مستندنگاري باستان‌شناسي، نيازمند حمايت مسوولان است

به گزارش ميراث آريا (chtn) به نقل روابط عمومي پژوهشگاه ميراث فرهنگي ،‌ صنايع دستي و گردشگري دبير علمي جشنواره فيلم‌هاي مستند باستان‌شناسي ايتاليا، در مراسم اختتاميه اين جشنواره در حضور استادان، پژوهشگران و باستان‌شناسان ايراني و ايتاليايي حاضر در اين نشست، گفت: شهر شيراز در آخرين روزهاي ماه پاييز شاهد برگزاري نخستين دوره از جشنواره فيلم‌هاي مستند باستان‌شناسي ايتاليا بود، جشنواره‌اي که برگزاري آن موجب شد تا بستر مناسبي براي تبادل انديشه و نظر ميان متخصصان و کارشناسان داخلي و خارجي فراهم شود.

مصطفي راستي دوست با اشاره نقاط قوت برگزاري اين جشنواره و تاثير مثبتي که بر حوزه باستان‌شناسي ايران خواهد داشت، گفت: اين جشنواره علاوه بر آن که امکان آشنايي بيشتراهالي فن و انتقال تکنيک‌هاي کاوش، پژوهش و مرمت آثار و مطالعات باستان‌شناسي را فراهم مي‌کند، موجب ترغيب پژوهشگران و باستان‌شناسان براي گردآوري داده‌ها و اطلاعات باستان‌شناسي به منظور تهيه و توليد مستندنگاري و فيلم‌هاي مستند خواهد شد.

راستي دوست همچنين با تشکر از حمايت‌هاي مسئولين از برگزاري اين جشنواره، افزود: بي شک آثار و توليد فيلمسازان ايتاليايي به نمايش درآمده در جشنواره، در سايه حمايت‌هاي مسئولين فرهنگي ايتاليا و به پشتوانه تشکيلات باستان‌شناسي آنها صورت گرفته است و گرنه توليد آثاري با اين دقت و کيفيت بدون همراهي و حمايت مسئولين در هيچ کشوري قابل تصور نيست.

وي افزود : پژوهش، جست وجو و مطالعه‌اي پيوسته و منظم با هدف کشف و بازبيني واقعيت‌هاي موجود است که نيازمند حمايت و حضور تشکيلات منظم و قوي در حوزه باستان‌شناسي است. تشکيلاتي که به طور همزمان بتواند همياري و کمک هنرمندان را در کشف اين واقعيت‌ها و نمايش جذاب تر آن براي مخاطبان اين حوزه فراهم آورد.

راستي‌دوست در بخش ديگر سخنان خود، حال و هواي روزهاي جشنواره را متأثر از فضاي به نمايش درآمده در فيلم‌ها دانست که واقعيت، تماشاگران را از روي صندلي‌هاي خود به کنار کشتي نمي‌برد.

وي ادامه داد: ما شاهد رنج و مرارت‌هاي باستان‌شناسان براي کشف راز نمي‌شديم. از آنجا به آمريکاي جنوبي رسيديم و در سير و سلوک راهبه شاکن پرو حضور يافتيم و معنويت را با او قسمت کرديم. از سوي ديگر، در يک چشم بهم زدن خود را سوار بر اسب اتروسکها در نزديکي فلورانس ديديم و آرام، آرام از دروازه‌هاي فلورانس وارد شهر شده و در خانه قرن اول ميلادي ساکن شديم و در خيابان‌هاي قرون وسطي فلورانس قدم زديم و ناگهان خود را نشسته بر سکوي خانه در بلادچينقيت ديديم، اما دريغ از دوري وطن که ما را دوباره صدا زد و تکيه به ستون تخت جمشيد و شرکت در مراسم پرشکوه نوروز خيلي دوام نيافت، چرا که خيلي سخت است ناظر آتش‌سوزي تخت جمشيد باشيم. تو گويي که جانمان آتش گرفته باشد، اما شکوهش اميدبخش بود. چه بگوييم از غم غريبي «جراح آريمينوم» که در خانه پوليبيو در پمپي همراه ما بود و ترس از ابر گداخته ما را به سوي ساحل «ارکولانو» کشاند تازه آنجا دريافتيم که: همه چيز درگذر است./122

انتهای پیام/

کد خبر 1389091524