کارشناسان : چرا تبلیغات و سازو کار حوزه (توریسم درمانی) تنها برای خارجی ها متمرکز شده است؟
امسال همزمان با برگزاری نهمین نمایشگاه بین المللی گردشگری یکی از سالن های اصلی به حوزه گردشگری سلامت(توریسم درمانی) و شرکت ها و سازمان های ارائه دهنده این مقوله مهم در صنعت گردشگری اختصاص پیدا کرده بود، با گشت و گذاری کوتاه در این سالن هر چه فکرش را کنید از شیر مرغ تا جان آدیمزاد با موضوع «گردشگری سلامت» و درمان مسافران در زیر سقف این سالن گرد هم آمده بود، اینکه متولیان برگزاری نمایشگاه توجه ویژه ای به این مهم داشته اند، جای بس خرسندی است.اما در آن سوی ماجرا هر چه بروشورهای رنگارنگ اطلاع رسانی درباره خدمات و فعالیت موسسات و سازمان های فعال در این زمینه را مشاهده کردیم، تنها یک موضوع وجود داشت که نظر هر مخاطب و بازدید کننده ای را به خود جلب کرده بود و در بسیاری از بروشورها به چشم می آمد. این موضوع اشاره به خدمات ویژه و متنوع برای گردشگران خارجی از تمام کشورهای جهان بود و تبلیغات گسترده ای برای آن انجام شده بود.
پرسشی که مطرح می شود این است که به راستی گردشگر داخلی در این بروشورها چه جایگاهی دارد؟ آیا خدماتی هم برای گردشگر داخلی در صنعت توریسم درمانی در نظر گرفته شده است؟
در این نوشتار کوتاه قصد داوری و یا ارزش گذاری درباره ارائه خدمات به گردشگر خارجی و یا داخلی را نداریم، اما به دنبال واکاوی این موضوع هستیم که ببینیم به واقع یک هموطن داخلی در پازل سیاست گذاری برای «گردشگری سلامت» چه جایگاهی دارد و چگونه به آن نگاه می شود؟
آیا یک فرد ایرانی اگر برای درمان بخواهد عازم یکی از شهرهای خوش آب هوا و یا دارای امکانات خاص پزشکی شود، می تواند در قالب «توریسم درمانی» اقدام کند؟ آیا حمایت ها و بسترهای لازم برای یک گردشگر داخلی وجود دارد ؟ آیا نگاه مدیران و متولیان «گردشگری سلامت» در کشور چه تصمیم گیران و چه اجرا کنندگان این سیاست ها به یک هموطن ایرانی مانند یک گردشگر خارجی است؟
واقعیت اینجاست که در کشور ایران مدتی است توریسم درمانی به عنوان یک دغدغه مهم مطرح شده است و در حال گسترش است، اما آنچه که از آن غفلت شده و در این موضوع مهم مغفول مانده است، مربوط به جایگاه گردشگر داخلی است.
بی شک در تمام جهان منفعت توریسم درآمدزایی بالایی دارد، چه بسیار کشورهایی که توانسته اند توریسم درمانی را به یکی از منابع مالی خود مبدل سازند و کارشناسان حوزه گردشگری و سلامت همگی به اتفاق بر بسط و گسترش این موضوع در کشور برای ورود گردشگر خارجی تاکید داشته و دارند.
اما این روزها هر زمان و هر مکان چه نمایشگاه های گردشگری باشد و چه بین افکار عمومی جامعه صحبت از «گردشگری سلامت» در میان باشد، اولین موضوعاتی که از آنها یاد می شود دو محور اصلی دارد:
1- فراهم آوردن شرایط برای جذب گردشگر از کشورهای خارجی و به ویژه کشورهای همسایه ایران برای گسترش صنعت توریسم درمانی.
2- چگونگی جذب درآمد و ارز آوری از این گردشگران با ارائه خدمات بیشتر و بهتر در مراکز درمانی و هتلینگ بیماران
این درحالی است که به باور بسیاری از کارشناسان سلامت و دلسوزان حوزه گردشگری باید به این دو محور و چه بسا به عنوان اولین محور، بحث جایگاه گردشگر داخلی و مردم در داخل کشور هم اضافه شود.
به باور\"محمد اعتمادی\" استاد دانشگاه و پزشک، هیچ کس با جذب درآمد و رونق اقتصادی با آوردن و آمدن گردشگر به بهانه های گوناگون برای کشور مخالف نیست و همگان بر ضرورت گسترش این موضوع تاکید دارند، اما از قدیم گفته اند: «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است! »
به گفته این استاد دانشگاه برای گسترش صنعت گردشگری سلامت در کشور نباید در ابتدا نگاه مادی و ارزآوری داشت و این نگاه بر ابعاد گوناگون و تایثیر گذار آن غلبه کند. باید در وهله اول سلامت هموطنان داخلی در اولویت باشند و برنامه ریزی های درمانی و گردشگری را برای آنها انجام دهیم.
بنابر اظهارات اعتمادی، اگر چه در چند وقت گذشته برخی مراکز درمانی و بیمارستانها توانستهاند در مورد پذیرش بیمار خارجی موفق باشند اما نکته حائز اهمیت این است که چرا سازو کاری فراهم نمی شود که اولویت برای این موضوع مهم با گردشگر داخلی باشد؟ بی شک توجه به سلامت آحاد جامعه باید مهمتر از هر مقوله دیگری باشد.
وی معتقد است که گردشگری سلامت باید به دو شاخه اصلی داخلی و خارجی تقسیم شود، توجه کافی و به اندازه به هر دو شاخه دو صعنت مهم گردشگری و سلامت را گسترش می دهد. دو صنعتی که مکمل یکدیگر هستند.
به هر روی باید به این نکته توجه داشت که این روزها بسیار افرادی وجود دارند که با توجه به نوع خاص بیماری نیازمند امکانات حمایتی و پزشکی هستند، امکاناتی که در بسیاری از استان های کشورچه به صورت مراکز درمانی و چه به صورت مراکز طبیعی مانند چشمه های آب گرم و موارد بسیار دیگر فراهم شده است اما مردم از آن بی اطلاع اند!
انتهای پیام/