غلامرضا بنی اسدی- آثار باستانی کم نداریم، میراث فرهنگی هم فراوان داریم آنقدر فراوان که رشک دیگران را بر می انگیزد. آنقدر کهن که گاه دیده ونفس برخی ها را به حسرت می گشاید و بر می کشد. آنقدر که....اما آیا ما برای حفظ این سرمایه بی بدیل آنگونه که باید کار می کنیم؟ برای بهره برداری از آن و تبدیل این سرمایه به \"ثروت زایا\" و مولد برنامه می ریزیم؟ چقدر این میراث کهن که به حق از جمله عظیم ترین و عزیز ترین\" ماترک\" نیاکان ماست در نیک روزی امروز ما نقش دارد؟و.... تا جایی که من می دانم و می خوانم کارنامه خوبی در این زمینه نداریم. آثار باستانی دارد هر روز فرسوده تر می شود. میراث فرهنگی دارد از فرهنگ امروز جدا و دورتر می شود.نگاه مردم که باید به میراث کهن و پیشینه دیرین باشد تا ببیند و بفهمد و احساس هویت کند و به این هویت چنان فخر کند که ممالک بی پیشینه برایش نقشه راه زندگی نکشد و برایش الگو نتراشند، با هزار تاسف به این سونیست، نمی بینیم پیشنه را و می شویم مثل درختی که ریشه چندانی ندارد و به راحتی \"روت بال\" می شود و در جایی دیگر که گاه بیگانه خواسته است می نشیند و برای او فضای سبز و سایه سر می شود.حال آنکه آنقدر بستر فراهم است که می شود ریشه هارا در دل زمین چنان فروکرد که تند باد های هولناک هم نتواند از جای بجنباند مان. می شود چنان قوی شد که طوفان ها را از سر گذراند.

 می شود متکی به این ریشه ها، درخت باغ خویش بود و سایه سر دیار خویش اما.... وقتی می بینیم در مواجهه نهاد های قانونی، و در گستره عمل برخی از مسئولان اجرایی کلنگ نو بر آثار کهن می نشیند، هزار افسوس می خوریم.آن هم در آوردگاه جنگ نرم که هر کهنه میراث، هر بنا، هر ادب، باید یک \"سنگر\" باشد اما به دست خود ما آسیب می بیند و یا هر شخصیت اسطوره ای که باید در رزمگاه همیشه، در جان و هویت ما قد کشد و ضربه دشمن را با ضربه محکم تر پاسخ دهد به دست خود ما حذف می شود و.... جای افسوس هم دارد ، ما از داشته های قیمتی خود بهره نمی بریم و حتی برخی از افراد جامعه ما با قاچاق زیرخاکی ها مان، نقش ستون پنجم را بازی می کنند و بر سر ربایش آن گلوله می شوند و بر جان مدافعان هویت این مرز و بوم می نشینند و هیچ فکر نمی کنند که هیچ کس نمی تواند با خالی کردن \"زیر زمین\" و بیرون کشیدن گنج های کهن نمی تواند\" روی زمین \" کاخ نو بنا کند.اما....با هزار تاسف ما داعش تاراج کننده میراث فرهنگی و تروریست های تاریخی در میان مان داریم که برای آبادی زندگی چند روزه و ظاهری خود،در یک تاریخ، تند باد تاراج می شوند اما مجازات ها آنقدر محکم نیست که این طومار سیاه را نقطه پایان بگذارد. تیغ مدافعان را چنان قوتی نبخشیده ایم که چون از نیام بیرون می آید، همه خلافکاران \"غلاف \" کنند.

 به باور من حراست از میراث فرهنگی ، فقط وظیفه یک سازمان و نهاد نیست بلکه همه مردمی که در این میراث شریکند باید \"نقش پاسداری\" خود را ایفا کنند . در این رهگذر راه اندازی تشکل های مردم نهاد می تواند شناسایی و حراست از میراث فرهنگی و آثار باستانی را قوت بخشد تا جایی که سازمان های متولی را در \"حفظ\" ماترک یاور باشند.حرف زیاد است ، چون درد زیاد است اما در خانه \"چون\" کس است،یک حرف بس است و ما هم بسنده می کنیم به این امید که \"همه \" به یاری میراث فرهنگی و آثار باستانی برخیزند.

\n
\n

انتهای پیام/

کد خبر 139406313