اخیرا موزه ملی ایران میزبان جمع فرهیخته ی باستان شناسان ایران و 9 کشور جهان بود تا نتایج و دستاوردهای پژوهش های خود را در خصوص کاوش ها و مطالعات این حوزه ارایه کنند. شانزدهمین گردهمایی سالانه باستان شناسان انگیزه ای برای قدردانی از اندیشمندان و فرهنگ پژوهانی بود که در سایه همت و تلاش ارزنده شان، دیروز شکوهمند این دیار کهن به فردایی روشنتر و شکوهمندتر پیوند میخورد و دستاوردهای شگرف کاوشها و پژوهشهای نغزشان دستمایه صیانت بهتر از داشتهها و گنجینههای تاریخی و فرهنگی و موجب غنابخشی، بالندگی و پویایی افزونتر این عرصه می شود.
در واقع گردهماییهای سالانۀ باستانشناسی، هم برای باستانشناسان و هم برای جملگی اهل میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری، حکم بهار و نوروز را دارد و حکم استقبال از نوشدن و نوشدگی، طراوت و تازگی.
و بهراستی چه رازی است در گردش ایام و نوشدنهای پیاپی و سالانه؟ آدمیزادگان در جستجوی چیستند که هریکچندی نوشدنشان باید است؟ و در باستانشناسی، که خود ذاتاً حرفهای است بس حرفهای، در تکاپوی شناختن هرآنچه کهن است و نشان از کهنگی دارد، چرا باید در انتظار نو شدنها بود؟ این نکته شاید در نخستین گام متناقض بنماید و البته غریب! اینکه جستجوگران گذشتههای دور و فراموش شدۀ غبار روزگاران را نیز نوشدن نیاز است.
بیتردید گوهر و جوهر آدمی را از ازل با پویایی سرشتهاند، با جستجو، با یک آن از تلاش و کوشش دست برنداشتن؛ آری انسان و فرهنگ انسانی را با ایستایی سروکار نیست، انسان و فرهنگ او نمیایستد و نمیایستند، چه آنکه ایستادن همانا جمود است و خمود است و رکود. و فرهنگ نه جامد است، نه خموده و نه راکد؛ که اگر اینگونه باشد فرهنگ نیست، که اگر بدین سان باشد مُرده است.
و مگر نگفتهاند که باستانشناسی همانا فرهنگپژوهی است و باستانشناس، همانا فرهنگپژوه. پس چگونه ممکن است باستانشناس در بند کهنگیها بماند و به نوشدنها نیندیشد؟ روز و روزگار ایستایی نمیگیرد و دائم در تکاپوی تغییر است و باستانشناسی نیز همینگونه است و خواهد بود. باستانشناس حکیمی است که هم گذشته و کهنگیها را نیک میشناسد، و هم راه و رسم نوشدنها را میداند؛ چه آنکه گفتهاند: \"گذشته چراغ راه آینده است.\"
ایران امروز هم ایرانی در تکاپوی نوشدن است، در تکاپوی به و بهتر شدن؛ ایران امروز ایرانی است دائماً در حال تغییر، پر تحرک، عاری و بَری از جمود و خمود و رکود؛ ایرانی زنده، پویا و مانا. سرزمین ما برای دستیافتن به همۀ امکانات و مقتضیات نوشدن و نوشدنها، گذشتۀ خویش را فراموش نمیکند، و نیز فرهنگ، کیش و آیین خویش را.
ایران امروز، ایران اسلامی مدرن، ایران اسلامی بروز شده، ایران اسلامی نوشده است و میخواهد که باشد، با تمسک، تکیه و تأکید بر فرهنگ و آیین دیرینه و گرانسنگ خویش.
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و ساحت پژوهشی آن در این میان، یار و یاور نظام، حکومت، دولت و مردم است برای دستیابی آگاهانه، فرهنگمندانه و فرهنگشناسانه به مبانی نوشدن، مدرنیته و روزآمدی، با اتکا به گذشتهای درخشان و میراثی ماندگار.
در این نوروز باستانشناسی و در آستانۀ سال نو، بار دیگر بر اهمیت جایگاه پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در جهت تبیین سیاستهای راهبردی امروز، برای مواجهه و مقابله با تندبادهای جهان نو و جهان آینده تأکید میکنم و امیدوارم سال آینده سال رابطۀ تنگاتنگ و پرثمر و هدفمند مدیریت و بدنۀ کارشناسی سازمان با پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری باشد؛ و انشاءالله سال آینده سالی آکنده از هماهنگی، همکاری و همراهی میان معاونتهای سازمان با پژوهشکدههای ذیربط در پژوهشگاه خواهد بود، به ویژه آنکه با عنایت به مفاد قانون برنامه ششم مبنی بر پیوست تخصصی میراث فرهنگی برای طرح های مهم و توسعهای، وظیفه پژوهشگاه در مطالعات حوزه میراث فرهنگی ملموس و ناملموس خطیرتر شده و لذا دقت بیشتر در اجرای طرحها برای جلوگیری از تخریب و امحاء آثار تاریخی– فرهنگی، مورد انتظار است.
در خاتمه تاکید می کنم مدیران و مجموعۀ اعضای هیئت علمی و کارشناسان پژوهشی و دیگر همکاران پژوهشگاه با اشراف به وظیفه و مسئولیت سنگینی که بر دوش دارند، باید بیش از پیش، سازمان را در جهت نیل به اهداف عالیۀ نظام اسلامی در قلمرو فرهنگ و حوزۀ صیانت از گنجینهها و داشتههای فرهنگی و تاریخی ایران عزیز یاری رسانند. از آحاد مردم فرهنگ دوست کشورمان نیز انتظار می رود با همراهی و همگامی بیشتر در صیانت از آثار تاریخی- فرهنگی کشور، سهم ارزنده خود را در این زمینه ایفا نموده و همچون همیشه از میراث گرانقدر ایران اسلامی پاسداری کنند.
معاون رییس جمهوری و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
انتهای پیام/