غلامرضا بنی اسدی- در جاده، با تمام سرعت می روند ،نه، می تازند! اگر هم اندکی توقف کنند به جبر مسائلی خواهد بود چون نماز و غذا و پمپ بنزین و.....و با حل آن مسائل دو باره پا است و پدال گاز و باز هم به تاخت رفتن. در جاده هم اگر نگاه کنید از این افراد فراوان می بینید که می آیند و می گذرند اما آیا می توان آنان را مسافر دانست؟ نه، اینان شاید به دنبال مقصد باشند اما \"اهل سفر\" نیستند.

اصحاب سفر نه تنها به دنبال کوتاه کردن جاده با سرعت افزون تر نیستند که جاده را ، مسیر رفتن را جزئی از سفر می دانند که به اندازه خود سفر باید از آن حظ وافر برد.آن هم در کشوری مثل ایران که هر گوشه اش اثری باستانی ،یادگاران کهن را برای نسل نو و به زیان عصر نو می خواند و در هر دیارش، میراثی گرانسنگ از فرهنگ دارد که نگاه به آن مثل خواندن کتاب، جان را فربهی و روان را آرامش می بخشد و یا به جلوه ای از طبیعت، تجلیات خالق حکیم را به تماشا می گذارد و به راستی چقدر حیف است به جاده زدن اما از کوه و دشت و دمن چشم پوشیدن. تاثر برانگیز است بر آسفالت جاده تاختن و زمین را ندیدن . تاسف بر انگیز است از نقطه الف به نقطه ب رسیدن اما صدها نقطه روشن این دیار کهن که چشم آسمان را خیره می کند، ندیدن.

آنانکه اهل سفرند و این فرصت را هوشمندانه برای خود کلاس درس و بستر حظ می کنند اینان هم می بینند هم از این فرصت، بستری برای اندیشیدن می سازند و هم اندیشیدن را به زندگی در می آورند و... در چنین سفری است که \"پخته می شود هر خامی\". در چنین سفری است که نشانه های خدا به چشم آدمی می آید و به هر جلوه بیشتر در می یابد راز \"سیروا فی الارض\" را که فقط عاقبت یابی مکذبین نیست بلکه وعده های صدق خداوند را به بندگان صادق خدا هم نشان می دهد.

با هر نگاه می شود به افق های تازه رسید. می شود دید و دل را به دیده گره زد در چنین سفری است که می شود دید ، می شود شناخت می شود از هویت خود غبار روبی کرد ، می شود دیرینه سالی کشور خود را و چند هزار سالگی تمدن خویش را شناخت. می شود.... بله در سفر با چشمان باز می شود ریشه های بزرگ تمدن عظیم ایران را یافت که ریشه در هزاره های پیش دارد و به درخت پر ثمری می ماند که میوه هایش امروز هم می تواند کام مارا چنان شیرین کند که نیازی به شیرینی ساختگی دیگران نداشته باشیم.

بله برای باز شناسی ایران عزیز باید سفر را باز شناخت. باید به درک تازه از جاده رسید، که خود جاده ،نماد رسیدن است. رفتن و رسیدن. رسیدن و دیدن. دیدن و فهمیدن . فهمیدن و به کار بستن و زندگی را به نیکویی پرداختن. پس یادمان باشد.

به دیگران هم بگوئیم سفر بر تن جاده تازیانه زدن و به تاخت رفتن نیست . سفر به قاعده رفتن و قاعده ها را دیدن است. میراث فرهنگی را آثار باستانی را جلوه های بکر طبیعت ملی را فهم کردن است.سفر را باید جدی گرفت.....

انتهای پیام/

کد خبر 139407198