غلامرضا بنی اسدی- رویداد ها اگر به کلمات تبدیل نمی شدند و در جان کتاب ها نمی نشستند، هر چه اتفاق افتاده بود در کوچه های ذهن مردمان عصر خویش دفن می شد و امروزه تاریخی نداشتیم که معلم انسان ها باشد. کتابی نداشتیم تا سطر به سطر و کلمه به کلمه به ما بیاموزد تجربات گذشته را. خدا رحمت کند آنانی که حرف کنار هم نشاندند و کلمه ها ساختند و صفحه ها پرداختند تا ما امروز علمی داشته باشیم به نام تاریخ و هزاران کتاب که هر صفحه اش می تواند در نگاه اهل تامل، پیغامی داشته باشد که برای امروزش هم نسخه شفا بخشی باشد. به باور من اگر بخواهیم تاریخ را و تمدن ها را در کالبدی بریزیم، باید شاهد پا گرفتن بناهای تاریخی باشیم که میان امروز به دیروز های دور ، پل می زند و ما را به گذشته می برد و گذشته را به امروز می کشاند. حکایت بنا های تاریخی، با فردای مان هم همین است و نسل فردا را هم ، دست خواهد گرفت و درس خواهد داد بسان معلمی دلسوز و فرهیخته که جان را چراغ می کند تا شاگردانش به مرحله استادی برسند. بنا های تاریخی هم این گونه اند؛ فرهیخته و خاموش، اما اگر گوش هوش باشد، چشم هوش را هم باز خواهد کرد تا شاهد روایت تاریخ باشیم و ببینیم ما جراهایی که بر این خاک رفته است. ببینیم هنرمندان و مهندسان و معماران، چه راز هایی در خشت به خشت بناها نهفته اند و برای امروز ما فرستاده اند. ببینیم پدران ما در قرن های پیش چه پیغامی برای ما و فرزندان ما داشته اند. ببینیم و درس بگیریم و خود نیز دست فردا را خالی نگذاریم.ببینیم و بدانیم که ما امروز در برابر فردا برای نگهداشت سرمایه ملی و فراتاریخی خویش مسئولیم و به هر اندازه که\" بام \" قدرت ما گسترده باشد،\" برف\" مسئولیت ما هم وسیع خواهد بود که مردمان به ضرب المثل می خوانند \"هرکه بامش بیش، برفش بیشتر\" و برای اینکه این برف ، بام را روی سرمان آوار نکند در محکمه فردا، باید اکنون را دریابیم و کتاب های مجسم تاریخ را، بناهای باستانی را دریابیم. این اصلا در شان مردم فرهنگ دوست و مسئولان ایران خواه مانیست که بشنویم؛ \"برای احیاء بناهای تاریخی، قوانین متناسب و کیفی نداریم\" این را هم غریبه ای از آن سوی مرز نگفته که از غرض داشتن و مرز داشتنش حرف به میان آوریم و شانه خود را از زیر بار سئوال بیرون بکشیم. از قضا این سخن خودی است که شانه ما را بیشتر به زیر بار می برد. سخن  عضو کمیسیون عمران مجلس  است که گفت: مهمترین مشکل حقوقی احیاء بناهای تاریخی تداخل وظایف دستگاه های مختلف و عدم تعیین تصدی گری واحد در این بخش می باشد که در جاهای زیادی نه تنها حوزه اختیارات با ابهام مواجه می سازد بلکه زمینه رو در رویی و تقابل میان نهادها را هم فراهم هم می کند.
به گزارش روابط عمومی صندوق احیاء و بهره برداری از اماکن تاریخی محمد دامادی گفت: ضرورت احیاء بناهای تاریخی از منظرهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی روز به روز بیشتر می شود اما در مقابل به نظر می رسد که زیر ساخت مناسب برای دادن پاسخ به این ضرورت هنوز مهیا نیست.... این خیلی دردمندانه است و تاسف انگیز که \"هنوز\" زیر ساخت ها فراهم نیست. هنوز درگیر ابهامیم! پس کی و چه کسی باید رفع ابهام کند و ما را نسبت به تکلیف تاریخی مان در برابر آثار باستانی که گنج پایا ست مشخص کند؟ گنجی که اگر غبار رنج فراموشی و ابهام را از چهره اش بزداییم می تواند خود به یک خاکریز در جبهه اقتصاد مقاومتی تبدیل شود. ادامه خبر هم نکته ای ظریف دارد، آنجا که نماینده ساری در مجلس با بیان اینکه یکی از مهمترین این زیر ساخت ها به مسایل حقوقی بر می گردد افزود: ما برای احیاء بناهای تاریخی قوانین و مقرراتی در مجموعه های کشور داریم اما این قوانین کارآمد، متناسب، کیفی و پاسخگوی نیازهای ما نیستند... خب، این قوانین را چه کسان و نهادی باید اصلاح کنند؟ آیا مجلس محترم در راس این نهادها نیست؟ توقع ما هم از مجلس دهم همین است؛ به میراث کهن نگاه نو داشته باشد و کمربند قانون را چنان محکم بنویسد و ببندد که هیچ کس نتواند گرده از زیر بار مسئولیت بیرون بکشد.

انتهای پیام/

کد خبر 139504208