مردمان ایران زمین همواره با نگاه و علاقه خاصی به خلیج فارس و مسائل آن نگریستهاند. این علاقهمندی خود ریشه در یک سابقه تاریخی طولانی دارد. که این پیوستگی نشأت پذیرفته از عوامل گوناگونی چون، واقعیات جغرافیایی، اقتصادی، انسانی، فرهنگی و سیاسی است. اهمیت و جایگاه دریا و دریانوردی برای ایرانیان در چندین سده گذشته به نحوی بوده است که تا حدود فراوانی به خصوص در تاریخ معاصر، تقدیر تاریخی ایران با دریا و دریانوردی پیوند خورده است.
تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از دریا تا حدود زیادی بر شکلگیری هویت ملی ایرانیان اثرات فراوانی بر جای گذاشته است. با دانستن این نکته مهم که بیشترین مرزهای نواحی جنوبی ایران زمین متعلق به خلیج فارس و دریای عمان است بر اهمیت دریا و اثرگذاری آن در معادلات سیاسی، تعامل و تقابل ایران در درازنای تاریخ این سرزمین پی میبریم.
سهم بندر بوشهر بهعنوان یک بندر راهبردی و استراتژیک از مرزهای دریایی ایران در خلیج فارس بیش از سایر بنادرست. در مجموع چیزی در حدود 3هزار کیلومتر مرز دریایی ایران از خرمشهر تا گواتر است که نقشی بسزا در ثبات و امنیت قلمرو سرزمینی ایران ایفا میکند.
ابعاد اهمیت خلیج فارس و مرزهای آبی این شاخابه پارس به فرآخور دورههای تاریخی گوناگون جنبه بینالمللی به خود گرفته است که این امر نیز با توجه به اهمیت یافتن خلیج فارس در کانون تعاملات جهانی. در پاسداشت و تقویت روح و خرد ایرانیان و هویت ملی آنان بسیار تأثیرگذار بوده است.
گرایش به صدور فرآوردههای نفتی به جای نفت خام و حجم عظیم سرمایهگذاری در پارس جنوبی و دیگر حوزههای نفتی و استقرار بخش مهمی از مناطق آزاد و پروژهها در جزایر و سواحل خلیج فارس، هریک بیانگر گوشههایی از اهمیت اقتصادی خلیج فارس برای ایرانیان بهشمار میرود. توجه به سواحل و جزایر خلیج فارس موجب بهرهگیری مناسب از این سواحل و جزایر شده که این امر نیز سهمی بس قابل توجه در جذب گردشگران و آشنایی آنان با ساحلنشینان خلیج فارس داشته است.
ایرانیان در همواره تاریخ خود با خلیج فارس پیوندی دیرینه داشتهاند. پدید آورندگان کهن تمدن ایرانی چون ایلامیان و هخامنشیان از ساحل دریای پارس برخاستهاند و اشکانیان و ساسانیان نیز اقتدار و استمرار دولت خویش را در پیوند با آن دیدهاند.
عصر تمدن اسلامی شاهد شکوفایی تجارت دریایی ایرانیان بوده است. سیراف را میتوان یکی از نمونههای درخشان و کانون اصلی تجارت دریایی ایران در قرن چهارم هجری دانست که با سرلوحه قرار دادن گفتمان تسامح و مدارا نقش مهمی در جلب و جذب سرمایههای سایر ملل از هند و چین و آفریقا به بنادر ایرانی خلیج فارس ایفا کردند.
رونق و آبادانی سیراف در قرون نخستین اسلامی تجلی آرزوهای بلند مردمی پویاست که با تلاشی خستگیناپذیر در بدترین شرایط آب و هوایی و با تکیه بر هوش و استعداد ذاتی خود یکی از آبادترین و پر رونق ترین مراکز شهری آن روزگار را به وجود آورده و سهم عمدهای را در تبادلات تجاری جهانی بر عهده گرفتند. سیراف را میتوان یکی از یادگارهای گرانبهای دوران درخشش و اوج تجارت دریایی ایران قلمداد کرد که به نوعی شناسنامه تاریخ دریانوردی ایران و معرف بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی سرزمین ما بوده که نقشی بس مهم و تأثیرگذار در تکوین هویت ملی ایرانیان بر عهده داشته است که از قضا اوج درخشش این بندر همزمان با دوران رونق و شکوفایی آلبویه بوده است.
آلبویه با استقرار در دریای پارس دریانوردی ایرانیان را تا مشرق آفریقا و چین توسعه دادند. ملوک بنی قیصر در کیش و ملوک هرمز و نیز پابه پای آنان دولتهایی چون اتابکان فارس و قراختائیان کرمان و آلمظفر تمام یا قسمتی از فعالیتهایشان در خلیج فارس و اقیانوس هند بوده است. حماسه باز پسگیری هرمز توسط صفویان، اخراج هلندیان در عصر زندیان و دریانوردی دریاسالاران افشاری و سرانجام تلاشهای ایرانیان در عرصه دریا تا دورههای اخیر همه یادآور نقش دریا در زندگی و تمدن ایرانیان و تقویتکننده هویت ملی آنان بوده است. بنابراین بر اساس چنین دیدگاهی است که ایرانیان در پیوند با نام و تاریخ خلیج فارس ابعاد مهمی از هویت و سرگذشت تاریخی خویش را میبینند. در یک نگاه کلیتر خلیج فارس را میتوان آیینه تمام نمایی دانست که فرهنگ و تمدن انسانی و الهی ایرانیان در آن انعکاس یافته است.
*کارشناس میراثفرهنگی بوشهر
انتهای پیام/