بهگزارش میراثآریا بهنقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، سیدمحمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری امروز دوشنبه ۴ دی ۹۶ در همایش ملی «فرهنگ صلح و تنوع فرهنگی» با اشاره به دعای معروف داریوش در بیستون مبنی بر اینکه «خداوندا سرزمین مرا از دروغ، دشمن و خشکسالی حفظ کن»، این دعا را بسیار مرتبط با مبحث صلح دانست.
او با اشاره به وجود اغتشاش معنایی در مورد واژهها گفت: «اگر به حقیقت واژهها رجوع کنیم نسبت بین این دعا و عنوان همایش بهتر آشکار خواهد شد و کلید آن واژه \"دروغ\" است. ما امروز دروغ را فقط به سخن گفتن نسبت میدهیم و چیزی تحت عنوان \"دروغ رفتن\" یا \"دروغ دادن\" نداریم، در حالی که براساس گفته داریوش، دروغ شامل حال همه این موارد میشود.»
بهشتی در ادامه دروغ را مقابل واژه «اشه» دانست و گفت: «اشه بهمعنای راستی، درستی و قائل بودن به وجود نظم در کل هستی است و دروغ یعنی خلاف این نظم، راستی و درستی بودن. به همین دلیل ما آشو زرتشت داریم، یعنی زرتشتی که در راه راست و صراط مستقیم بوده و تابع نظم حاکم بر هستی است.»
او هر کاری که خلاف نظم هستی باشد را دروغ دانست و افزود: «در دوره بعد از اسلام همین معانی را در معارف تحت عنوان عدل و ظلم داریم.»
رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری در توضیح عدل و ظلم گفت: «وقتی هر چیزی سرجای خودش باشد یعنی عدل حاکم است و زمانی که هر چیزی از سرجای خودش خارج میشود، به معنی حاکم بودن ظلم و اتفاق افتادن دروغ است. در واقع ما در خارج از وجود خودمان قائل به وجود عدلی هستیم که باید تابع آن شویم.»
او ادامه داد: «هرچند جمله بالا در ابتدا روشن به نظر میآید اما ابهامی در آن وجود دارد بدین معنا که در تفکر غرب، عدل چیزی است که انسان پدید میآورد، نه چیزی موجود در خارج از وجود ما.»
بهشتی با تأکید بر وجود ریشه این تفکر از قرنها پیش در غرب گفت: «در این تفکر عدل چیزی است که ما ایجاد میکنیم و هر چیزی اگر در جای تعیین شده ما قرار داشته باشد، عدل برقرار خواهد بود.»
او با تأکید بر وجود تفاوت ماهوی بین این دو دیدگاه گفت: «از معنای غربی عدل، صلح رومی پدید میآید، صلحی که میگوید هرکسی با من و تابع من است، با او صلح میکنم اما اگر خلاف این باشد با او خواهم جنگید.»
رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری با مقایسه صلح رومی با آنچه در معارف کشور ما وجود دارد، گفت: «وقتی ما میگوییم هر چیزی در جای خود قرار دارد، گویی میگوئیم البرز، دماوند، زاینده رود و... در جای خود هستند. در واقع ما معتقدیم عدل خارج از وجود ما موجود است و ما باید تابع آن شده و ساز خود را با عدلی که خارج از وجودمان است، کوک کنیم تا در مسیر عدل و صراط مستقیم قرار بگیریم.»
او افزود: «از نگاه غربی نسبت به عدل، اساس زیست در غرب مبارزه با طبیعت است یعنی ما باید مدام با طبیعت مبارزه کرده، موانعی را از سر راه برداریم و محیطزیست برای خودمان ایجاد کنیم. ایجاد زیستگاه در اروپا موکل به کنار زدن طبیعت بوده است.»
بهشتی با اشاره به نامهای از یک فرمانده رومی مستقر در ایستگاه رومی در بن آلمان خطاب به فرماندهاش، گفت: «در این نامه، از این محل بهعنوان بدترین و متعفنترین سرزمینهای عالم یاد شده است! بنابراین نباید تنها به آلمان امروز نگاه کرد.»
او افزود: «در طول تاریخ کل اروپا محل مطبوعی برای زیست نبوده است؛ اروپاییها بهویژه در مناطق شمالی همه درختها را بهعنوان یک امر مقدس بریدند تا بتوانند شهرها و روستاهای خود را گسترش دهند.»
رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری گفت: «شاید فقط ۲ تا ۳درصداز جنگلهای اروپا اکنون جنگلهای اصلی که تبارش به جنگلهای کهن برگردد، باشد و اغلب آنها جنگلهای دستکاشتی هستند که در قرن ۱۹ کاشته شدهاند.»
معنای صلح در محیط فرهنگی ما
او تصریح کرد: «وقتی از دل آن نگاه، محیط و فرهنگ درباره صلح صحبت میشود، معنایی از این واژه استنباط میشود اما زمانی که در محیط فرهنگی ما از صلح حرف میزنیم، معنای دیگری از صلح برداشت میشود یعنی وجود همه چیز سر جای خودش. بهعنوان مثال وقتی از یک نجار میخواهیم صلح را در رشته کاریش تعریف کند، صلح را قرار داشتن پایه، کف و اجزا میز در سرجای خودش در راستای ایجاد موجود واحدی به اسم میز تعریف خواهد کرد. فاعل این صلح نجار است که همه چیز را به هم چفت و بست کرده و عامل پیوندزننده آن قانون است، قانونی که هر کس از آن تبعیت کند در صلح به سر خواهد برد.»
بهشتی با اشاره به تفاوت تعریف صلح در کار باغبانی و نجاری گفت: «در باغبانی هم مانند محیط کار ما، همه چیز در ارتباط با هم در صلح است اما فاعل این صلح باغبان نیست بلکه درختها، گلها و گیاهان فاعل هستند و باغبان خود را منفعل فعال میداند.»
او تصریح کرد: «وقتی در محیط فرهنگی ما سخن از صلح میشود، نباید تصور کنیم که در هر محیط فرهنگی دیگری نیز همین معنا از صلح وجود دارد بلکه ما توفیق یک تجربه تاریخی را داشتهایم که حاصل آن دستیابی به معنایی از عدل، صلح و دانایی است که هرچند تشابه لفظی با واژههای مشابه سایر جاها دارند اما در معنا با آنها متفاوت هستند.»
تنوع فرهنگی تقویتکننده صلح
رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری در توضیح فایده این امر گفت: «در همه جای دنیا تنوع فرهنگی را به مثابه یک تهدید میشمارند، گویی آتش زیر خاکستری است که در اثر غفلت همه چیز را به هم میریزد و متأسفانه ما هم تحت تأثیر این دیدگاه در یک قرن اخیر به تنوع فرهنگی اینگونه نگریستهایم.»
او افزود: «این در حالی است که تجربه تاریخی زیست در این سرزمین و معنای صلح و عدل به ما یادآوری میکند که مهمترین عامل تقویتکننده صلح در سرزمین ما تنوع فرهنگی است.»
بهشتی تنوع فرهنگی در این سرزمین را به اجزا بدن تشبیه کرد و گفت: «وقتی هرچیزی مانند دست و پا و سایر اعضا بدن سرجای خودش باشد ما نسبت به این اجزا به صلح میرسیم و توانمندی پیدا میکنیم که به مثابه یک انسان بدویم و کار و تلاش کنیم.»
او تنوع فرهنگی ایران را اندامواره دانست و گفت: «هرکدام از کیفیتهای فرهنگی این سرزمین نسبت به کل نقش دارند، برای نمونه هر زمانی که این سرزمین تهدید شود مازندرانیها در صف اول دفاع از این سرزمین ایستادهاند چراکه بسیار شجاع و بسیار کمحوصله هستند.»
رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری با اشاره به هشت سال دفاع مقدس گفت: «در آن زمان هر وقت عملیات بود نخستین جایی که سیاه پوش میشد مازندران بود چون مازندرانیها همیشه صفشکن هستند و این نقش را فقط مازندرانیها برعهده داشتند و سایر اقوام هر کدام نقشهای دیگری را ایفا میکردند.»
او افزود: «همه تنوع فرهنگی ایران در رخدادی مثل دفاع هشت ساله به نوعی نقشی خاص را ایفا کردند و اگر چنین نبود ما نمیتوانستیم طولانیترین و ارزانترین جنگ قرن بیستم را در حالی که همه دنیا در مقابل ما بودند، اداره کنیم.»
بهشتی خاطرنشان کرد: «اگر ما به اعتبار انداموارگی تنوع فرهنگی و نقشی که هر کدام میتوانند ایفا کنند در بزنگاهی وارد صحنه نمیشدیم، نابود میشدیم.»
او افزود: «ما یک دستاورد تاریخی داریم و حاصل این تجربه تاریخی به ما چیزی را داده است که امروز میتوانیم به دنیا عرضه کنیم. ما میتوانیم به دنیایی که تنوع فرهنگی را تهدید میداند و دنبال شیوههای مدیریتی برای مهار آن میگردد نشان دهیم که تنوع فرهنگی اگر درست و در جای خودش استفاده شود یک مزیت و تقویتکننده صلح است.»
انتهای پیام/