مفروض بحث نیز بر این پایه قرار دارد که رسانهها نقش مهمی در ایجاد و تقویت اتحاد ملی در شرایط بحرانی میتوانند داشته باشند. اساساً در تحلیل نقش رسانهها از منظر داخلی بررسی و تحلیل نقش و کارکرد رسانهها در کاهش یا افزایش شکافهای اجتماعی، مسئله قومیتها و استراتژی رسانه ملی در راستای اصل اتحاد ملی موردتوجه قرار میگیرد و در سطح خارج به بحث عدم تفکیکپذیری دو اصل اتحاد ملی و انسجام اسلامی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مقدورات کشور، موانع مطرح در انسجام اسلامی بین ملل اسلامی و درنهایت نقش رسانههای جهانی شده و دیپلماسی رسانهای در انسجام اسلامی پرداخته میشود و این سؤال مطرح میشود که اساساً رسانهها تا چه اندازه در سطح ملی به اتحاد ملی برای عبور از بحرانهای پیش روی نظام و در سطح فراملی به انسجام اسلامی کمک میکنند.
در تحلیل نقش رسانهها، اکثر کارشناسان و تحلیلگران به نقش و کارکرد دوگانه رسانهها در این مقوله اشاره دارند: یعنی رسانهها از یکسو میتوانند همگام با نظام و با دفاع منطقی از سیاستهای کلان و با ارزشگذاری و ارزشیابی، القاء پیام و برجستهسازی نسبت به مشروعیتیابی به سیاستهای نظام در راه تثبیت اتحاد ملی (مدیریت رسانهها) گام بردارند و در حلقهای گستردهتر با رساندن پیامهای دستاندرکاران دیپلماسی کشور بهتمامی ملل و افکار عمومی در دنیا، زمینههای انسجام و تأمین منافع ملی کشور در منطقه و کشورهای هدف را فراهم سازند. تحت چنین شرایطی رسانهها به دلیل نقش خاصی که در انتقال اطلاعات و ارتباطات در تمامی حوزههای سیاسی، فرهنگی ـ اجتماعی و اقتصادی و... ایفا میکنند، میتوانند در راستای گردش اطلاعات و حجم اطلاعات تزریقشده به جامعه میزان درجه اتحاد ملی را افزایش دهند و با آگاهیبخشی سیاسی، بسیج عمومی و همبستگی ملل اسلامی در ابعاد داخلی و خارجی به تقویت اتحاد ملی و انسجام اسلامی مبادرت ورزند، موضوعی که امروزه با شنیدن صداهای مختلف در رسانههای مجازی، گاه رسمی و غیرمجازی فضای مشکلات و بحرانهای داخلی را گاه به یک چالش اساسی در کشور مواجه ساختهاند. در این راستا برخی نیز بر این ادعا هستند: رسانهها قادرند در جهت عکس قدم بردارند و علیه منافع ملی و اتحاد ملی گام برداشته و با طرح موضوعاتی خاص در جامعه با طرح موضوعات چالشی نهتنها شکافهای اجتماعی در کشور را بارز نمایند بلکه مبحث اتحاد ملی را به مباحث غیراصولی و حاشیهای تقلیل دهند. از این منظر رسانهها میتوانند با ایجاد فضای بدبینی و تشویش در افکار عمومی، ایجاد جوّ بیاعتمادی با زیر سؤال بردن ارزشهای حیاتی و مشروعیتیابی نظام، ماهیت مقوله اتحاد ملی و در حلقهای گستردهتر انسجام اسلامی را زیر سؤال ببرند.
اساساً اتحاد ملی، مقولهای است که بیشتر جنبه داخلی دارد و در چارچوب مرزهای ملی معنا پیدا میکند و این بدان معناست که بین مردم با یکدیگر و نظام سیاسی از سوی دیگر انسجام و همبستگی وجود داشته باشد و این اتحاد و همبستگی طوری باشد که اگر بین مردم در داخل از یک سو و مردم و نظام از سوی دیگر شکاف ایجاد شود مهمترین ضربه به اتحاد ملی و در نهایت به امنیت ملی کشور وارد شود. بنابراین اتحاد ملی از طریق حداکثر سازی ضریب همبستگی ایجاد میشود و برای ظهور همبستگی لازم است که بین نیروهای اجتماعی، زمینههای همکاری و پیوند ارگانیک حاصل شود. بهعنوانمثال در روزهای اخیر یکی از مباحث مهم که ترس و واهمه از این بیماری را چندین برابر کرده است ابهام و سردرگمی مردم در برابر اخبار ضدونقیض، اطلاعات و شایعات مختلفی است که در خصوص تعداد و آمار مبتلایان، تعداد فوتیها، روشهای مقابله با ویروس، شایعات مربوط به واکسن و یا ساخت داروی مقابله، و موضعگیریهای مختلف از تریبونهای مختلف مسئولین قانونگذار یا مجریان و متولیان اصلی در دولت است که عملاً این فضای ابهام آلوده و نشنیدن صدای واحد و به اصلاح عدم مدیریت رسانهها در کشور برای اتحاد ملی و همدلی کارکرد رسانهها را علیه امنیت ملی در کشور تبدیل کرده است.
برای نیل به اهداف اتحاد ملی، رسانهها باید کارکردهای خاصی داشته باشند:
1-یکی از اهداف مهم در بحث اتحاد ملی «وفاق ارزشی» است. یعنی اینکه همه آحاد جامعه دیدگاه و رویه خاصی را در این رابطه باارزشهای جامعه داشته باشند. سؤالی که مطرح میشود آن است که چگونه آحاد یک جامعه میتوانند دیدگاه و رویه خاصی را در رابطه باارزشهای حاکم بر جامعه داشته باشند؟ درحالیکه چهره رسانهای برخی رویدادها و منازعات داخلی با واقعیت وجودی آنها فاصلهای طولانی دارد. بسیاری از رویدادهای رسانهای شده با آنچه در عالم واقع قابللمس است، متفاوتاند. تردیدی نیست که نظارت بر رسانهها، نقد عملکردها، تنشها و برخوردهایی را بهطور طبیعی به همراه دارد. اما بحث بر سر این است که همهچیز در اندازههای واقعی خود عرضه شود. در این راستا بزرگنمایی، اغراق و بحران سازی قطعاً به انشقاق و اختلاف ملی تبدیل خواهد شد. آیا رسانهها درنهایت به دنبال وفاق و اتحاد در بحرانهای پیش رو هستند و یا اینکه با ایجاد جنگ روانی به طبل انشقاق میکوبند و درنهایت امنیت ملی کشور را نشانه گرفتهاند. چراکه در موضوعات ملی و بحرانهای ملی اگر رسانهها اگر بهمثابه اپوزیسیون تلقی میشوند و برای تشویش افکار عمومی داخل عکس سیاستهای رسانههای کشور اقدام میکنند ارزشهای حاکم و اتحاد ملی در کشور را نشانه گرفتهاند. به همین دلیل است که در روزهای اخیر بسیار شنیده میشود که در بحث ویروس کرونا، دعواها و گروهبندیهای جناحی و حزبی را کنار گذاشته و راهکار عملیاتی جهت برونرفت از بحران ارائه شود.
2- حفظ شأن و جایگاه افراد و دوری از هرگونه سیاستهای تبعیضآمیز بهویژه در خصوص قومیتها و اقلیتهای زبانی و مذهبی ازجمله دیگر اهداف در حصول به اتحاد ملی است.
تحقق این امر نیز به نظر میرسد بهوسیله رسانهها تحققیافتنیتر باشد. رسانهها بهواسطه خلق و گسترش رابطه دوسویه بین مناطق مختلف و شکافهای اجتماعی میتوانند بهمثابه حلقه واسطهای بین مردمان این مناطق و حکومت عمل نمایند: یعنی ازیکطرف وظایف مردم نسبت به حکومت را خاطرنشان سازند و از طرف دیگر، وظایف حکومت در راستای اتحاد ملی را برای مردم تشریح نمایند. از این منظر رسانهها از بُعد روانشناسی اجتماعی هم میتوانند در اتحاد ملی تأثیرگذار باشند. بدین طریق که با بالا بردن رشد فرهنگی مناطقی که دارای اقلیتهای زبانی و مذهبی هستند به ایجاد احساس امنیت و شخصیت و حضور در تصمیمگیریها در کنار منافع مادی لازم در این فرآیند مبادرت ورزند. مسلماً مردمی که مسئول سرنوشت خود باشند و به لحاظ شأن و جایگاه از منزلت مناسبی برخوردار باشد بهطوریکه نظراتشان در زندگی اجتماعیشان اعمال شود، در برابر هرگونه حرکت تفرقه اندازانه مقاومت خواهند کرد: زیرا تحت این شرایط آنها خود را مؤثر و برخوردار از نقش تعیینکننده در عرصههای مختلف تصمیمگیری احساس خواهند کرد. در این حالت به تعبیر «لرنر» در جامعه پدیدهای به نام «همدلی» شکل خواهد گرفت که از عوامل اصلی و کلیدی همبستگی و اتحاد ملی محسوب میشوند. از این منظر رسانهها بهمثابه پل ارتباطی میان ملت از یک سو و دولت و تصمیمگیرندگان از سوی دیگر عمل کرده و میتوانند از طریق انعکاس واقعیات جامعه در کاهش تنشها و آسیبهای اجتماعی – سیاسی و درنهایت تقویت پایههای اتحاد ملی مؤثر واقع شوند. بهعنوان نمونه بدون تردید نقش رسانهها در افزایش مشارکت سیاسی مردم که به استحکام بیشتر پایههای یک نظام سیاسی میانجامد از کارکردهای ایجابی رسانه در راستای تقویت «اتحاد ملی» است.
منظور از کارکرد ایجابی رسانهها، هرگونه تأثیر رسانهای است که بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم باعث تقویت اتحاد ملی شود. از این منظر کمک به افزایش یکپارچگی ملی و همگنی قومی، ایجاد اعتماد مردم بهنظام و رهبران سیاسی، کمک به افزایش مشارکت سیاسی و حضور مردم درصحنه برای دفاع از منافع ملی کشور را میتوان از مواردی دانست که رسانهها میتوانند از طریق آن به تقویت اتحاد ملی کمک کنند.
3-یکی دیگر از کارکردهای رسانه، نقش وفاق آفرین آن در چارچوب سند چشمانداز بیستساله است. بهطوریکه بسیاری از تحلیلگران معتقدند نقش رسانهها در اتحاد ملی در چارچوب سند چشمانداز بیستساله از اهمیت بالایی برخوردار است. رسانهها باید با برنامهریزی استراتژیک، در راستای واقعیت اجتماعی حرکت باشند و آگاهانه تمامی حرکات برنامهریزیشده ملی را در راستای دستیابی به آرمانهای والای موردنظر بازبینی و تبیین نمایند و آنها را با نظرات و تجارب علمی موفق و به اثبات رسیده همسو گردانند. چنین رسانههایی که خود میباید از اعتبار و مشروعیت بالایی برخوردار باشند، بهترین ابزار برای شکلدهی واقعیت اجتماعی شهروندان در راستای اهداف توسعه و آرمانهای بلند معماران، عزت و سربلندی کشور بوده و میتوانند راههای رسیدن به اتحاد ملی را تشریح نمایند.
4- تدوین استراتژی ملی رسانهای در راستای تحقق اصول اتحاد ملی، یکی دیگر از راههای تحقق اتحاد ملی بهویژه در مناطقی است که به لحاظ شکافهای اجتماعی خود را دگر نظام سیاسی تعریف میکنند. مسئولین برای تقویت اتحاد ملی و حفظ سرمایه اجتماعی مخاطبان باید به تدوین استراتژی ملی رسانهای مبادرت ورزند و برای بالا رفتن توانایی رسانههای داخلی برای جذب مخاطب در صحنه رقابت رسانهای اقدام جدی به عملآورند. ایجاد تناسب معقول و منطقی میان نیازهای بخشهای مختلف جامعه با سیستم اطلاعرسانی راهکار مناسبی برای تقویت رسانه ملی جهت رسیدن به اتحاد ملی خواهد بود. بسیار مناسب خواهد بود استراتژی ملی رسانهای در رابطه با رسانههای بیگانه بهویژه غرب مبادرت بهنوعی واکسینه سازی فرهنگی نماید و جامعه را بهسوی نوعی تعادل سوق دهد و بهموازات آن و حتی بیشتر بر روی هویت ایرانی تأکید شود تا با پذیرفتن اصل تنوعپذیری جلوی هرگونه تفرقه و اختلاف در داخل گرفته شود و سیاستگذاری فرهنگی در قالب استراتژی ملی رسانهای نیز بر این اصل استوار باشد.
* مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گیلان
انتهای پیام/