*بهمن نامور مطلق- واژه نمایشگاه معادل اکسپوزیسیون فرانسوی و اگزبیشن انگلیسی است. اکسپوزیسیون یعنی کنش به نمایش گذاردن به همین دلیل به عرضه کردن محصول برای نشان دادن، انواع روشهای معرفی کردن محصولات مانند فرهنگی، صنعتی، کشاورزی اطلاق می شود. این واژه همچنین در معنای فروش فراوان اما اغلب موقتی، کنشی برای بازاریابی و بازارشناسی نیز مورد استفاده قرار گرفته است. اما در زبان فارسی واژه نمایشگاه بیش از اینکه کنش و عمل معرفی کردن باشد مکان و یا زمان نمایش و فروش است. جایی یا زمانی که محصولات گوناگون معرفی می شوند و یا گاهی به فروش می رسند. 

نمایش و معرفی محصولات به منظور فروش بهتر کنشی به قدمت تجارت انسانی دارد اما نسل مدرن نمایشگاهها توسط دنیای سرمایه داری غرب برای معرفی و مصرف بیشتر و هدایت آن ایجاد شد. به همین دلیل یکی از مهمترین عناصر تجارت دوره مدرن همین نمایشگاهها هستند. بی دلیل نیست که کشورهای گوناگون در برگزاری نمایشگاههای بیشتر و بهتر با بهره برداری مناسب تر از یکدیگر سبقت و پیشی می گیرند.

امروزه نمایشگاهها به عنوان یک شاخص مهم رشد فرهنگی و اقتصادی کشورها محسوب می شوند. نمایشگاه کتاب برلین،طلای هنگ کنگ، سنگهای قیمتی بانکوک، صنایع دستی فلورانس، هنرهای تزیینی پاریس بیانگر رشد اقتصادی هر یک از این کشورها تلقی می گردند. بنابر این نمایشگاهها فقط یک محل برای فروش یا سفارش و حتی فرهنگ سازی یا آشنایی سازی نیست بلکه شاخصی برای نشان دادن موقعیت و وضعیت پیشرفت یک کشور در سطح جهانی نیز محسوب می گردد. به همین منظور هر کشوری می کوشد دست کم در یک یا چند محصول بزرگترین نمایشگاه جهانی را برگزار کند تا تصویری مناسب از خود ارائه نماید و آن حوزه را به مدیریت خویش در آورد.

متاسفانه هنوز در ایران به اهمیت نمایشگاهها چنان که باید پی برده نشده است. اغلب نمایشگاهها حتی نمایشگاههای بزرگ به صورت نیمه حرفه ای برگزار می شود و از داشتن یک فلسفه وجودی مشخص و معین بی بهره هستند. به همین دلیل فضاهای نمایشگاهی کشور نیز متناسب با شایستگیهای فرهنگ بزرگ این سرزمین نیست چنانکه بزرگترین شاهد چنین مدعایی فضای نمایشگاه بین المللی تهران است. روابط نامشخص و پرفراز و نشیب خارجی و مشکلات عدیده برای حضور کشورها و شرکتهای بزرگ تجاری نیز بر مشکلات افزوده است. بی شک کشورهای استعماری نیز اقدام به انواع کارشکنیها می کنند تا هیچ نمایشگاه بزرگ و جهانی یگانه ای در کشورهای پا نگیرد. در واقع، نمایشگاهها عنصری ضروری برای مدیریت حوزه های فرهنگی و اقتصادی در سطح ملی و جهانی محسوب می شوند و ما از این فرصت کم استفاده می کنیم.

نمایشگاه صنایع دستی ایران در بیست خرداد یکی از نمایشگاههای مهم در عرصه صنایع دستی دنیا محسوب می شود. در سال نود و چهار، بیست و پنجمین دوره ملی و چهارمین دوره بین المللی خود را سپری می کند. این نمایشگاه بیشتر بر اساس یک شبه نیاز ترویجی شکل گرفت اما بخش فروش آن نیز موجب خورسندی هنرمندانی بود. زیرا هنرمندان امکان این را می یافتند تا محصولات خود را به طور مستقیم به مردم عرضه کنند و فروش داشته باشند.

نمایشگاه بیست خرداد برکات زیادی به همراه داشته و به عنوان بزرگترین نمایشگاه ملی نقش بسزایی در بخشهای ترویج و فروش ایفاء کرده است. این نمایشگاه علاوه بر امکان گفتگوی مستقیم مردم ما با هنرمندان مناطق گوناگون و آشناسازی میان آنها موجب می شود تا مردم از اصالت و قدمت این صنایع آگاهی بیابند. در حقیقت مهمترین هدف نمایشگاه بیست خرداد همین گفتمان سازی است که بنیان همه تحولات در این عرصه تلقی می گردد. همچنین این نمایشگاه و نمایشگاههای مشابه موجب تعدیل قیمت صنایع دستی نیز می گردد. زیرا عرضه مستقیم سهم گاه مخرب واسطه را افشا می کند و جایگاه یک تاجر منصف و متعهد را نیز تعیین می نماید.

با این حال نمایشگاه بیست خرداد مانند نمایشگاههای دیگر کشور بر اساس یک فلسفه وجودی مشخصی شکل نگرفته و چنانکه گفته شد بیشتر بر پایه تقلیدی از نمایشگاههای خارجی و یک حس نیاز شروع به کار کرده است. به همین دلیل در طول سالهای گذشته به جای فرهنگ سازی و یا حتی تجاری سازی به یک نمایش نمادین تبدیل شده بود. هنرمندانی از اقصا نقاط کشور انتخاب می شدند و بر خلاف همه نمایشگاههای دنیا از این دست هزینه های رفت و آمد، اقامت در هتلهای لوکس، غذا و غرفه به طور کامل پرداخت می شد. مناسب است یادآوری شود که در سالهای پیش از دولت تدبیر هزینه هایی که دولت می کرد از کل فروشی که هنرمندان برای خود کسب می کردند به مراتب بیشتر بود. پرداخت این همه هزینه نه فقط کمکی به بهبود واقعی فروش و تجار نمی انجامید بلکه تاثیرات منفی فراوانی را نیز به دنبال داشت و سوء تفاهمات زیادی را ایجاد می کرد. نمایشگاه میان ترویجی و تجاری بودن، فروشی و سفارشی بودن، ملی و جهانی بودن، دولتی و خصوصی بودن در تعلیق بود.

در دولت تدبیر و امید قرار بر آن شده است که تکلیف فلسفه وجودی این نمایشگاه روشن شود و همه فعالیتها به سوی ارتقاء تجارت این حوزه سوق پیدا کند. به طور حتم برای تحقق این هدف اصلی باید فعالیتهای بسیار حتی بیشتر از سابق در عرصه تبلیغ و گفتمان سازی انجام گیرد. قرار است رابطه میان بخش دولتی به عنوان ارباب پولدار و تصمیم گیر و هنرمندان به عنوان مخاطبان بی اراده تغییر یابد. به طوریکه نهاد دولتی به امر سیاستگذاری و خدمتگذاری برای هماهنگی برگزاری نمایشگاه و تبلیغ و اطلاع رسانی بپردازد و هزینه های در اختیار را برای همین منظور مصرف کند و بخش خصوصی بتواند با تجارت بهتر و فروش بیشتر از عهده مخارج معمول و مرسوم خویش براید و با عزت نفس هوش و برنامه خود را مصروف شناخت و ارتقاء بازار خود بدارد.

اما در اینجا باید بر چند نکته تاکید نمود نخست اینکه گذار از الگوی پیشین به الگویی نوین باید تا حد امکان به صورت تدریجی انجام پذیرد زیرا حوزه آسیب دیده صنایع دستی آمادگی ضربه های تازه را ندارد، دوم اینکه برخی از اقشار محروم نگاه داشته شده باید تا زمانی که شرایطشان تغییر نکرده است همچنان از بیشترین حمایتها مانند اقامت و غرفه رایگان بهره مند باشند، سوم اینکه بخش های تجاری این نمایشگاه از بخشهای ترویجی آن تفکیک شده و استانداردهای نمایشگاهی تجارت را رعایت نمایند، چهارم اینکه مسئولین کشوری از سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تا سازمان مدیریت و وزارت صنعت، معدن و تجارت، همچنین رسانه ها به ویژه صدا و سیما در تامین اعتبارات یا همکاری تبلیغات این بخش اهتمام جدی بورزند.

امید است با تعریف مجدد فلسفه وجودی این نمایشگاه و روشن شدن مسیر آینده آن همچنین همکاری نهادهای مرتبط بتوان نمایشگاهی شایسته هنر از بسیاری جهات بی نظیر صنایع دستی و هنرهای سنتی کشور را با کمک بخش خصوصی این حوزه مدیریت کرد.

*معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی

انتهای پیام/

کد خبر 1394032323