اصلیترین علت این وضعیت این است که صنایعدستی برخلاف گذشته بافت عملکردی خود را تا حدود زیادی از دست داده است یعنی بافتی که اجازه میداده است که معیشت بخش بزرگی از نیروی کار بر اساس صنایعدستی باشد و از تهیه مواد خام و آموزش تا فروش و مصرف صنایعدستی را در بر میگرفته است. در دنیای معاصر و با وجود کالاهای ماشینی و در نتیجه از دست رفتن بافتی که صنایعدستی در آن رونق داشته ما شاهد زوال تدریجی جنبههای مختلف صنایعدستی و چندین رشته بودهایم.
صنایعدستی برای اینکه بقا داشته باشد باید خود را با بافت عصر نوین و ذائقه انسانهای دنیای معاصر تطبیق دهد و باید درک شود که مثلاً یکی از مقتضیات اساسی عملکرد درست در بافت عصر نوین به کار بردن و ایجاد بستهبندی است.
ایجاد بافت سنتی امکانپذیر نسیت بلکه باید بافت جدیدی را ساخت که با توجه به مقتضیات دوران جدید قابلیت ارتقای سطح درآمد صنعتگران و هنرمندان و ایجاد یک انسجام قاعدهمند را در فرایند تهیه مواد خام تا بازاریابی را داشته باشد.
یکی از اصلیترین راهکارها در این زمینه ایجاد گروههای هنری و ترویج رابطه و همکاری بین این گروهها و ایجاد شبکه های تجاریسازی است. چنین گروهها و شبکههایی در همه زمینههای تجاریسازی از جمله تولید، بستهبندی، برندسازی، شناسنامهدار کردن آثار و بازاریابی میتوانند بسیار راهگشا باشند و به همین خاطر است که بسیاری از کشورهای جهان اشکال متفاوتی از شبکهسازی را در صنایعدستی پیاده کردهاند. اما متأسفانه در ایران فرایند شبکهسازی در صنایعدستی آنگونه که شایسته است پیش نرفته است.
این امر دلایل مختلفی میتواند داشته باشد از شرایط فرهنگی و اجتماعی گرفته تا عدم پژوهش در رابطه با شبکهسازی تجاری و عدم آگاهی از منافع اقتصادی آن برای کشور. تشکلها و تعاونیهای صنایعدستی نیز نتوانستهاند تجاریسازی صنایعدستی را به جریان اندازند. سیاست خوشهسازی نیز که قبلاً معرفی شده بیشتر یک اسم وارداتی به نظر میرسد تا یک برنامه ملی منسجم و به نظر نمیرسد تأثیر چندانی ایجاد کرده باشد.
علیرغم این وضعیت در دوره جدید به منظور افزایش قدرت رقابت محصولات و برای اینکه این محصولات با سطوح مختلف بازارهای بینالملی و داخلی تطابق داشته باشند باید همکاری بین هنرمندان و تولیدکنندگان کالاها در قالب گروهها و شبکههای تجاری شکل گیرد بنابراین ایجاد شبکههای تجاریسازی صنایعدستی در ایران ضروری به نظر میرسد.
در رابطه با بستهبندی صنایعدستی چندین مشکل اساسی وجود دارد از جمله اینکه بسیاری از هنرمندان و تولیدکنندگان به تأثیر قاطع و تعیین کننده آن در فروش واقف نیستند و این خود فرهنگسازی گسترده و ایجاد قوانین ترویجی را میطلبد. اما اساسیترین مشکل در بستهبندی صنایعدستی به ماهیت بستهبندی و ماهیت صنایعدستی و مسئله تیراژ در این دو حوزه مربوط میشود. صنعت بستهبندی معمولاً به دنبال تیراژهای بالاست و علاقه کمی به تیراژهای پایین دارد. البته در بستههای لوکس و تشریفاتی با تیراژ کم کارهای شده است اما قیمت این بستهبندی بالاست و برای هنرمندان صرفه اقتصادی ندارد.
معاونت صنایعدستی کشور با تأکید بر نقش حیاتی بستهبندی در رونق بازار صنایعدستی باید به نوعی این مسئله تیراژ را حل کند. همانطور که گفتیم برای صنایعدستی در دوران معاصر باید از طریق گروهها و شبکههای تجاریسازی چه در سطح محلی و چه در سطح ملی بافت ایجاد شود و در عین حال گفته شد که با توجه به ذائقه انسان معاصر بستهبندی در این بافت باید جایگاه ویژهای داشته باشد. شاید بهتر باشد یک قدم جلوتر رویم و با توجه به اهمیت حیاتی بستهبندی در صنایعدستی یک شبکه سراسری تجاریسازی صنایعدستی با تأکید بر بستهبندی صنایعدستی تشکیل شود.
این شبکه به خوبی میتواند مشکل تیراژ را حل کند زیرا علاوه بر فرهنگسازی در زمینه بستهبندی در بین هنرمندان، آمار بستههای مورد نیاز کارگاهها و هنرمندان سراسر کشور را به صورت یکجا جمع میکند و به صورت واحد به شرکتهای بستهبندی سفارش میدهد. لازم به ذکر است که چنین شبکهای در بحثهای مربوط به حملونقل، توزیع و انبار بستهها نیز میتواند بسیار کارگشا باشد زیرا هنرمندان، گروهها و شوراهای مختلف به صورت هماهنگ در حل مشکلات عمل میکنند.
ساختارهای مختلفی میتوان برای این شبکه تجاریسازی در نظر گرفت اما چون اولین قدم در این زمینه است میتوان به صورت ساده بر اساس رشتهها و شهرها زیر شاخههای این شبکه را ایجاد کرد.
مثلا هنرمندان میناکاری در شهر اصفهان یک شاخه را تشکیل خواهند داد و یک نماینده خواهند داشت که مسئول جمعآوری آمار بستههای مورد نیاز آنها است. در قدم بعدی نمایندگان شهرها و رشتههای مختلف استان اصفهان شورای تجاریسازی این استان را تشکیل خواهند داد.
در نهایت با هماهنگی شوراهای استانی سرار کشور، شورای کشوری تجاریسازی که متشکل از نماینده شوراهای استانهای مختلف است به وجود خواهد آمد.
این شورا وضعیت بستهبندی را تحلیل و با توجه به آمار موجود با شرکتها برای گرفتن مناسبترین محصول وارد مذاکره خواهد شد و سپس با کمک اعضا و مذاکراتی که با نهادهای مختلف انجام میدهد به توزیع و حملونقل بستهها مبادرت میکند. باید اشاره کرد که بستهبندیهای مذکور در اندازههای مختلف و برای همه هنرمندان به یک شکل ساخته میشوند و پس از اینکه به دست هنرمند رسیدند او میتواند برچسب مربوط به خود را بر آنها نصب کند.
میتوان ساختارهای مختلفی برای این شبکه ایجاد کرد و سطوح مختلف آن را به گونههای متفاوت مورد چینش قرار داد. اما باید توجه داشت که ساختار باید به گونهای چیده شود که بهترین عملکرد را داشته باشد و در کمترین زمان ممکن بتواند اطلاعات و آمار بستههای هنرمندان و گروههای مختلف را اخذ کند و قدرت مذاکره با شرکتها و نهادهای مختلف را داشته باشد.
*مشاور معاون صنایعدستی سازمان میراثفرهنگی
انتهای پیام/