او در سال 1320 به استخدام وزارت آموزشوپرورش درآمد و در سمتهای آموزگاری، دبیری، مدرسی مدارس عالی، ریاست دبیرستان و ریاست آموزشوپرورش در مناطق مختلف آذربایجان به خدمت خود ادامه داد. كارنگ در دو رشته زبان و ادبیات فارسی و علوم تربیت از دانشگاه تبریز فارغالتحصیل شده بود و سالها در همان دانشگاه به تدریس پرداخته بود. او در عمر كوتاه ولی پربرکت خود آثار بسیار نفیس و ارزشمندی برجای گذاشت و خدمات قابلتوجهی به تاریخ و فرهنگ آذربایجان کرد و سرانجام در سال 1350 بازنشسته شد. عبدالعلی کارنگ در روز 21 فروردینماه سال 1358 چشم از جهان فروبست.
از کارنگ بهعنوان محقق و پژوهشگری خستگیناپذیر و پرکار یاد میشود، تألیفات ارزشمندی چون کتابهای آثار باستانی آذربایجان، تاتی و هرزنی دستور زبان كنونی آذربایجان، تصحیح قسمت مربوط به آذربایجان، وقفنامهی ربع رشیدی، ترجمه و تدوین كتاب تاریخ تبریز نوشته ولادیمیر مینورسكی از جمله آثار اوست.
از او بیش از 80 عنوان مقاله نیز در نشریات مختلف و در موضوعات متنوع به چاپ رسیده است. بیشک کار سترگ او تألیف کتاب آثار باستانی آذربایجان است. کارنگ در مقدمه این اثر ارزشمند و ماندگار مینویسد:
«قبل از این کتاب مقالات و کتابهایی در این زمینه به رشته تحریر درآمده که در آنها چند بنای شناختهشده شهر تبریز با بیانهایی مختلف توصیف گردیده است. بدیهی است همه آنها سودمندند و در تألیف این کتاب هم علاوه بر اینکه مضامین آنها مورد توجه بوده از نویسندگان آنها نیز در جاهای متعدد تکریم و توقیر به عمل آمده است.
اما همچنان که برای شناخت و معرفی مساجد، بقاع، زیارتگاهها، زوایا، خانقاهها، حجاریها، سنگنبشتهها و مقابر بزرگان، بارها فرسنگها راه زیر پا نهاده شده است، در معرفی آثار معروف نیز تنها به مفاد نوشته پیشینیان اکتفا نشده بلکه همه آن بناها مکررا مورد بازدید قرار گرفته و در تعریف مجدد آنها، مانند بناهای ناشناخته، فقط به مضمون سنگنبشتهها و وقفنامهها، فرمانها، اسناد تاریخی، سبک و مختصات بنا و مندرجات تواریخ و سفرنامههای قابلاعتماد استناد شده و سعی شده است در معرفی تمام آثار، از اظهارنظر ناروا و اطناب نابجا اجتناب به عمل آید و در نقل مطالب دیگران به مشخصات مأخذ، صریح و روشن اشاره شود، حتی تصاویر آثار ناشناخته نیز با قراین و شواهدی توأم باشند که برخاطر هیچ بیننده دقیق، شک و تردیدی درباره صحت و اصالت آنها راه نیابد.»
کارنگ چهل سال قبل و با کمترین امکانات تمامی آثار معرفیشده در این کتاب را مورد بازدید قرار داده و با دقتی مثالزدنی به ثبت مشخصات کامل هر اثر پرداخته و بیشک در این راه متحمل سختیهای بسیار شده است و این موضوع ارزشهای علمی کتاب «آثار باستانی آذربایجان» را دوچندان میکند.
دقت نویسنده در ثبت مشخصات فنی بناها و بازخوانی و بازنویسی کتیبههای موجود در آنها مثالزدنی است. او درباره یکی از کتیبههای نصبشده در مسجد جامع تبریز که متعلق به دوره صفویه است به نقلقول نادرمیرزا قاجار مؤلف کتاب تاریخی و جغرافی دارالسلطنه تبریز بسنده نکرده و مینویسد:
«نادرمیرزا نقش این سنگ را در کتاب خود ثبت کرده است، اما آنچه آورده ناقص و سطوری از آخر ناخوانده و نانبشته مانده است و از سقط و غلط نیز خالی نیست. من نیز در یک روز سرما به آن مسجد شدم و آن سنگ را خواندم و روی کاغذی که همراه خود داشتم نوشتم، اکنون آن نوشته را به این اوراق میسپارم.»
نوشتههای کارنگ همچنین نشانگر آن است که این محقق پرتلاش به هر نقطهای از آذربایجان که پای نهاده ارتباط خوبی با مردم محلی برقرار کرده و از یاری و همراهی اهالی در تکمیل تحقیقاتش بهره برده، او در جایجای کتابش رسم حقشناسی را بهجای آورده و از همراهان و کسانی که او را یاری رساندهاند نام برده است.
مسجد جامع اسنق یکی از شاهکارهای هنر معماری اسلامی ایران است که کارنگ این اثر ناشناخته را اولین بار در کتاب آثار باستانی آذربایجان به دوستداران تاریخ و فرهنگ و هنر ایران معرفی نموده است. دقت نویسنده در ثبت مشخصات فنی بنا و بازخوانی و بازنویسی کتیبههای موجود در آن مثالزدنی است. زندهیاد ایرج افشار درباره کارنگ مینویسد:
«او متولد تبریز بود و دوستدار استوار شهر خویش، مردی نجیب و انسان تمام بود. در تحقیق و تتبع پیش آمده بود و کارهای باارزش او بیشتر در زمینه مطالعات مرتبط با خطه آذربایجان بود، به همین لحاظ خدمات منحصر و مفیدی عرضه کرد که از او شایسته و برازنده بود.»
در این سالهای اخیر اوقات را به تجسس علمی و بازبینی در ابنیه و آثار تاریخی آذربایجان میگذرانید و در این زمینه کاری کرد که هیچکس دیگر بدین حد از توفیق نرسید. حاصل زحماتش کتاب گرانقدر آثار باستانی آذربایجان است که در سال 1351 توسط انجمن آثار ملی به چاپ رسید. کارنگ این کتاب را زیر نظر خود در تبریز تهیه و تدوین کرد و با دقت و ممارستی که در کارهای چاپی یافته بود آن را به ترتیب پسندیده و مطلوبی به چاپ رسانید.
کارنگ تا مریض نشده بود و قلبش از توان طبیعی نیفتاده بود، با شوق تمام در جلسات کنگرههای تحقیقات ایرانی شرکت میکرد. قصدش بیشتر آن بود که دوستان و همفکران و همکاران را ببیند. در اغلب این سفرها، میر ودود سیدیونسی با او همراهی میکرد. خطابههای کارنگ در همه این کنگرهها شنیدنی و پر مطلب بود. حق آن است که مجموعه آنها به انضمام مقالاتی که در مجلههای ادبی و تاریخی تهران و تبریز نشر کرد، در یک دفتر جمع و طبع شود.
کارنگ سنوات خدمت دولتی را در معارف گذراند و از کسانی بود که نسبت به پیشرفت و توسعه کتابخانه ملی شهر تبریز شوق بسیار مبذول کرد و در مقام عضویت در شورای مدیره آنجا وجودی مؤثر بود. آخرین کار ارزشمند آن مرحوم تصحیح قسمت مربوط به آذربایجان از وقفنامه ربع رشیدی است که به خواهش مرحوم مجتبی مینوی انجام داد و بهچاپ رسید و تردید نیست کسی شایستهتر از او شناخته نبود که بر اعلام جغرافیایی آن سامان وقوف داشته باشد و بتواند مشکلات تاریخی را به سرپنجه اطلاعات و شم بصیر خود و تسلط در متون روشن کند.
گزارش از مهدی بزاز دستفروش
انتهای پیام/