انتهای پیام/
حسین گل محمدی - امروزه گردشگری سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی(GDP ) بسیاری از کشورها دارد و روز به روز نیز بر میزان این سهم افزوده می شود، تا جایی که صنعت گردشگری 15.2 درصد از کل اقتصاد کشور زیبای اسپانیا را در سال 2014 میلادی به خود اختصاص داد و صنعت گردشگری در منطقه ای همچون ماکائو در چین 43.9 درصد از کل اقتصاد را تشکیل میدهد و سال گذشته از این طریق 26.6 میلیارد دلار درآمد کسب کرده است. با چنین ظرفیتی، از گردشگری به عنوان صنعتی سبز و پایدار یاد می شود که هرگونه سرمایه گذاری در آن ارزش افزوده ای چندین برابری و تصاعدی دارد. همین اهمیت بی بدیل و ظرفیت متنوع صنعت گردشگری موجب توجه بیش از پیش دولت ها به استفاده از شاخه های متعدد این صنعت شده است؛ شاخه هایی همچون گردشگری ورزشی، گردشگری سلامت، گردشگری جنگ و مواردی بسیار جزیی تر و تخصصی تر که هریک مخاطبان خاص خود را دارد. در این میان گردشگری هنری عرصه ای وسیع با ظرفیتی شگرف است که - هرچند نه با عنوانی این چنین - از هزاران سال پیش بخشی ناگسستنی از پدیده گردشگری بوده است. در واقع تمامی آنانی که از دیرباز به قصد سیاحت از شهری به شهری یا از کشوری به کشور دیگر می رفته اند، در بخشی از سفر خود به تماشای آن چیزی پرداخته اند که جلوه ای از هنر بوده است. اگر معماری را شاخه ای از هنر بدانیم تمامی بناهای تاریخی جهان که هر ساله میزبان میلیون ها گردشگراست موضوع گردشگری هنری محسوب می شود. اگر صنایع دستی را جلوه ای از هنر بدانیم، باز هم مصداق جذب میلیون ها گردشگر است. اگر آیین ها و آداب و رسوم ملل را آمیخته با جلوه هایی از هنر بدانیم انگیزه ای زیبا برای جذب گردشگران است. اگر موزه ها را محلی برای نگهداری و نمایش دست ساخته های خلاقانه بشر طی هزاران سال بدانیم تماشاگهی هنری به وسعت تاریخ به روی ما گشوده می شود و اگر بسیاری از جشنواره ها و نمایشگاه ها را محملی برای ارایه جلوه هایی از هنر بدانیم، عرصه ای دیگر برای جذب میلیون ها گردشگرفراروی ما قرار می گیرد. با این توصیف، هنر و جلوه های متنوع آن را نمی توان از گردشگری جدا کرد. اما \" گردشگری هنری\" تحت این عنوان، شاخه ای نوین و تخصصی برای هویت بخشیدن به نوعی از گردشگری است - که همان گونه که گفته شد - پیش از این نیز وجود داشته است، و طی سال های اخیر با توجهی ویژه از سوی متولیان این حوزه روبرو شده است. \" شهر گردی هنری\" نیز عنوانی تخصصی تر است که نگاه به گردش در شهر با رویکرد و هدفی کاملا تعریف شده با محتوای هنری دارد و مواردی همچون بازدید از موزه های هنری، نمایشگاه های هنری، گالری ها، تئاتر و سینما و موسیقی را در بر می گیرد. از هر منظری که به موضوع بنگریم تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ کشور، ظرفیت و استعدادی قابل توجه در این عرصه دارد؛ ظرفیت و استعدادی که شاید آنگونه که شایسته است به منصه ظهور نرسیده است. برگزاری همایش \" ارتباطات و شهر گردی هنری \" و نشست هایی این چنینی فرصتی ارزنده برای پژوهشگران، اندیشمندان و برنامه ریزان فراهم می سازد تا در فضایی علمی راهکارهای استفاده از ظرفیت های نهفته ناشی از تعامل هنر و گردشگری را به نحوی موثر و اصولی جستجو و بازیابی نمایند و در اختیار نهادها و سازمان های مسئول در این زمینه قرار دهند. بی شک در این عرصه فعالان حوزه ارتباطات اعم از اهالی رسانه و متخصصین تبلیغات نقشی مهم و اساسی در معرفی گردشگری هنری و شهرگردی با رویکرد هنردارند. امروزه شاهد حضور صدها خبرنگار و عکاس در سراسرکشور هستیم که به طور حرفه ای و نه صرفا در جایگاه یک خبرنگار ، بلکه به عنوان افرادی نیمه متخصص و حتی متخصص در عرصه میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری فعالیت می کنند. موضوع کار خبرنگاران میراث فرهنگی و گردشگری تفاوت های محسوسی را در نوع نگاه و رویکرد آنان در مقایسه با دیگر همکاران رسانه ای شان ایجاد کرده است. دغدغه صیانت ازمواریث هزاران سال هنر، تاریخ و تمدن و به تعبیر دیگر احساس مسوولیت جدی نسبت به صیانت ازهر آنچه از دستاوردهای نیاکانمان به ما رسیده است، ویژگی های برجسته ای به کار فعالان رسانه ای این حوزه داده است. بدون شک توسعه تعامل سه سویه \" میراث فرهنگی، مدیریت شهری و رسانه \" در قالبی جدی و تعریف شده با هدف انجام فعالیت های مشترک در حوزه های مطالعاتی و ارایه نتایج بررسی های علمی به برنامه ریزان و متولیان این عرصه، می تواند گامی موثر برای انسجام بخشی به \" شهر گردی هنری \" باشد.
کد خبر 1394101313