بهگزارش میراثآریا بهنقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، جواد حسینزاده ساداتی، باستانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان این مطلب را روز گذشته در پنجمین نشست علمی گروه میراث طبیعی با عنوان میراث طبیعی و باستانشناسی مطرح کرد.
او در ابتدای سخنان خود تحت عنوان \"انسان، منبع، خرد\" با اشاره به کتاب کلپس (Collaps) نوشته دایموند (Jared Diamond) و همچنین فروپاشیهای اجتماعی مشهود در طول تاریخ مثل فروپاشی جوامع خاور نزدیک، مصر، آمریکای مرکزی و حتی آسیای جنوب شرقی، این پرسش را مطرح کرد که آیا در طول تاریخ ایران با چنین فروپاشیهایی مواجه بودهایم؟ عوامل موثر در این فروپاشیها چه بودهاند؟
او در ادامه به نقل از دایموند به پنج عامل اساسی در فروپاشیها (Collaps) اشاره کرد و در توضیح نخستین عامل یعنی عامل انسانی گفت: در بیشتر این فروپاشیها، رفتار نادرست انسان با محیط یکی از عوامل اصلی محسوب میشد.
او از تغییرات اقلیمی به عنوان دومین عامل موثر در فروپاشیها نام برد و گفت: «اگرچه تغییرات اقلیمی چندان متاثر از انسان نبوده اما در دنیای مدرن انسان عاملی مهم در تسریع روند تغییرات اقلیمی محسوب میشود.»
این باستانشناس روابط دوستانه یا خصمانه با جوامع همسایه را دو عامل موثر دیگر در فروپاشیها اعلام کرد و گفت: «رابطه دوستانه با جوامع همسایه احتمال نجات از فروپاشی اقتصادی و اجتماعی را افزایش و رابطه خصمانه این احتمال را کاهش میدهد.»
به گفته این استاد دانشگاه، عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، عامل موثر دیگر در فروپاشیها هستند که میتوانند باعث نجات یا تسریع فرو پاشیها باشند.
او با مطرح کردن این پرسش که \"چه نکته عبرت آموزی در فروپاشیها وجود دارد که با ما در پیشگیری از آن کمک میکند؟\" به جوامعی مثل برخی جوامع جنوب شرق آسیا و ژاپن اشاره کرد که هرگز دچار فروپاشی نشدهاند.
او از یوگسلاوی به عنوان یک مثال از فروپاشی در دنیای مدرن نام برد و به جوامع در حال فروپاشی مانند نپال و ونزوئلا اشاره کرد.
آیا در ایران شاهد یک فروپاشی اجتماعی هستیم؟
حسینزاده ساداتی در ادامه این پرسش را مطرح کرد که \"آیا در ایران شاهد فروپاشی بوده و هستیم؟ آیا در شرایط امروز ممکن است در درون یک فروپاشی اجتماعی قرار داشته باشیم؟ \"
به گفته او، زمانی که بین منافع کوتاه مدت و منافع بلند مدت یک جامعه تناقض وجود داشته باشد به احتمال زیاد جامعه حتی اگر نسبت به فروپاشی خود آگاه باشد نیز نمیتواند از فروپاشی جلوگیری کند، به ویژه وقتی تعارض بین منافع کوتاه مدت رهبران جامعه و منافع بلند مدت خود جامعه وجود داشته باشد.
این باستانشناس در توضیح نقش باستانشناسی در این زمینه به نمودار رشد آی تی و تکنولوژی اشاره کرد و گفت: «میزان پیشرفت در حوزه آی تی بین هر 8 تا 12 ماه، نسبت به کل پیشرفت آن تاکنون دوبرابر شده است.»
او با تاکید بر این که تغییر سریع خاصیت دنیای امروز است، به نقل از کتاب جامعه های انسانی پاتریک نولان و کریستوفر لینسکی گفت: «تجریه نشان داده که هرچه جوامع انسانی را در طول زمان ژرف تر بنگریم، درک ما از اساسی ترین نیروهایی که پشت تحولات اجتماعی قرار دارند بهتر و دقیق تر میشود.»
او افزود: «جدای از تاریخ، هیچ رشتهای در حوزه آکادمیک و علمی به اندازه باستانشناسی نمیتواند این درک عمیق زمانی را فراهم کند.»
حسین زاده ساداتی در ادامه اظهار کرد: «باستانشناسی به ما کمک میکند عناصر و نیروهای اصلی پشت تحولات اجتماعی را بهتر و درستتر درک کنیم.»
او افزود: «یکی از دستاوردهای باستانشناسی این است که انسان گونهای مانند سایر گونه هاست که در یک بستر محیطی فرگشت (تکامل) پیدا کرده است. و همانطور که سایر گونههای موجود در طبیعت را تعریف و مطالعه میکنیم باید انسان را نیز تعریف کنیم.»
این باستانشناس گفت: «تا دهه 60 تصور بر این بود که تکنولوژی میتواند همه مشکلات انسان را با طبیعت برطرف کند اما با ایجاد بحرانهای زیست محیطی متوجه شدیم که این نگرش اشتباه بوده و باید انسان را هم به عنوان عاملی در نظر بگیریم که اگر نتواند با محیط زیست کنار بیاید مانند سایر موجودات احتمال انقراضش وجود دارد.»
جزیرهای که نابود شد!
او در ادامه سه مثال جزیره ایستر، اریسمان و دشت دهلران را مطرح کرد تا نشان دهد چگونه نبود نگاه خردمندان در استفاده از منابع میتواند باعث نابودی کامل جامعه ای شود که در دورهای شکوفا بوده است.
او با اشاره به این که این جزیره امروز بخشی از کشور شیلی محسوب میشود، گفت: «در این جزیره حدود یکهزار مجسمه، به نام موآی با ارتفاعی حدود 6 تا 10 متر وجود دارد و بزرگترین این مجسمهها حدود 21 متر ارتفاع دارد.»
او افزود: «یافتههای باستانشناسی نشان میدهد استقرار در این جزیره از حدود 300 میلادی آغاز شده است و احتمالا یکی دو خانوادهای که در دریا گم شده بودند برحسب تصادف به این جزیره میآیند و در اوایل قرن هجدهم، نخستین اروپاییها با سکنه ایستر آشنا میشوند.»
حسین زاده ساداتی با استناد به یافتههای باستانشناسی و گیاه باستانشناسی گفت: «این جزیره در حدود سال 300 میلادی که نخستین سکنه وارد آن شدند به طور کامل جنگلی متشکل از درختهای خرما بوده است اما این جنگلها هم اکنون کاملا از بین رفته و فقط تعداد محدودی نخل در جزیره وجود دارد.»
به گفته او، جزیره در زمان اوج جمعیت خود بین 10 تا 15 هزار نفر سکنه داشته این در حالی است که وقتی اروپاییها به جزیره رسیدند جمعیت ایستر 2هزار نفر بوده است.
این باستانشناس افزود: «به نظر میرسد از سده دهم تا پانزدهم که این مجسمهها ساخته میشوند، رقابتی برای ساخت مجسمههای بزرگتر ایجاد میشود که باعث بریدن بیرویه درختان خرما برای صید بیشتر ماهیها (تغذیه مردم) و جا به جایی میشود.»
این استاد دانشگاه کاهش صید ماهی را یکی از نخستین پیامدهای از بین رفتن جنگلها به دلیل نبود ماده اولیه برای ساخت قایق عنوان کرد و گفت: «با از بین رفتن ماهیگیری، بهرهبرداری از خاک و کشاورزی افزایش یافت و در اثر استفاده بیرویه از خاک و نابودی جنگلها به تدریج حاصلخیزی خاک از بین رفت.»
او با اشاره به این که در این دوره مردم به شکار پرندهها روی آوردند، گفت: «به مرور پرندههای جزیره نیز از بین رفتند تا حدی که هم اکنون در آیستر پرنده بومی و جنگلی وجود ندارد.»
او افزود: «حتی افسانهای وجود دارد که مردم ایستر پیش از ورود اروپاییها به جزیره به هم نوع خواری روی آورده بودند.»
حسین زاده ساداتی گفت: «جامعهای که در یک دوره زمانی به اوج جمعیت خود میرسد با این تکنولوژی و فرهنگ، در یک بازه زمانی دویست ساله همه محیط جزیره را از بین میبرد تا جایی که در اسطورهها نقل شده به همنوع خواری روی آورده است!»
او در ادامه اظهار کرد: «زمانی احتمال فروپاشی زیاد میشود که جامعه به اوج خوش میرسد، همانطور که بعد از افزایش جمعیت در ایستر به یکباره شاهد فروپاشی هستیم.»
این باستانشناس از اریسمان به عنوان منطقهای که به نظر میرسد استفاده بیش از حد محیط در دوره پیش از تاریخ ایران باعث رونق و سپس فروپاشی آن شده است نام برد و اظهار کرد: «اریسمان به عنوان منطقهای غنی از مواد معدنی شاخته میشود که در جنوب شرق کاشان قرار دارد.»
او در ادامه به بررسی احتمال فروپاشی در دشت دهلران در جنوب غرب ایران پرداخت.
چرا فروپاشی اتفاق میافتد؟
او یکی از احتمالات مطرح شده درباره علت متروک شدن محوطهای که در اوج شکوفایی خود قرار دارد، را از بین رفتن منابعی دانست که جامعه روی آن تکیه داشته و بدون آینده نگری به بهرهبرداری و استفاده از منابع پرداخته است.
او برای توضیح راهکار پیشگیری از فروپاشی، اسکیموها را مثال زد و گفت: «در قطب اسکیموها میزان جمعیت هرگروه در هر منطقه را براساس بدترین شرایط در سال تنظیم میکنند و حتی در فصول گرم هم اجازه نمیدهند جمعیت از آن مقدار بیشتر شود.»
او با اشاره به افزایش 50درصدی جمعیت ایران بعد از انقلاب گفت: «شاید با تکیه بر منابع کشور از جمله نفت و منابع معدنی و آبی زیرزمینی میتوانستیم در یک دوره سی ساله جمعیت را از 30میلیون به 80 میلیون افزایش دهیم اما این روند را تاکی میتوانیم ادامه دهیم؟»
او با بیان این نکته که هم اکنون در پیک رشد جمعیت در ایران قرار داریم گفت: «اگر اتفاق و معجزهای رخ ندهد، چند سال طول میکشد تا دچار اتفاقاتی مشابه با ایستر، دهلران و شاید مناطقی مثل شهر سوخته و غیره نشویم؟!»
این باستانشناس اظهار کرد: «ما دو رفتار عقلانیت را با رفتار خردمندان با هم قاطی کردهایم، این در حالی است که عقلانیت یک پدیده تاریخی – اجتماعی است اما رفتار خردمندان تقریبا در همه جای دنیا یکسان است.»
او با بیان این نکته که رفتار خردمندانه شبیه رفتاری است که در توسعه پایدار مورد توجه قرار میگیرد، گفت: «رفتار خردمندانه، هرچند شاید خیلی دارای عقلانیت نباشد اما باعث رضایتمندی شده و منجر به لذت خود فرد و همینطور دیگران میشود این رفتار باعث میشود نه تنها ما از منابع بهرهمند شویم بلکه آیندگان نیز فرصت استفاده از آن را پیدا کنند.»
او با اشاره به تفاوت عقلانیت در جوامع مختلف گفت: «به طور مثال عقلانیت حاکم بر جامعه اقتصادی ما معتقد به پس انداز است این در حالی است که در جوامع مدرن پس انداز خیلی شایع نیست.»
او در خاتمه اظهار کرد: «اگر بتوانیم مدارک مستندی از پیامدهای رفتار گذشتگان یک جامعه پیدا کنیم میتوانیم از آن برای پیش بینی پیامدهای رفتارهای استفاده کنیم.»
انتهای پیام/