دريچه اول: دلآسا ميشود آن هنگام که ميراث ما نقش زنان به گردش ميآيد؛ اما به شرط شرايط هموار و به تناسب جلوه جلال ايران زمين.
ميراث ما، لوح زرين تاريخ و درس داناي زندگي است که بشريت از کوروش و پيش از آن،پاي آموختناش زانوي ادب زده است، امروز اين ميراث، با همه فراز و فرودهاي پيشاروي، افراشته ميشود تا چشم جهان را بار ديگر به آن لوحواره ماندگار، متمرکز سازد.
ميراث ما، نماند تا در \"امروز\" متوقف شود، ماند تا \"فردا\" را زير نگاه خويش، بياورد و آوردگاه بدخواهان را در هم شکند.
ميراث ما، رسانا و راهور بوده و خواهد بود. چنين است که از آن سنگ نبشتهها، سلوکها و شکوهها، درّ دانايي درخشيده و نسل به نسل رساتر شده است تا رسانهها در قاب اکنون، ميراثداران مداد و امداد اين ميراث مانا باشند. باز، با اين وجود درنگ واجب است.
دريچه دوم: دلآسا ميشود،آن هنگام که ميراث ما نقش زنان به گردش ميآيد؛ اما به شرط شرايط هموار و به تناسب جلوه جلال ايران زمين.
گردشگري ما،جان ندارد از بس که نان ميخواهد. نماي اين صنعت به رونق بسته است و داشتههايش با وجود چنين ميراث با شکوهي، وافر و افزون، گردشگران، براي ما آن هنگام به گردش در ميآيند که درها را به رويشان با همه تأملها بگشاييم.
\"آن گردش\" و \" اين درگشايي\" دو لولا براي حرکت يک باب است؛ باب آشتي و تدبير، مهرورزي و تحکيم.
رسانهها هر بار که براي گردش صنعت گردشگري به جنبش درميآيند، تلختر مينگارند و رصد ميکنند. گر چه چندي است، ترويج جاذبههاي شکوه ميراثي ما، اين حوزه را دارد با قافله خود همراه ميکند و ميبرد. باز، با اين وجود درنگ واجب است.
دريچه سوم: دلآسا ميشود آن هنگام که ميراث ما نقش زنان به گردش ميآيد؛ اما به شرط شرايط هموار و به تناسب جلوه جلال ايران زمين.
دستها و نقشها براي صنايعدستي بيبديل ايرانيان، ميکوبد، ميرقصد و ميآفريند. آفرينشي از جنس آب و آينه، از بس که ظريف است،ولي صدها سال است که نميشکند. راستي! اين حوزه را هنر هنرها ناميم يا سرور صنعتها؟
پاسخ اما پالوده و يکسان نخواهد بود. دل ميگويد: جام جاودان هنرش بخوان و عقل چون قابل معامله و داد و ستد ميخواندش، فزون صنعت يگانه ايراني، نام ميگذاردش.
رسانهها و روزنامهنگاران اما، چون طبعي جاري و آبواره دارند،با هر کوبش چکش از سوي دستها براي حک نقشها، دستافشاني ميکنند ولي نقدها و گزارشهايشان،در اين حوزه بيشتر به مويههايي ميماند که دلواپس از دستدادن ها و فرداهاست. هر قدر هم صنايعدستي ما قد کشيده باشد، باز، با اين وجود درنگ واجب است.
با اين 3 زاويه نگاه به 3 حوزه ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي، هيأت داوران اين دوره از جشنوارههاي ترکيبي ياد شده، معتقد است؛ رسانهها همچنان، حس بيدار و وجدان آگاه و نقاد خود را حفظ کردهاند؛ ولي با اين وجود بررسي دقيقتر آثار، به طور فهرستوار اين ارزيابي و نقد را در برابر روزنامهنگاران حوزههاي ياد شده ميگذارد:
_مجموع آثار ارسالي، در هر 3 حوزه با وجود نقطههاي قوت نشان ميدهد که ميان هدفهاي حرفهاي با آثار ارائه شده فاصله وجود دارد: آن هدف مطبوعاتي و اين فاصله، ميتواند روزنامهنگاران حاضر در اين حوزه تخصصي را مجاب کند که براي آينده توليدهاي حرفهايتري را عرضه کند. اما درباره هر رشته به طور تفکيک شده ميتوان چنين گفت:
_در رشته خبر از شبه خبر و يا خبرهاي کلامي حتيالمقدور پرهيز شود و به توليد حرفهاي خود خبر توجه گردد.
_در رشته گزارش خبري، به جمع بنديهاي صرف خبري، بدون کشف رابطهها و توصيف آنها،قانع نشويم و گاه اين فرم را با يادداشت نويسي اشتباه نگيريم.
_در رشته گفت و گو، بيشتر شاهد انجام گفت و گو به سبک عمقي باشيم.
_در رشته گزارش ميدان را براي توليد گزارشهاي تحليلي بيشتر باز کنيم، به شرط آنکه چارچوب آن رعايت شود و البته پا را فراتر نهيم و شاهد توليد گزارشهاي تحقيقي باشيم.
_در رشته مقاله و نقد، سوژههاي کاربرديتري را با چاشني اطلاعات روز به کار گيريم.
_در رشته يادداشت و سرمقاله چارچوبهاي حرفهاي روزنامهنگاري را که سبب شفافسازي سوژهها شود و فرهنگسازي در اين حوزه را به ارمغان آورد، رعايت نماييم.
_در رشته تيتر، براي ماندگار شدن تيتر از ادبياتي مستقل، پيامي غيرمستقيم و واژگاني متفاوت سود جوييم.
_در رشته عکس، ضمن حفظ قواعد حرفهاي، تنها به جاذبههاي بصري سوژه بسنده نکنيم و ابعاد محتوايي و مسايل و مشکلات مربوط به سوژه در حوزههاي فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي را نيز مدنظر قرار دهيم.
از آنجا که حوزههاي ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايعدستي از جاذبههاي خاص برخوردار است، انتظار ميرود از توليد آثار احياناً تکراري يا کليشهاي دوري جسته شود و در مقابل، به ويژه در زمينه گزارش و نقد، نه تنها شاهد توليد آثار متفاوت بلکه درخشان و يگانه باشيم؛ چنين بادا.
(هيأت داوران پنجمين جشنواره ميراث فرهنگي و رسانه، سومين جشنواره گردشگري و رسانه،دومين جشنواره دستها و نقشها)
مجيد رضاييان_ مهدي فرقاني_ يونس شکرخواه_ حسين قندي_فريدون صديقي_ مهدي منتظر قائم_جاسم غضبانپور_حسن غفاري_سعيد محموديازناوه_تهمينه دانيالي_مسعود علويان صدر_شهباز يزداني.
/202
انتهای پیام/