شیوه معماری این روستا بسیار منحصربهفرد است و خانههایی کرانی در دل زمین، بهصورت زاغههای زیبا و با سبک معماری بسیار عالی کنده شده که حتی قابل قیاس با خانههای صخرهای کندوان است و به لحاظ اینکه خانهها در دل زمین حفاریشده، از استتار کافی برخوردار بوده و از فاصله نهچندان دور قابلرؤیت نیست.
ساختار روستای حیلهور اسکو به این صورت است که در بخش پایینی دامنه شیب زمین و کوه قرار گرفته و همانند یک گودال پذیرای آب نهرهای روانی است که در فصلهای پر آب سال بهطرف آن حرکت میکنند. معمارى روستاى حیلهور نشان میدهد که زندگى دام و انسان در کنار هم در جریان است و کاوشگران براساس شباهتهای موجود بین روستاى حیلهور و روستاى کندوان، گمان میکنند علت متروکه شدن روستاى حیلهور کوچ احتمالى اهالى آن به روستاى کندوان بوده است.
خانههای روستای حیلهور بهعنوان روستایی دستکند در میان رسوبات آتشفشانی کندهشده است، تاریخچه دقیق روستا هنوز بهطور دقیق مشخص نشده اما طبق سفالهای کشفشده در اطراف آن، میتوان گمان برد که قدمت سکونت از قرن هفتم تا 12 هجری قمری بوده و مربوط به دوره ایلخانی تا صفوی است، البته وجود قبرستانی در فاصله 300 متری آن یعنی شمال غرب حیلهور نیز نشاندهنده سکونت افراد در قرون اسلامی است.
مردمان این روستا با شکافتن دل کوه، خانههایشان را در کنار آغل گوسفندان ساختهاند و بهاینترتیب باعث شکلگیری زندگى توأم انسان و دام شده اند. در کنار خانهها آخور یا اصطبل برای حیوانات به صورت جداگانه ساختهشده تا حیوانات نیز از گرمای خانهها بهرهمند شوند و این نشان میدهد اکثر مردم ساکن در این خانهها به دامداری و کشاورزی مشغول و در کنار آن به فرشبافی، گلیمبافی، ورنی بافی اشتغال داشتند. در داخل برخی واحدهای زیستی فضاهایی بهعنوان تنور کشفشده که احتمال میرود این مکان نیز برای پختوپز یا بهعنوان سیستم گرمایشی استفاده میشد.
سکونت در غار بهواسطه امنیت آن رواج داشت
تصور کارشناسان این است که اهالی کندوان در مرحله اول در حیله ور زندگی می کردند و به دلایلی که بیشتر مصون بودن از حملات اقوام مهاجم بود، این محل را رها میکنند و به کندوان فعلی که تنگهاش قابل دفاع بود، عزیمت میکنند؛ در واقع مردم حیلهور در یک دوره آزرده میشوند و این آزردگی نه بخاطر طبیعت، بلکه آزرده یک قوم مهاجم بودند.
بر این اساس میتوان گفت، طبیعتاً مردم کندوان، کندن را در حیله ور آموختند و حیله ور آنگونه که گفته شد در دوران ایلخانی قدر مسلم مسکونی بود و شاید در این دوره بهسوی کندوان مهاجرت کردند. کندوان نسبت به حیله ور روستای بالادست بود، از طرفی به نظر میرسد که معماری حیله ور طبیعتاً معماری مکانی پستتری نسبت به کندوان دارد. حیله ور و کندن آن در دل کوهها و زیرزمین، پیشینهای بود برای کندن ماهرانه کندوان و انتخاب هوشمندانه آن. حیله ور مربوط به دورهای است که انسان و دام در کنار هم زندگی میکردند. وجود غارهای تودرتو و اتاقک های مختلف در این روستای زیرزمینی تاریخی، به واسطه امنیت آن رواج داشته و در واقع ایمنی حیات را تضمین می کرد.
فضاهای موجود در حیله ور در طول سالهای متمادی از گلولای و سیلابها پرشده بود که با انجام سنگ چینی و جلوگیری از ورود آب نهرهای روان، توسط اداره کل میراث فرهنگی استان در سال 84 قریب به 55 مورد از آنها تخلیه و در معرض دید عموم قرار گرفت، البته فرآیند مرمت و نگهداری آن در سالهای پس از آن با نظارت، اداره میراث فرهنگی شهرستان اسکو و پایگاه میراث فرهنگی کندوان ادامه داشته است. این احتمال وجود دارد که دهها مورد دیگر نیز از این کرانها در زیرخاک مدفون باشند و همین امر حیلهور را در آینده به محلی برای تحقیقات و پژوهشهای محققان در حوزه معماری، جامعهشناسی، مردمشناسی و باستانشناسی تبدیل کند.
با توجه به وسعت و اهمیت معماری این مجموعه، بعد از انجام مطالعات باستانشناختی و مطالعات، تعیین عرصه و حریم محوطه، عملیات حفاظتی، مطالعات و عملیات مرمتی، مکان بهعنوان یک ظرفیت شاخص گردشگری میزبان گردشگران داخلی و خارجی خواهد شد. این روستای بااهمیت تاریخی، به شماره 12622 در سال 84 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
آذربایجان شرقی نمونههای دیگری نیز از این روستاهای دست کند با معماری منحصربهفرد و شگفتانگیز دارد که از آن میان میتوان به روستای سَورَ در شهرستان بناب و حاماملی در شهرستان ورزقان اشاره کرد که توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند.
* گزارش از رویا صنیعی
انتهای پیام/