اين کارشناس ادامهداد: پژوهشهاي صورت گرفته حاکي از اين واقعيت است که نقش و تاثير دين و اعتقادات و باورهاي ديني در مداوا و کاهش رنجهاي انساني از ساليان پيش شناخته شده است و امروزه محققان علوم اجتماعي و روانشناسان معتقدند که رابطه مثبت و معناداري بين ديندار بودن و سلامت جسم و روح وجود دارد.
اين کارشناس مسائل ديني و جوانان تصريحکرد: اميدوار بودن و اتکا به کمک و ياري خداوند در شرايط فشار زندگي، داشتن معنا و هدف در زندگي منابعي هستند که افراد متدين با برخورداري از آنها ميتوانند در رويارويي با مشکلات زندگي آسيب کمتري را تجربه کنند و علاوه بر اين، دين انسان را مجهز به باورها و رفتارهايي ميکند که از آن به عنوان تقوي نام برده ميشود. گنجينهاي که به انسان توان درست تصميمگرفتن و مقاومت شيرين در برابر بديها و ناهنجاريها را ميآموزد.
«ابراهيمي» خاطرنشانکرد: افراد متدين در کنترل صحيح غرايز، استرسها و ناراحتيها موفقند. دين به عنوان يک شيوه و سبک زندگي، منبع حمايتي ارزشمندي براي افراد ايجاد ميکند و آنها را به انواع مهارتهاي مقابله کارآمد با ناهنجاريها مجهز ميکند. توجه به خدا و ياد اوست که کانون آرامشي را در نهاد انسان ايجاد ميکند و انسان در برابر ناملايمات تسليم نميشود و با توکل و اعتماد به او تمام دشواريها را پشت سر ميگذارد.
او دين را عامل اصلي در پيشگيري از ناهنجاريها دانست و تاکيدکرد: خداوند خواهان موفقيت ما و دستيابيمان به زندگي سعادتمندانه است و براي رسيدن انسان به خوشبختي وسعادت، مقدمات آن را نيز فراهم کرده است.
اين پژوهشگر مسائل جوانان با اشاره به آسيبهاي اجتماعي ناشي از اعتياد گفت: مجموعهاي از عوامل در گرايش به مواد مخدر يک فرد اثرگذار هستند و باعث اين ناهنجاري ميشوند. عوامل متعددي که بخش قابل توجهي از آن به خلاء و ضعف در حوزه انديشه و رفتار ديني مربوط ميشود. عواملي نظيرعدم شناخت خود، اعتماد به نفس پايين و عدم خودباوري، احساس عجز و واماندگي، احساس عدم کنترل روي زندگي خود، فقدان مهارتهاي اجتماعي، پرخاشگري و باورهاي غلط، فقدان ارزشهاي مذهبي، اولويتدادن به ارزشهاي شخصي خود، عدم احساس مسووليت فردي و ناديده گرفتن استعدادها که همه اينها به ضعف و خلا در باورها و اعتقادات ديني باز ميگردد.
اين فعال حوزه دين ادامهداد: دين، بهترين بستر براي رشد و تعالي فردي و اجتماعي است که يأس و نااميدي را ميزدايد و با محکم کردن اراده خودباختگي و خودکم بيني را از بين ميبَرد.
«ابراهيمي» تصريحکرد: گاهي اوقات ديده ميشود که افراد به ظاهر مذهبي هم گرفتار دام اعتياد شدهاند علت اين است که بين باور و رفتار آنها فاصله زيادي است. اين افراد اعتقاد مذهبي داشته و خود را مذهبي ميدانند اما رفتار ديني ندارند.
او با اشاره به وجود خلاء در امور آموزشي گفت: کساني که متولي آموزش هستند نتوانستهاند رسالت و مسووليت خودشان را به درستي انجام دهند و با توجه به انواع نيازمنديهايي که افراد به يکديگر دارند ميتوان اصليترين نيازهاي انسان تنها در محيط خانواده تامين ميشود و تاثير گذارترين و ماندگارترين اثر را درحوزه آموزش، کانون خانواده به ويژه والدين دارا هستند.
«ابراهيمي» با بيان نقش مهم و تاثيرگذار خانوادهها در انتقال مفاهيم ديني به جوانان اظهارداشت: اينکه آيا خانواده و محيط آن به ويژه والدين توانستهاند در انتقال و آموزش باورهاي مذهبي و رفتارهاي ديني نقش خودشان را درست ايفا کنند يا نه در آينده يک فرد و گرايش يا عدم گرايش او به سوي آسيبهاي اجتماعي بسيار موثر است.
او ادامهداد: نکاتي نظير عدم اعتقاد ديني والدين، از هم گسيختگي خانواده، حاکمنبودن ارزشها در محيط خانه و بين اعضاي خانواده، معاشرتهاي ناسالم و فقدان مهارتهاي ارتباطي ميان اعضاي خانواده به ويژه والدين با فرزندان و همچنين آشنا نبودن با روشهاي صحيح تربيتي که در آموزههاي ديني که در آيات و روايات فراوان آمده است از جمله موضوعاتي است که ميتواند به جايگاه و کانون خانواده لطمههاي جدي واردکرد و جوانان را به سمت اعتياد سوق دهد.
اين پژوهشگر ديني افزود: خانوادههايي که نقش خودشان را فقط در تحصيل، معاش وتامين منابع مالي محدود کرده و امور تربيتي را به ساير عوامل نظير رسانهها، مدرسه و دوستان واگذار کردهاند بيشتر در معرض خطر قرار دارند. بعضا ديده شده خانواده چون اعتقاد و باور لازم در وجودشون شکل نگرفته در انتقال و آموزش باورهاي ديني کوتاهي و بيمبالاتي ميکنند و در دوران نوجواني اقدام به ايجاد باور براي فرزندشان ميکنند که اين زمان فرزندان اثرپذيري کمي دارند. غافل از اينکه بر مبناي آموزههاي ديني ما اين انتقال بايد در دوران کودکي از بدو تولد تا ۵ سالگي شکل بگيرد.
به اعتقاد اين کارشناس، اعتياد يکي از ناهنجاريهايي است که به دليل عدم انتقال صحيح باورهاي ديني ميتواند شکل گيرد.
/118
انتهای پیام/