاههاي روستائي فعاليت ميکند.
اين پژوهشگر با بيان اينکه بنياد در عناصر و تک بناهاي واجد ارزش در بافت و عرصههاي عمومي نتوانسته مداخله کند، بر فرصتهاي موجود در سازمان ميراث فرهنگي تاکيد کرد و افزود: اين سازمان به آساني در عناصر تاريخي معماري مداخله کرده و مي تواند از اين فرصت استفاده کند.
سامه در پايان به طور خلاصه به اقداماتي چون مشارکت در ارزشيابي نمونههاي مورد بهسازي، همسو کردن اعتبارات در مورد روستاهاي منتخب، معرفي مشاوران ذي صلاح و ناظران مقيم کار آزموده در حوزه بهسازي، نظارت کارشناسانه و مسئولانه بر فرآيند تهيه طرحها، تهيه طرحهاي تکميلي در مورد آثار خارج از حوزه مداخله، مشارکت در معرفي و نحوه بهرهبرداري از اقدامات صورت گرفته اشاره کرد./119
انتهای پیام/