می شود متکی به این ریشه ها، درخت باغ خویش بود و سایه سر دیار خویش اما.... وقتی می بینیم در مواجهه نهاد های قانونی، و در گستره عمل برخی از مسئولان اجرایی کلنگ نو بر آثار کهن می نشیند، هزار افسوس می خوریم.آن هم در آوردگاه جنگ نرم که هر کهنه میراث، هر بنا، هر ادب، باید یک \"سنگر\" باشد اما به دست خود ما آسیب می بیند و یا هر شخصیت اسطوره ای که باید در رزمگاه همیشه، در جان و هویت ما قد کشد و ضربه دشمن را با ضربه محکم تر پاسخ دهد به دست خود ما حذف می شود و.... جای افسوس هم دارد ، ما از داشته های قیمتی خود بهره نمی بریم و حتی برخی از افراد جامعه ما با قاچاق زیرخاکی ها مان، نقش ستون پنجم را بازی می کنند و بر سر ربایش آن گلوله می شوند و بر جان مدافعان هویت این مرز و بوم می نشینند و هیچ فکر نمی کنند که هیچ کس نمی تواند با خالی کردن \"زیر زمین\" و بیرون کشیدن گنج های کهن نمی تواند\" روی زمین \" کاخ نو بنا کند.اما....با هزار تاسف ما داعش تاراج کننده میراث فرهنگی و تروریست های تاریخی در میان مان داریم که برای آبادی زندگی چند روزه و ظاهری خود،در یک تاریخ، تند باد تاراج می شوند اما مجازات ها آنقدر محکم نیست که این طومار سیاه را نقطه پایان بگذارد. تیغ مدافعان را چنان قوتی نبخشیده ایم که چون از نیام بیرون می آید، همه خلافکاران \"غلاف \" کنند.
به باور من حراست از میراث فرهنگی ، فقط وظیفه یک سازمان و نهاد نیست بلکه همه مردمی که در این میراث شریکند باید \"نقش پاسداری\" خود را ایفا کنند . در این رهگذر راه اندازی تشکل های مردم نهاد می تواند شناسایی و حراست از میراث فرهنگی و آثار باستانی را قوت بخشد تا جایی که سازمان های متولی را در \"حفظ\" ماترک یاور باشند.حرف زیاد است ، چون درد زیاد است اما در خانه \"چون\" کس است،یک حرف بس است و ما هم بسنده می کنیم به این امید که \"همه \" به یاری میراث فرهنگی و آثار باستانی برخیزند.
انتهای پیام/