همین جستوجوی بهظاهر ساده میتواند رنگ و لُعاب خاطرهانگیزی به سفر ما هدیه کند. این جستجو و برنامهریزی به ما میگوید مکانی که عزم سفر به آن داریم چه مؤلفههایی دارد که میتواند برای ما جذاب باشد و فراغت ما را غنی کند.
غرض از چند سطر بالا این بود که بگویم با هر بهانهای که قدم بر خاکِ تبریز میگذارید، موزهگَردی را حتما در خلال برنامههای خود بگنجانید؛ چرا که با هر سلیقهای حتی اگر بازدید از موزه باب طبع شما نباشد، بیتردید یکی از نوزده موزه تبریز از شما دلبری و عقربههای ساعت را از کانون توجّهتان خارج خواهد کرد چراکه تبریزیهای فرهنگدوست در امر موزه و موزهداری ید طولایی دارند و همواره از پیشگامان این عرصه در ایران بودهاند و در اثبات این مدعا همین جمله بس که 60 سال از تأسیس نخستین موزه «موزه آذربایجان» در تبریز میگذرد.
بیایید از خیلی قبلترها شروع کنیم. اگر به تاریخ باستان علاقهمندید و میخواهید ساعتی را در سه هزار سال پیش و دوره عصرِ آهن بگذرانید پیشنهاد نگارنده به شما «سایت موزه عصر آهن» است، موزهای که در آن به وضوح خواهید دید که حوالی سه هزاره قبلتر، تبریزیها چگونه میزیستهاند و باورها و آداب آنان بر چه مبنایی استوار بوده است، یا در صورتی که توقعتان بر این بود که در یک مجموعه و در کنار هم، تمدن و تاریخ ایران در ادوار تاریخی، از حکومتهای باستانی پادشاهی تا همین یکصد و اندی سال پیش را به نظاره بنشینید، سَری به «موزه آذربایجان» بزنید؛ سنگنگارهها، مصنوعات دست بشر باستان همچون زیورآلات ، سکّهها و مُهرهای باستانی و ظروف مخصوص خوراکیها و نوشیدنیها از دوره باستان و پس از اسلام و بسیاری دیگر از این دست، یقینا شما را مجذوب آنچه از داشتههای دیرین این سرزمین گُهرخیز موجود است خواهد کرد. حیف است اگر به این نکته ظریف اشاره نکنیم که ویژگی دیگر تبریز در این عرصه، وجود موزههای تخصصی است؛ موزههایی که هر کدام به یک دوره از تاریخ یا اقلامی خاص و... اختصاص یافتهاند. برای مثال شده اگر به اندازه یک ساعت فرصت دارید و میخواهید سبک و سیاق زندگی قاجاری در تبریز را تجربه کنید به هیچ عنوان بازدید از «موزه قاجار» را از دست ندهید؛ کافی است وارد عمارت زیبای امیرنظام گروسی با معماری خاص و منحصربهفرد بشوید تا شیوه زندگی قاجاری در تبریز را خیلی نزدیک لمس کنید، از پول رایج آن دوران، ظروف و تزیینات، پوشاک و لوازم منزل گرفته تا ابزارآلات موسیقی، شیوه مکاتبات اداری، جراید و لوازم روشنایی و جنگافزار و ... که یقینا برای شما لحظاتی خاطرهانگیز را رقم خواهد زد. دقیق که نگاه کنید حتما با نگارنده هم رأی خواهید بود که نمیشود در موزههای تبریز گردشی داشته باشیم بی آنکه در «خانه مشروطه» تبریز قدمی بزنیم و به پیشگاه والاهمتان مشروطهخواه آذربایجان ادای احترامی بکنیم؛ در راسته کوچه از هر کسی نشان این خانه را بگیرید با انگشت نه که با دل نشانت میدهند، چرا که این عمارت و اهالی دلیر آن در طلوع خورشید مشروطه در ایران نقش پر رنگ و فراموش ناشدنی داشتهاند و پیشینه پرشکوه و سربلندی آذربایجان و تبریزِ معاصر وامدار غیرت و همّت آنها است. از حیاط داخل میشویم به خانه حاج مهدی کوزه کنانی که پدر ملت بود و هر آنچه داشت را در اختیار مشروطه خواهان قرار داده بود و خانه اش بهترین جاست برای آنکه خانه مشروطه صدایش بزنیم، پُر بیراه نگفتهایم اگر بگوییم مشروطه در اینجا متولد شده است. کلاه از سر بر میداریم به نشانه احترام به تندیس سردار و سالار ملّی و وارد خانه می شویم. در این موزه با هر قدم با گوشهای از تاریخ مشروطه بیشتر پیوند میخوریم، چه شیرمردانی، چه دلیر زنانی، چه شکوهی و چه غروری. با هوایی که در آن ستارخان و باقرخان، زینب پاشا و هوارد باسکرویل، علی موسیو و فرزندانش، ثقهالاسلامِ شهید و بسیاری دیگر نفس کشیدهاند ریههایمان را پُر میکنیم و لحظاتی آکنده از عشق و شور برای خودمان میسازیم.
القصه، اینجا تبریز است، «پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی»، شهر افتخار و حماسه و سربلندی که توصیف میراث فاخر فرهنگی و خاصّه موزههای زیبای آن در چند سطر ناممکن است، پس بسنده میکنم به این نکته که مواردی که ذکر آنها رفت تنها گوشهای است از خاطراتی که میتوانیم برای خود در تبریز ِ زیبا و با بازدید از موزههای این کهن شهر ِ پر افتخار بسازیم و برای همیشه در ذهن خود ماندگار کنیم. در این مجال تنها به مختصری از چهار موزه تبریز پرداخته شد تا در قاب کلمات از شما در سفر به تبریز برای بازدید از موزههای زیبا و منحصربهفرد آن دعوت کنم. موزههای تبریز ناگفتههای بسیاری دارند، «بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است».
* مدیر روابطعمومی ادارهکل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری آذربایجان شرقی
انتهای پیام/