انتخاب جايگزيني براي پايتخت و انتقال کل آن به يک شهر ديگر و استفاده از الگوي برخي کشورهاي دنيا مبني برداشتن دو پايتخت سياسي و اقتصادي از جمله پيشنهادهاي مطروحه و روي ميز مسوولان از سالهاي 1348 تا کنون بوده است .

آنچه همواره مورد تاکيد همگان بوده و هست، بحث سبک سازي تهران است. اکثريت مطلق مردم و مسوولاني که در تهران و حتي شهرستان ها به سر مي برند نه تنها مخالفتي با چنين اقدامي ندارند بلکه همواره از آن استقبال مي کنند.

سرانجام در دولت دهم راه حل ديگري مطرح شد. بر اين اساس مقرر شد، بخش هايي از زير مجموعه دولت به شهرهاي مختلف منتقل شوند. به اين ترتيب چند هدف عمده از جمله نجات بخشي تهران، تمرکز زدايي قدرت، ايجاد رونق در ساير شهرها و استان هاي کشور و رفع معضلات گسترده ديگري تحقق مي يابد.

پرندگان موافق، شهرداري مخالف!

امروزه تهران با مشکلات پيچيده و متعددي دست و پنجه نرم مي کند، تهران مشکل تنفسي، ترددي، محيط زيستي، خدماتي و اجتماعي دارد. کما اين که در خبرها نيز آمده بود که حتي برخي از پرندگان نيز قيد زندگي در تهران را زده و ترجيح دادند شهر ديگري را براي زندگي خود انتخاب کنند. به عبارت ديگر پرندگان هم تشخيص دادند که تهران شرايط لازم براي زندگي و بقاي نسل ايشان را ندارد.

اما در شرايطي که همگان و حتي پرندگان سابق ساکن تهران موافق نجات بخشي تهران از وضع موجود هستند، اين طرح يک مخالف دارد، شهرداري تهران.

در حال حاضر شهرداري تهران به اشکال مختلف و با صرف هزينه هاي کلان از طريق نشريات وابسته و اجاره اي خود ، به مخالفت با طرح تمرکز زدايي از تهران و رونق بخشي به ساير شهرهاي کشور است.

روزنامه همشهري، روزنامه تهران امروز و خبرگزاري مهر در کنار ده ها سايت، هفته نامه و ماهنامه از جمله رسانه هاي وابسته و اجاره اي شهرداري تهران هستند که به هر شکل ممکن يک تنه کمر به تخريب اين طرح ملي بسته اند.

رسانه هاي شهرداري تهران دستور دارند تا به هر شکل ممکن از خبرسازي، سانسور خبري، جعل اخبار، ارايه آمار غلط و ... از يک سو ذهن متقاضيان خروج از تهران را مشوش کرده و از سوي ديگر سوژه اي براي مخالفت هاي هميشگي و رقابت سياسي خود با دولت پيدا کنند.

اما اين تنها ظاهر ماجراست. به راستي ريشه مخالفت شهرداري تهران با نجات بخشي تهران در کجاست. علت تلاش شهرداري براي خالي نشدن تهران چيست؟ اين موضوعي است که اين نوشتار قصد تشريح و باز کردن آن را دارد.


مخالفت شهرداري تهران از رويکرد اقتصادي

اخبار و اطلاعات واصله از درون شهرداري تهران، بيانگر نگراني عميق برخي مديران اين نهاد شهري از کاهش جمعيت تهران است.

دغدغه شهرداري تهران و برخي مديران ايشان به حدي است، که اين موضوع يکي از محورهاي اصلي در جلسات ايشان همواره مطرح بوده و به دنبال چاره جويي براي آن هستند.

يکي از دلايل مخالفت شهرداري تهران با کاهش جمعيت تهران، به تبعات اقتصادي اين جريان براي شهرداري تهران باز مي گردد. به اين شکل که با افت جمعيت تهران ،نه تنها بودجه هاي شهرداري نيز به موازات آن و بر اساس نيازهاي جديد آن کاهش خواهد داشت، بلکه ميزان درآمدهاي شهرداري تهران از انواع ماليات هاي دريافتي از مردم از گردآوري زباله ها گرفته تا عوارض ساخت و سازها را با افت قابل ملاحظه اي مواجه خواهد کرد.

اين نيز پايان ماجرا نيست. به هر تقدير فاز بعدي افت درآمد، مي تواند منجر به تعديل هزينه هاي بي حد و حصر شهرداري تهران و در نتيجه از دست دادن امتيازات و حمايت هايي براي ايشان شود. حمايت هايي که در ادامه بيشتر به آن پرداخته مي شود.

مخالفت شهرداري تهران از رويکرد پرستيژي

از ابرشهر تهران به عنوان ايران کوچک نيز ياد مي شود. شهري که دستگاه ها و نهادهاي حکومتي، قدرتمند، تصميم ساز و تصميم گير کل ايران را در خود جاي داده است. شهري که بيشترين گردش اقتصادي و مالياتي کشور را دارد. شهري که بيشترين مراجعه از سراسر کشور را دارد. و بالاخره شهري که پايتخت کشوري قدرتمند با جمعيت 70 ميليون نفر است.

زماني که شهري چنين جايگاهي در کشور دارد و با اختلاف بسيار زيادي از ديگر شهرهاي ايران مي تازد، شهردار آن نيز از فرصت ها و امکانات زيادي برخوردار مي شود که قاعدتا مي تواند با انواع لابي گري ها به استفاده از آن بپردازد.

شهردار تهران بودن در مقام بهره برداريهاي سياسي به منزله امکان اعمال نفوذ در برخي تصميم هاي حتي کشوري، ارايه برخي خدمات به افراد خاص و تاثيرگذار، در اختيار داشتن منابع نا محدود مالي و حمايتي، حضور در ميان شهرداران ابرشهرهاي جهان و ... است.

امکاناتي که در يک کلام به شهرداري تهران \"پرستيژ\" مي دهد. به اين ترتيب، کوچک سازي تهران رابطه مستقيم و بلاواسطه اي با کوچک سازي پرستيژ و قدرت مانور شهرداري تهران خواهد داشت.

اما توزيع قدرت و امکانات به معني ورود رقباي جديد،‌ يعني شهرداران ساير شهرها در فرايند مديريت کلان کشور نيز هست. به عبارت ديگر تقسيم قدرت و ايجاد موازنه در کشور به منزله ورود شهرداران ديگر شهرها و کمرنگ شدن نقش مطلق شهردار تهران خواهد بود.

اين موضوع دومين دغدغه شهرداري تهران و دومين عامل پنهان مخالفت شهرداري تهران با عمليات نجات بخشي تهران است.

مخالفت شهرداري تهران از منظر سياسي

اما سومين، اصلي ترين و مهترين عامل مخالفت شهرداري تهران با کاهش جمعيت تهران که از طريق گزارش هاي منتشره در نشريات اجاره اي شهرداري شکل گرفته است، به تبعات سياسي چنين اقدامي براي ايشان باز مي گردد.

اخيراً رسانه ها اعلام نمودند، تهران سکوي پرش شهرداري تهران براي تحقق آرزوي ديرينه جلوس بر کسوت رياست جمهوري است. موضوعي که مدتهاست سرمايه گذاري، برنامه ريزي و عمليات براي آن انجام شده است.

تهران داراي کارکرد و ظرفيت هاي بالاي سياسي است که مي تواند نقش به سزايي در نتايج انتخاباتي کشور داشته باشد. از اين رو سخت مي توان از تهران و پتانسيل هاي موجود در آن چشم پوشي کرد.

در حال حاضر و بنابر شواهد و آرايش رسانه اي و سياسي شهرداري تهران، همگان متوجه حضور زودهنگام شهرداري تهران در انتخابات دور آتي رياست جمهوري هستند. اين وضع تا جايي پيش رفت که حتي نشريه انگليسي فايننشيال تايمز انگليس نيز با تهيه گزارشي نوشت، خدمات شهرداري تهران براي کسب راي در انتخابات رياست جمهوري است.

از اين رو تهران و ساکنانش اعم از مردم و مديران از اهميت بالاي سرمايه اي براي شهرداري برخوردار است. به اين نحو که مشاوران و تحليلگران شهرداري تهران، خروج هر يک نفر از تهران را به منزله خروج احتمالي يک راي انتخاباتي براي خود پيش بيني مي کنند.

چه به هر حال شهرداري تهران در تلاش براي جلب رضايت تهراني ها براي انتخابات است، از اين رو هر چه تهران خلوت تر و کم ترددتر شود، اثري منفي و مستقيم بر سرمايه گذاري هاي شهرداري تهران بر جاي مي گذارد.

جمع بندي و نتيجه گيري

با تفاسيري که در پي آمد، علت نگراني شهرداري تهران از منظر پرستيژي، اقتصادي و سياسي و اين که تهران و تهراني ها در حکم سکوي پرشي براي ايشان تلقي مي شود، روشن است. شهرداري تهران هر گونه تضعيف و کاهش تمرکز در تهران را مساوي با تضعيف شانس و اقتدار سياسي و اقتصادي خود و در نهايت عدم توفيق در هدف اصلي و غايي ايشان يعني انتخابات رياست جمهوري مي بينند.
فلذا طرح گزارش هاي کاملا تکراري در روزنامه شهرداري تهران (همشهري)، روزنامه تهران امروز و خبرگزاري مهر (وابسته به شهرداري تهران) از مسايل و مشکلات طبيعي اين طرح ملي، دلسوزي براي مشکلات انتقالي هاي از تهران نبوده، بلکه در اصل و حقيقت ايشان بيشتر نگران از دست رفتن موقعيت سياسي اقتصادي خود در تهران هستند.

از اين رو کارشناسان نيز پيش بيني مي کنند طي روزهاي آتي شهرداري تهران با هجمه بيشتري به مخالفت با اين طرح ملي در ده ها رسانه اجاره اي و وابسته به خود خواهد کرد.

انتهای پیام/

کد خبر 1389060217