غلامرضا بنی اسدی- اتفاقی افتاده است، مطمئنم. یک اتفاق خوب. این را روزی بهتر دریافتم که سیل انبوه مردم بیرجند را به سمت باغ اکبریه برای دیدن مراسم سنتی و محلی نوروزی را دیدم. وقتی نه تنها شاهد آشتی مردم با نماد های فرهنگ ملی و آثار باستانی ، که گواه عشق ورزی آنان با مواریث کهن و آداب ادب پرور بومی شدم. ادبی که مردمان را در قامت \"ادیب\" در برابر هم قرار می داد و مهربانی نوروزی را از نگاه ها جاری می کرد. خود باغ ،این کهن یادگار پیشینیان با آن معماری روح انگیز نیز نگاه را و دل را با خود می برد و در دالان های تو در تویش نیز شاهد نمایشگاه های متعدد بودیم از صنایع دستی زیبا و شور انگیز که در قالب های گوناگون عرضه می شد تا تابلوهایی که شهرستان های خراسان جنوبی را در درازنای تاریخ معرفی می کرد. مناطقی که از دیرباز هویت مستقل و ارجمندی داشتند وگاه عمری چندین و چند هزار ساله در شناسنامه شان ثبت شده بود از قاین و فردوس و سرایان تا طبس و نهبندان و سربیشه و.... که هرکدام خود می توانست و می تواند موضوع یک گزارش مستقل گردشگری باشد. باری مهم تر از همه چیز برای من \"استقبال\" مردم از برنامه های سازمان میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری، در این شهر ادب پرور و دانشگاهی بود که هنوز نگاه سنتی و ملی خود را عزیز می داشتند. در این استقبال مردمان از همه گروه های سنی حضور داشتند ، از زن و مرد تا کوچک و بزرگ و حتی از همه گروه های اجتماعی نیز هم. نکته جالب دیگر اینکه، در روزهای تعطیلی رسانه های مکتوب، مردمان ،خود خبر رسان اتفاقی بودند که در شهرشان می افتاد و همدیگر را به قراری نوروزی در باغ اکبریه می خواندند و حتی میهمنان خود را هم به این دعوتی محلی می بردند تا جلوه هایی ناب از فرهنگ نوروزی دیار خود را به آنان نشان دهند. این اهتمام در جای خود عزیز و همان اتفاقی است که در دو سه ساله اخیر افتاده است و می توان آن را در سطح ملی هم مشاهده کرد. و می توان گفت؛ گردشگری هدفمند، مورد توجه مردم قرار گرفته است. گردشگریی که فقط سیاحت نیست، بلکه سیر در فرهنگ و ادب ملی نیز هست. مردم نمی روند که ببینند و بگذرند بلکه می روند تا ببینند و نگذرنند بلکه به تامل برخیزند و به ریشه های خود نگاه کنند و متکی به ریشه، در برابر بادهای وزان امروز و فردا، بر قرار دیروز باشند و فرداها را نیز در دایره فرهنگ ایرانی به قرار آورند. فرهنگی که ریشه در آیین آسمانی اسلام دارد و هنر را قدر می داند و صنایع دستی را کلاس توحید می کند تا پیرزنی فرتوت، جوابی عالمانه و جوان داشته باشد برای چرایی وجود خداوند. آنجا که پیامبر اکرم(ص) در میان یاران از او می پرسند در باره اثبات وجود خدا و او دست از چرخ ریسندگی خود برمی دارد و چرخ از حرکت باز می ایستد تا او به این استدلال نیکو زبان بگشاید که؛ وقتی چرخی به این کوچکی تا من دست از آن برمی دارم، از حرکت باز می ماند، چگونه از حرکت باز نخواهد ماند چرخ بزرگ افلاک اگر خدایی نباشد...بله فرهنگ ما ریشه در اسلام دارد و نوروز ما نیز شادمانیی ملی است که به امضای مقدس اسلام نیز رسیده است و گردشگریی نیز فراتر از صنعت، هنری است که آدمی را به تامل و تدبر به فهم تازه و حیات تازه می رساند، چیزی که در سپهر تصمییم سازی و استراتژی جمهوری اسلامی امروز نیز صاحب جایگاه و ارجمند است و نوروز 95 گواه صادق این رویکرد در ساحت حکومتی و اقبال مردمی است و با رصد اخبار می توان این راهبرد را به عینه دید چه در شهر به شهر این دیار از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب ایران عزیز ، مردمان ، دامن کشان در مناطث فرهنگی و باستانی و گردشگری، نوروز را عزیز داشتند و هنرمندان هر محل به تکلیف برای معرفی جلوه های هنری دیار خود برخاستند تا به ایرانی بودنمان بیش از همیشه افتخار کنیم....
\n
انتهای پیام/