اما جاي بسي تاسف است زماني که اين تحولات گسترده در موزه ملي کشور در حال وقوع است،روزنامه همشهري ارگان شهرداري تهران به جاي خرسندي از اين اشتياق عمومي، استفاده از شرايط ايده آل موجود و ارايه خدمات مورد نياز مردم تهران و ميزباني شايسته، از اين اقدام بي سابقه نگران و ناراحت شده و به مديريت جديد موزه ملي اعتراض دارند که چرا در حال احياي آثار تاريخي و ميراث ملي کشور است!

در دوره جديد مديريت موزه ملي ايران براي نخستين بار و پس از 50 سال 200 هزار شي ثبت نشده در مخزن موزه ملي کشور بدون هيچ گونه پنهان کاري در معرض ديد افکار عمومي قرار گرفت و عمليات نجات بخشي و ساماندهي آن آغاز شد.

در دوره جديد مديريت موزه ملي ايران نمايشگاه هاي بزرگي در داخل و خارج کشور با همکاري اين موزه انجام شد که تحرکات زيادي را در موزه داري، نمايشگاه ها و فرهنگ سازي ايجاد کرد.

در دوره جديد مديريت موزه ملي بعد از 40 سال منشور کوروش براي نمايش به ايران آمد. منشور کوروش در حالي به ايران آمد که بسياري حتي آدرس موزه ملي ايران را نمي دانسته و بسياري براي نخستين بار در عمر خود پا در آن مي گذاشتند.

و البته در دوره کوتاه مديريت جديد موزه اي که در حال فراموشي بود، تحولات گسترده ديگري نيز در راه است که افکار عمومي و علاقه مندان به ميراث فرهنگي کشور را بسيار خرسند خواهد کرد.

اين در حالي است که روزنامه همشهري براي پنهان ساختن مخالفت خود با دستاوردهاي متعدد و بي سابقه در موزه ملي کشور و تلاش مديريت آن براي زدودن غبارهاي 50 ساله از اين موزه، سوژه نخ نما و کهنه اي را دستاويز قرار داده و از رابطه تخصص مديريت جديد موزه ملي پرسيده اند.البته مردم خوب مي دانند که همشهري نيت دلسوزي براي موزه ملي و ميراث تاريخي کشور نداشته و نگران آينده و سوداي رياست جمهوري يازدهم رئيس خود است تا شايد روزنامه ايران را هم به مجموعه رسانه هاي وابسته به خود تبديل کند.

اما جا دارد روزنامه همشهري يا همان بروشور تبليغاتي آژانسهاي خارجي به جاي رفتن به راه دور نيم نگاهي به تخصص مجموعه مديران شهرداري تهران و رابطه آن مديريت شهري داشته باشند و پاسخ دهند که چگونه است افرادي که داراي تخصص و تجربه هاي نظامي هستند، و مي توانند در حوزه تخصصي خودشان فعاليت کنند سر از شهرداري تهران در آورده اند و مي توانند به مديريت امور شهري بپردازند؟
چه رابطه اي ميان شغل خلباني هواپيماي مسافربري با امور شهري، فرهنگي، مهندسي، تاريخي و ساير مقولات مرتبط با اداره يک شهر است؟

آيا نتيجه اين ناآشنايي با امور شهري نيست که نگاه تجاري را جايگزين نگاه شهري و بي توجهي به اماکن و محوطه هاي تاريخي شهر تهران مي کند؟

آيا نتيجه نا آشنايي با امور شهري نيست که بازار تاريخي تهران را به سوداگران و بلند مرتبه سازان واگذار مي کند و هر روز بايد شاهد فروريختن بخشي از بازار تهران به اشکال، بهانه ها و روش هاي مختلف بود؟ و مشخص نيست که چرا بايد هزينه هنگفت دهها نشريه وابسته به شهرداري تهران از محل فروش اماکن و محوطه هاي تاريخي تهران که ميراث فرهنگي کشور نيز محسوب مي شوند تامين شود؟ و در نهايت اين که آيا نتيجه و مصداق روشن و آشکار نا آشنايي با امور شهري اين نيست که به جاي استقبال گسترده از نمايش منشور کوروش در تهران به مخالفت با آن مي پردازيد؟

مردم تهران انتظار دارند که روزنامه همشهري ارگان شهرداري تهران اين سئوالات را جواب داده و دقيقا\" اعلام کنند تا برنامه تخريب بازار تهران چه زماني خاتمه پيدا خواهد کرد.

انتهای پیام/

کد خبر 1389072421