وي خاطرنشان کرد:از ديد آنها، به هيچ روي معقول و منطقي نيست که رويدادهايي چون ظهور آيينها و اديان جديد، مقولاتي گسسته و نامرتبط با حوادث پيش و پس از آنها دانسته شوند.
نوروزي ادامه داد:اگر با چنين رويکردي، آرا عرفاني و انديشههاي فکري منطقه خاور ميانه را بازبيني کنيم، روندي بينهايت پيوسته و منظم خواهيم يافت که بر اساس آن، همه دگرگونيهاي به ظاهر بي ربط و مستقل،در زنجيره پيوستهاي از رويدادهاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي جاي ميگيرند.
به گفته اين دانشجوي دکتراي ايران باستان،سالها است که تاريخ پژوهان فرهيخته در پي کشف مهمترين رويدادهاي منطقه که مرکز ثقل همين روند پيوسته تاريخي هستند و فرهنگ التقاطي مردمان منطقه را رقم زدهاند، اسناد تاريخي و يافتههاي باستانشناسي را ميکاوند.در اين ميان، بسياري از سرنخها به راه تجاري ابريشم و تحولات عميق فرهنگي حاصل از آن ختم ميشود.
وي تصريح کرد:بررسي نقش راه ابريشم در تأثير انديشههاي شرق دور بر آراء ابوالعفيا کوششي در توصيف علمي و روشن ساختن دقايق و پيچيدگيهاي ارتباطات فرهنگي حاصل از تبادلات اقتصادي راه ابريشم است.
خاطرنشان ميشود،نوروزي در ادامه نمونه موردي مشخصي که همان انديشه عارف و فيلسوف يهود و بنيانگذار مکتب قبالا، آبراهام ابوالعفيا (۱۲۴۰ – ۱۲۹۱ م)، است را مورد بررسي قرار داد تا ميزان تأثرات اين انديشه از سنتهاي کهن شرقي چون «يوگا» مشخص و جايگاه تبادلات راه ابريشم در گسترش انديشههاي عرفاني شرق آشکار شود.
وي معتقد است که بازرگانان بودايي سغدي انديشههاي شرقي را به تجار کهنه کار يهودي خاورميانه انتقال ميدادهاند. اين تجار يهودي نيز به نوبه خود ميکوشيدند اين آرا نو را با نام خود در منطقه گسترش دهند.
/117
انتهای پیام/