حسین حسین زاده کریمی- آدمی همواره در کوشش بوده تا بتواند فضایی مناسب جهت اتصال وارتباط با عالم ماوراء را بنیاد نهد. جایگاهی مقدس که از آن به عنوان مرکز عالم و نقطه اتصال با معبود یاد می شود. در واقع می توان بناهاي مذهبی را جایگاهی دانست که محل برقراري ارتباط با معبود و همچون دري به جهان دیگر است . زرتشتیان آتشکده را جایگاه آتش مقدسی قرار دادند که هرگز نباید خاموش شود. مراسم مربوط به نیایش و پرستش آتش ابتدا در فضایی باز انجام می گرفت ، اما به مرور زمان آتشکده ها به عنوان مکانی که همه مردم بتوانند رو به سوي نور و آتش به درگاه اهورا مزدا نیایش و عبادت کنند برپا شد، گنبدي بر فراز بنایی چهار گوش که نشان از سقف آسمان دارد و آسمان را به زمین پیوند می دهد. نور در همه ادیان و مذاهب نشانه نورالهی است در تورات موسی (ع) یهوه (خداي یهود) در زبانه هاي آتش در کوه طور بر پیامبر نمایان می شود، در انجیل خداوند نور مطلق است و ظلمات و تاریکی در او راه ندارد در قرآن کریم نیز در سوره نور آیه 35 (آالله نور السموات و الارض) خداوند نوري است در آسمان ها و زمین ،اوستا نیز خداوند را (شیدان شید )که همان مفهوم نورالانوار دارد دانسته و بر اساس این باور پرستش (قبله) زرتشتیان نور قرار داده شده است . حال با طرح چندین پرسش مقدمه کلام را به آخر می رسانیم.
- معماري الهی و مقدس چه ویژگی هایی دارد ؟
- چگونه می توان هندسه و ریاضیات که در کالبد بنا استفاده می شود را براساس فرهنگ و نگرش دینی بیان کرد؟
- چگونه می توان مفاهیم دینی و مذهبی ادیان را در قالب و کالبد
مادي بناها تجلی و به معرض ظهور رسانید؟
آئین زرتشت و آتشکده
زرتشت پیامبر آریایی ، دین جدیدي را آورد . مبانی اعتقادي دین او بر پایه یگانه پرستی و توحید بوده و مراسم کهن دینی را نیز اصلاح می کند.واقعیت این است که دانستنی هاي تاریخی و معتبر درباره زندگی زرتشت اندك و کمی مبهم است . چنانکه در مورد مکان و زمان ظهور آیین زرتشتی بین مورخان و اندیشمندان اختلاف نظر است .معتبرترین سند درباره زندگی زرتشت مجموعه اي از هفده سروده بلند است که در میان یسنا وجود دارد .زرتشت خدا را خیر مطلق می دانست و عقیده داشت که با اهریمن در گیر است.اساس همه خوبی ها، شادي و زیبایی و تندرستی را خدا می دانست و شر را نیروي کاملا منفی و در پی نابودي و در پی نابودي و فساد و آلودگی است .
مرگ ، بیماري ، فقر و گناه همه کار اهریمن است که در صدد نابودي جهان ایزدي است . خدا جهان را آفریده است که یاور او در نبرد با شر باشد.(ناس 462-461 -1384)بنابراین درون هر انسان نبردي کیهانی بین خیر و شر وجود دارد و هرکس باید در این نبرد بکوشد تا در این نبرد ، اهریمن را از خود دور کند او ایمان داشت که پیروان آیین مزدا بر اهریمن پیروز می شوند. براي حصول ایزدي به سه پند ایزدي(اندیشه نیک ، گفتار نیک و کردار نیک) متوسل شد . نبرد میان خدایان و دیوان ، نبرد ابدي میان امیال و هوسهایی که در آدمیان وجود دارد. زرتشت مبانی دین خود را بر اساس توحید قرار داده و همگان را به یکتا پرستی دعوت کرد.آتشکده یا آتشگاه محل نگهداري آتش و تشریفات مذهبی و نیایش آتش بوده است که در دوران هخامنشیان آتش در فضاي باز و روي سکوهاي بلند شعله ور می شده است که پس از تدوین احکام دین زرتشتی مقرر شد که نور افتاب نباید به آتش بتابد، بنابراین ،این عنصر مقدس در زیر سقفی قرار داده شده که آن را به شکل بنایی چهارگوش با چهار در و طاق گنبدي که به چهار طاقی معروف است ، می ساختند.
بدین ترتیب پیروان دین زرتشت می توانستند بدون نزدیک شدن به اتش آن را مشاهده کرده و نیایش کنند .بنا بر باور زرتشتیان چهار عنصر آب ، باد، خاك و آتش مقدس بوده ونباید آلوده می شدند. ستایش آتش در دوران ساسانی بیش از هرزمان دیگر مورد توجه بوده است .آتش را به عنوان نمادي از روشنایی اهورامزدا و فروغ مینوي ستایش می کردند.(دوبوکور) درکتاب (رمزهاي زنده جان) در باره معانی سمبلیک چهارگوش و دایره و هم چنین گنبد و نظیر آنچه در بناي اتشکده ها در آنها استفاده شده است. چنین می نویسد :دایره، نماد آسمان و قداست است و مربع متضمن تصور استحکام و استقرار و رکود و ایستایی و نمودگار زمین گرفته باشد. در معماري ساختار و وضع بخش هاي مختلف قالب ابنیه اي که بر حسب معیارهاي سنتی ساخته شده اند .معنایی کیهانی دارند.بدین گونه که گنبد، نمودار طاق آسمان (مکان متعال و جایگاه قدرت و قداست)است. این محل هاي مقدس معابدي نبودند که مجسمه هایی از الهه ها داشته باشند و انبوه مومنان را گرد آورده اند .
آتشگاه فقط نشانه خطاب خدایان و چراغ راهنماي کردار انسان ها بود.فرم چهارگوشه اي با گنبدي بر فراز آن در بناهاي دینی زرتشتی تداعی کننده حضور فره در این بناها است. شکل بنا تمثیلی از گذر زمین به سوي آسمان است . گنبد نمادي از آسمان و محلی براي نزدیک شدن به جهان مینوي است که جایگاه اهورامزدا و نیروهاي مقدس است و شکل چهار گوش یا پایه گنبد که در زیر این فضاي مقدس قرار گرفته است نیز بر ایین باور ، تقدس داده است. فضایی که وحدت بین اجزاي آن سبب پیوند آدمی با خداوند است . در دوران ساسانی آتش مقدس زیر سقفی قرار می گیرد و بنایی با چهار در که معمولا درهاي آن نیز بر طبق جهات اربعه تنظیم شده و روبه سوي چهار جهت جغرافیایی در عالم را دارد.در دوران تاریخی پیش از اسلام از ساخت مجسمه و تندیس و شمایل هاي مذهبی کمتر آثاري به چشم می خورد در دوران سلوکی و اشکانی ، ساخت تندیس و شمایل هاي مذهبی رواج بسیاري پیدا کرده بود و همواره از جانب روحانیون زرتشتی بیم آن می رفت تا این شمایل ها به بت تبدیل شده و بت پرستی در جامعه متداول شود.اما در دوره ساسانی با سلطه و دین زرتشتی و شمایل شکنی از پیروان این دین معابد تبدیل به آتشکده شد و به جاي شمایل و تندیس ها نیز آتش مقدس نشانده شد.
هندسه هاي مقدس (مربع و دایره )
معماري مقدس و شرح مبانی و مبادي تاویلی بناهاي مقدس در ادیان و فرهنگ هاي مختلف بشري یافت می شود، به عنوان مثال زیگورات ها در بین النهرین و جنوب ایران (نمونه آن زیگورات چغازنبیل در شوش ) بر اساس جایگاه بلند قدسی و ملکوتی کوه و نیز این بنیان نظري- که کوهها به دلیل نزدیکی به آسمان محل خدایانند- کوه مانند ساخته می شد در باب همانندي معابد شهرها با کوه کیهانی ، نامگذاري ها در بین النهرین بر این معنی صراحت دارند. بدین قرار : کوه خانه ، خانه کوهستان همه سرزمین ، کوه طوفان ها ، پیوند آسمان وزمین و ... زیگورات در بین النهرین به معناي حقیقی کلمه کوهستان کیهانی به شمار می رفت .معبد بارابودور نیز تصویري از کیهان است وبه شکل کوهستان ساخته شده است زائر با بالا رفتن از کوه (معبد) به مرکز عالم نزدیک می شود. شهرها و اماکن مقدس با قله کوهستانهاي کیهان همانند گشته اند از این رو اورشلیم در طوفان غرق نشد..از سوي دیگر به قول روایان اسلامی مرتفع ترین نقطه زمین، کعبه است زیرا ستاره قطبی گواهی می دهد که کعبه روبروي مرکز آسمان واقع است همچنین در نگره قدسی و اسطوره اي ، معمولا نقشه بناها یا شهرهاي مقدس توسط خدا فرستاده شده و یا براي تایید به او عرضه می شود به عنوان مثال در حدیثی از حضرت علی ابن ابیطالب (ع) روایت می شود که خداوند نقشه خانه کعبه را به وسیله تکه ابري بر ابراهیم نمایاند و فرشته اي بر خلیل ندا آورد : اي ابراهیم ، خدایت فرمان داد،که نقشه خانه به قدر این ابر بکش. معماري مقدس ، بخش مهم و انکار ناپذیر تاریخ معماري به ویژه در ذهن و زبان انسان سنت محوري که به اصل عناصر عالم و آدم دلبسته بود و بر آن اساس انسان را عالمی صغیر و عالم را انسانی کبیر می پنداشت (الانسان کون صغیر و الکون انسان کبیر). در این میان اشکال هندسی دایره و مربع جایگاهی ویژه دارند که از میان این دو شکل مربع و (در اصل مکعب )صورت ظاهر و تجسم یافته کعبه بود.
اما استفاده از این شکل و طرح خاص آن سوالاتی را برمی انگیخت که بدیهی ترین آنها پرسش از چیستی و ماهیت رابطه بین این نماد هندسی با عالم جسم یا جسمانیت بود تا توجیه گر استفاده از این شکل خاص باشد . بررسی و تعمق در روایات اسلامی تا حدودي می توانست این رابطه را توضیح دهد زیرا برخی روایات همربر وجود قرینه هاي آسمانی کعبه دلالت داشتند و هم بر چرایی چهارگوش بودن آن .
به عنوان مثال در ( من لا یحضرالفقیه) حدیثی به نقل از امام صادق (ع) وجود دارد که در آن مربع بودن کعبه به دلیل محاضات بودن آن با بیت معمور و مربع بودن بیت معمور به دلیل مربع بودن عرش و به دلیل آن است که اسلام بر چهار رکن استوار شده است : سبحان االله ، لحمدالله، لا اله الااالله و االله اکبر (شیخ صدوق ،1413قمري ، ج 2 ، ص 191).در جهان بینی حکیمی چون ابن سینا ، جهان ماده متشکل از فلکیات و عنصریات است ، عنصریات که همان عناصر چهارگانه هستند بسیط بوده و حرکت مستقیم دارند ولی فلکیات حرکتی مستدیر و دوار دارند بنابراین نماد عناصر چهارگانه خط مستقیم است که به دلیل حصر عقلی در چهار : مربع را می سازد و نماد فلکیات که هویتی حد گریز نسبت به عناصر چهارگانه دارند دایره را شکل می دهند.
ماندالا
کهن الگوي خویشتن-کیهان
ازابتدایی ترین نمادهاي شناخته شده براي بشر، ماندالا است که یونگ آنرا به عنوان کهن الگوي خویشتن بازشناسی کرد. ماندالا یک کلمه سانسکریت به معناي دایره است و می تواند به شکل هاي دو بعدي همچون ماندالاي شنی (نقاشی تبتی ابریشمی با گلدوزي)و یا به شکل سه بعدي به صورت استوپا ساخته شود.ماندالا یک انگاره کیهانی براي حصر فضاي مقدس، رسوخ به مرکز مقدس، یکپارچگی، نمادي براي جهان هستی به شمار می رود. اساس بسیاري از ماندالاها از مربع ها و دایره هاي هم مرکز شکل گرفته است.اشکال متقارن هندسی ماندالا، خود به خود، براي تمرکز بر خویشتن و جست وجو در درون، توجه شخص را به مرکز دایره جلب می کنند. شکل دایره اي ماندالا، ابتدا و انتها ندارد و ساختار مرکز آن هم منعکس کننده شکل جهان بیرونی و احساس کمال درونی آن است. ماندالا به صورت نمادین، روح عالم، شکل ترسیمی مرکز، خورشید، دروازه آسمان و ابزار دست یابی به ملکوت است. طرح ماندالا در سقف گنبد، پنجره و تزئینات مساجد و بسیاري بناهاي دیگر نیز کاربرد دارد که اگر به صورتی دو بعدي به آنها نگاه کنیم ، به سختی فرم سه بعدي گنبد یا پنجره دو بعدي ماندالا را می توانیم از یکدیگر تفکیک کنیم.ماندالاهاي انتزاعی در هنر مسیحی اروپا نیز به چشم می خورند و زیباترین آنها نقش گل بر پنجره هاي کلیساهاي بزرگ است.
چهارتاقی شاسوسا، ماندالاي سه بعدي
این بنا در زمینی به مساحت حدود یک هکتار در حاشیه کویر و ابتداي جاده قدیم کاشان-آران و بیدگل در مجاورت مزرعه قدیمی به نام ملاحبیب قرار گرفته است. بنا به شکل مربع به ارتفاع 10 متر است.در متون کیهان شناسی دایره نماد آسمان و مربع نماد زمین است، دایره نماد زمان و مربع نماد مکان است.در بناي شاسوسا مربع به دایره (گنبد)تبدیل می شود و این بدان معناست که از شکلی که ابتدا و انتها و آغاز و پایان دارد به شکلی که نه ابتدا دارد و نه انتها نه آغاز و نه پایان می رسیم. خط مستقیم در جاي خود استعداد رشد و تعالی دارد همان گونه که شکل مربع از آن ساخته می شود که از سویی قابلبت تکامل و تبدیل شدن به دایره دارد. مساله مهم در ساخت گنبد تبدیل سطح مربع به دایره است که در اصطلاح به آن گوشه سازي می گویند گوشه سازي یا گوشه بندي یعنی ساختن و تبدیل کردن شکل چهار گوشه به هشت گوشه و به ترتیب 16و32و64 گوشه و در نهابت دایره است.یعنی با پل زدن روي گوشه ها ، مربع اتاق تبدیل به هشت ضلعی و سپس با ادامه این کار، با صاف کردن انحرافات باقی مانده سطوح تبدیل به دایره می شود. سه کنج یا گوشه یا گوشواره یا فیل گوش، یکی از اجزاي معماري ایرانی و بعدها اسلامی است که براي مستقر کردن گنبد بر روي چهار دیوار مربع به کار می رود. این کوشش براي ساختن اشکال هنري را در اواخر ساسانی به وضوح می توان مشاهده کرد تا جایی که فیل گوش ها نه تنها به عنوان یک عنصر ساختمانی بلکه به عنوان عنصر تزئینی استفاده می شدند فرم خالص سه بعدي ماندالا در فرم چهار تاقی تجلی یافته است.چهار تاقی شکلی جامع، کامل و بدون الحاقی دارد که بعد ها به مسجد اضافه شده اند.
بررسی کالبدي شاسوسا
فرم بیرونی
-ترکیب دایره ( گنبد دوار) نمادي از آسمان با مربع ( مکعب) نماد عالم عرض در فرم بیرونی بنا.
- فرم چهار گوشه با گنبدي بر فراز آن در بناهاي دینی زرتشتی تداعی کننده حضور فره در این بناها است. شکل شاسوسا تمثیلی از گذر زمین به سوي آسمان است بدین معنا گنبد نمادي از آسمان و محلی براي نزدیک شدن به جهان مینوي است و شکل چهارگوش یا پایه گنبد که در زیر این فضاي مقدس قرار گرفته است نیز بر این باور تقدس داده است.
تزئینات
بناي شاسوسا عاري از هر گونه نمادهاي دینی ، شمایل و نقوش برجسته است که تنها تزئینات ساده گچی درسطوح داخلی و رسمی بندي سقف از شاخصه هاي تزئینی بنا است.
سازه
-به کار بردن سیستم سازه اي طاق و قوس براي انتقال نیرو و بار سقف -تبدیل هندسه چهارگوش (پایه گنبد) به هشت گوش (فیلپوش + پایه گنبد) و سپس به دایره ي گنبد = با چهارطاقی
بررسی مراتب مختلف زیبایی
براي شناخت و تعریف زیبایی و وجوه تمایز آن در مکاتب مختلف توجه به دو موضوع که بین همه مشترك است ضرورت دارد، یکی مراتب زیبایی است به این معنا که معادل هر ساحتی از وجوه می توان ساحتی براي زیبایی قائل شد و دیگري معیارهایی که زیبایی را تعریف می کند. معیار و مقیاس هاي مربوط به زیبایی بسته به منبع ادراکی انسان متفاوت است .نزد مکاتب و افراد مختلف یک یا چند حس از حواس پنجگانه به عنوان مبدأ درك زیبایی تلقی می شود.براي دستیابی به نتیجه ارتباط انسان با جهان خارج و تعریف نوع ادراك وي ، مکاتب فکري متفاوتی مبنا قرار گرفته و یا شیوه هایی اتخاذ می شوند که بر اساس هریک از آنها معیارهایي براي اظهار نظر در مورد عالم هستی تعیین می شود .اهم این مکاتب یا شیوه ها عبارتند از : مکتب حس گرایانه (که تنها معیار را حس و تجربه می داند ) مکتب کمیت گرایانه (که تابع منطق ریاضی است و عالم را براساس علوم و اصول ریاضی تبیین می کند) مکتب سوم به اندیشه ذهنی بر می گردد که حکمت و کلام از آن برخاسته است. مکتب عارفانه مکتب بعدي است که بحث هاي عقلی را نردبان جهش قرار می دهد و در نهایت مکاتب وحیانی قرار دارند که معیارهاي شناخت عالم را از خالق هستی و به واسطه انبیاء اخذ می کند.
چهارتاقی شاسوسا مرکزیت و سازماندهی فضایی- مکانی محیط پیرامون: با قرارگیري این گونه مکانها در یک حوزه تمامی بناها و محیط اطراف بنا بر آن سازماندهی می شده اند و انسان بر اساس احترام و ارزش خاصی که نسبت به آن بناها داشته است بهترین موقعیت مکانی را براي آن در نظر می گرفته است.
تعادل :فرم بنا از جهات مختلف ، ایستایی و استحکام کالبدي را القـاء می کند. مکعب از این لحاظ که فرمی متعادل و ایسـتا است و همچنین گنبد نشسته در مکعب زیرین خود سنگینی و صلابتی خاصی از بنا بر شخص القا می کند.
توازن: توازن در بنا به طور واضح قابل مشاهده است و چهار درآن که بر طبق جهات اربعـه تنظـیم شـده اسـت و روبـه سـوي چهـار جهـت جغرافیایی در عالم دارد توازن ورود و حجم انسانی را در بر دارد.
هماهنگی: هماهنگی ساخت و ساز بنا با سیستم سازه اي منطقه خود، هماهنگی آنها با طبیعت به جهت استفاده از مصالح محلی و هماهنگی بین فرم گنبد و مکعب بنا همگی حکایـت از همـاهنگی هـاي قابـل مشاهده در این بنا دارد.
تقارن: بناهاي از نوع چهارطاقی نسبت به گونه هاي دیگر از تقـارن کاملتري برخوردار بوده اند .
تنوع: فرم هاي متنوع ( گنبد و مکعب ) به کار رفته شده در بنا، تنوع وردي هاي متعدد ، تنوع زمینه طبیعی و بنـاي مصـنوعی بنـا ، تنـوع اشکال هندسی پلان نمونه هاي از تنوع در این بنا است.
وحدت: وحدتی که بنا بیانگر آن است: وحدت اشکال و فرم ها در عین کثرت آنها ، وحدت استفاده از فرم پایه (چهار طـاقی ) ، وحـدت مصالح به کار رفته در آن با طبیعت اطراف، وحدت صلابت و سنگینی نمونه هایی از وحدت بنا هستند.
نتیجه گیري
آتشکده یا آتشـگاه محـل نگهـداري آتـش و تشریفات مذهبی و نیایش آتش بوده اسـت کـه در دوران هخامنشـیان آتش در فضاي باز و بر روي سکوهاي بلند شعله ور می شده است کـ ه پس از تدوین احکام دین زرتشتی در زمان ساسانیان مقرر شد کـه نـور آفتاب نباید به آتش بتابد و بدین ترتیب بنایی چهارگوش با چهـار در و طاق گنبدي که به چهارطاقی معروف است شکل گرفت.
-فضا ، ایستایی ، حجم در بناي چهارتاقی در حالی که از سویی مرتبط و وابسته به قالب جسمانی اعم از مصالح پدید آورنده بنا است، از سویی دیگر بر باور اتصال به مفهوم ذهنی و عالم معنا و فضاي نامتناهی استوار است.
-بت پرستی در دین زرتشت مردود شمرده می شده است بدین ترتیب چهارتاقی ها به ویژه در دوران ساسانیان فاقد هرگونه تزئینات اعـم از نقاشی ، نقش برجسته و مجسمه بوده اند .
- ازابتدایی ترین نمادهاي شناخته شده براي بشر، ماندالا اسـت کـه اساس بسیاري از ماندالاها از مربع ها و دایره هاي هـم مرکـز شـکل گرفته است.
- فرم چهار گوشه با گنبدي بر فراز آن در بناهاي دینی زرتشتی تداعی کننده حضور فره در این بناها می باشد. شکل شاسوسا تمثیلی از گـذر زمین به سوي آسمان است بدین معنا،گنبد نمادي از آسمان و محلـی براي نزدیک شدن به جهان مینوي است و شکل چهارگوش یا پایه گنبد که در زیر این فضاي مقدس قرار گرفته است نیـز بـر ایـن بـاور تقدس داده است.
-زیبایی هـاي محسـوس چهارتـاقی شاسوسـا عبارتنـد از :مرکزیـت و سازماندهی فضایی- مکانی محیط پیرامون، تعادل، توازن، هماهنگی ، تقارن ، تنوع و وحدت هستند.
- اشکال متقارن هندسی ماندالا، خود به خود، براي تمرکز بر خویشتن و جست وجو در درون، توجه شخص را به مرکز دایره جلب می کنند.شکل دایره اي ماندالا، ابتدا و انتها ندارد و ساختار مرکز آن هم منعکس کننده شکل جهان بیرونی و احساس کمال درونی آن است.
-در بناي شاسوسا مربع به دایره (گنبد)تبدیل می شود و این بدان معناست که از شکلی که ابتدا و انتها و آغاز و پایان دارد به شکلی که نه ابتدا دارد و نه انتها نه آغاز و نه پایان می رسیم.
کارشناس میراث فرهنگی
انتهای پیام/