ایالت ماسبذان تا قرن سوم هجری از آبادانی برخوردار بوده ولی از این زمان به بعد بنا به دلایلی از جمله وقوع زلزله و همچنین قدرت گرفتن حکومتهای محلی همانند اتابکان لرستان و سپس والیان لرستان و همچنین دست به دست شدن بین خلافت عباسی و حکومتهای مرکزی در ایران و ناامنیهای ناشی از آن، در مقایسه با سایر مناطق ایران در انزوا به سر برده و رونق و آبادانی گذشتهٔ خود را از دست داده است. در این دوره، از شهرهای آباد و پررونق گذشته که اکثر مورخان صدر اسلام از آنها یاد کردهاند، خبری نیست و زندگی ایلی و عشایری بر زندگی شهرنشینی پیشی میگیرد.
در سدههای اخیر کسانی مانند دمورگان، راولینسون و اشتاین و کریمی، ضمن بازدید از این منطقه به توصیف معماری و موقعیت این محوطه تاریخی اشاره کرده اند.
با دکتر ابراهیم مرادی، عضو هیئت علمی دانشگاه همراه شدیم تا ضمن بازدید از محوطه تاریخی سیروان، اطلاعات تاریخی دقیقی در اختیار ما و خوانندگان عزیز قرار دهد.
او می گوید: «دمورگان طی تحقیقاتش در سال 1891 میلادی، خرابههای شهر سیروان را متعلق به عهد ساسانی میداند و به دلیل شباهتی که بین خرابههای شهر سیروان و شهر سیمره میبیند آنها را باهم توصیف میکند و به ذکر قصرها، کاروانسراها، بازارها و کوچههای این دو شهر باهم میپردازد.»
دکتر ابراهیم مرادی مصالح ساخت این شهرها را از سنگ و گچ ذکر میکند و خانهها را بهصورت دوطبقه که طبقه پایین طاق دار و پایینتر از سطح زمین و برای استفاده در فصل گرما و طبقه بالا دارای سقف مسطح و پوشیده با چوب و برای استفاده در فصول معتدل توصیف میکند. همچنین به وجود ستونهای چسبیده و یا جدا از دیوارها و تزیینات گچبری، نقاشی و مذهبکاری در بناها اشاره میکند.
البته قضاوت و توصیف دمورگان در مورد ویرانههای سیروان همانطور که خود بیان میکند بر اساس توصیف آثار شهر سیمره بوده است، زیرا همانطور که راولینسون در ادامه ذکر میکند در این محل خانههای دوطبقه وجود داشته ولی همطبقه پایین و همطبقه بالا برعکس شهر سیمره دارای پوشش طاقی شکل و از سنگ و گچ بودهاند.
او ادامه می دهد: «راولینسون، خرابههای سیروان را کاملترین بازمانده یک شهر ساسانی میداند و اینچنین به توصیف شهر سیروان میپردازد: دیوار منازل عموماً عظیم و از سنگ و ملاط آهکی فوقالعاده محکم که از کوههای مجاور آورده شده ساختهشدهاند. تمام منازل زیرزمین دارند که آنهم شامل اتاقهای هلالی مانند است. بنای فوقانی دارای یک راهرو هلالی است که به تمام اتاقها منتهی میشود. در بعضی از موارد این بنا دارای راهروهای پرپیچوخم و تاریک است بهگونهای که قسمت مرکزی ساختمان کاملاً در تاریکی قرار میگیرد مگر آنکه از دریچه سقف، نور وارد کنند. در چند مورد آثار ساختمانهای دوطبقه دیده میشود که آنهم گنبد مانند است و چنین به نظر میرسد که ساسانیان هیچگاه از تیرهای چوبی برای سقف استفاده نمی کردهاند بلکه طاق می زده اند. بعضی از ساختمانها کاملاً سالم ماندهاند. چنانکه بر روی دیوارهای داخلی آنها نقوش گلوبوته که گویی چند سال پیش درستشدهاند به چشم میخورد. در میان خرابههای شهر سیروان، بازمانده بنایی عظیم موسوم به قصر انوشیروان مشاهده میشود که سراسر پوشیده از علفهای خودرو است. در قسمتی از این بنا راهرو بسیار تنگی به یک اتاق گنبدی مانند زیرزمینی به دخمه یا قبر انوشیروان معروف منتهی میشود که یک نفر بهسختی میتواند به درون آن راه یابد. اهالی بر این پندارند که جنازه انوشیروان در میان گنجهای فراوان در آنجا مدفون است. همچنین گفته میکشد که یک لوح طلسمی با خطوط ناشناخته در محل قبر قرار دارد که هر کس از آن بگذرد بدون تردید هلاک میشود!..... توصیف اهالی از لوح طلسمی منطبق با واقعیت است. عدهای میگفتند که آن را با چشم خود دیده و اظهار داشتند که سنگ بسیار بزرگ و تراشیدهای است که خطوط زیادی بر آن نوشتهشده است...»
اشتاین، نیز ضمن توصیف کلی خرابههای سیروان شیروان آن را متعلق به دوره ساسانی و اوایل اسلام میداند و همانند راولینسون به ذکر جزییاتی از بنای موسوم به قصر انوشیروان میپردازد که در زمان بازدیدش نسبت به زمان بازدید راولینسون بر خرابههای آن افزودهشده است.
دید و جاذبههای محوطه تاریخی سیروان
دکتر ابراهیم مرادی همچنین گفت: «احمد بن ابی یعقوب مورخ قرن سوم هجری در مورد موقعیت و وضعیت این دو ایالت مینویسد: اگر کسی بخواهد بر ایالتهای ماسبذان، مهرجانقذق و سیمره بگذرد هنگام عبور از پل نهروان بهطرف دست راست رهسپار شود و شش منزل تا شهر ماسبذان سیر کند و آن شهری است جلیلالقدر و باعظمت و پر وسعت میان کوهها و درهها که به آن سیروان گفته میشود و از همه شهرها به مکه شبیهتر است و در آن چشمههای آب سرگشادهای است که در وسط شهر بهسوی نهرهای بزرگی که مزرعهها و آبادیها و زمینهای زراعتی و بستانها را تا مسافت سه روز مشروب میکند جریان دارد. و این چشمهها در زمستان گرم و در تابستان سرد است و اهل این شهر، مردم به همآمیختهای از عرب و عجماند. و از شهر سیروان تا شهر سیمره که شهرستانی است معروف به مهرجانقذق دو منزل راه است و شهر سیمره در مرج افیح واقع است و در آن مرغزار، چشمهها و نهرهایی است که آبادیها و مزرعهها را مشروب میکند و اهل آن، مردمی به همآمیخته از عرب و عجم، از فارس و کردهایند و ماسبذان در خلافت عمربن خطاب گشوده شد و خراج این سرزمین به دو میلیون و پانصد هزار درهم میرسد و زبانشان فارسی است.»
این عضو هیئتعلمی دانشگاه می گوید: «ابن حوقل نیز در قرن چهارم هجری نوشته است: \"سیمره و سیروان دو شهر کوچکاند که بناهای آنها مانند شهرهای موصل و تکریت اغلب با گچ و سنگ است و میوههای بسیار و گردو و دستنبویه و محصولات نواحی سردسیر و گرمسیر و آبها و درختان و کشتهای بسیار دارند. این دو شهر جایی باصفا هستند و در خانهها و کوی های آنها آب جریان میکند\".دیگر مورخین اسلامی نظیر ابن خردادبه و احمد بن یحیی بلاذری در قرن سوم هجری، ابن اثیر در قرن ششم هجری، قزوینی در قرن هفتم هجری و حمدالله مستوفی در قرن هشتم هجری از این شهرها نامبردهاند. یاقوت حموی مورخ قرن هفتم هجری با گردآوری از منابع پیشین به توصیف شهرهای قدیمی ایلام مانند اریوجان، ده بالا، سیروان، و سیمره و ماسبذان و مهرجانقذق پرداخته است. همچنین طبری، یعقوبی، مسعودی و دینوری ضمن تاریخ مرگ مهدی خلیفه عباسی دریکی از دهات ماسبذان به نام \"رد\" از این منطقه نامبردهاند.»
فتح سیروان!
مرادی در ادامه توضیح می دهد: «احمد بن یحیی البلاذری در قرن سوم هـ. ق در خصوص فتح دینور، ماسپذان و مهر جانقذق آورده است: بعد از فتح دینور ابوموسی اشعری به ماسپذان شد. اهل آن با وی جنگی نکردند. اهل شیروان نیز به همان شروط صلح دینور صلح خواستند و جزیه و خراج بپرداختند. ابوموسی دستههایی سوار به میان ایشان بپراکند و بر زمینهایشان غالب آمد. بعضی گویند که ابوموسی، ماسپذان را پیش از جنگ نهاوند گشود. پسازآن داماد خویش سائب بن أقرع ثقفی را به سیمره، پایتخت مهرجانقذق فرستاد. سائب آنجا را به صلح گشود بدان شرط که کسی از ایشان را خون نریزد یا به اسیری نگیرد. و زر و سیم مردم نستاند. مردمان نیز پذیرفتند که جزیه و خراج زمینها را بپردازند. بدینسان همه دیههای مهرجانقذق فتح شد اما خبر راستتر آن است که ابوموسی، سائب را از اهواز به فتح آن دیار فرستاد.»
ابن اثیر مورخ قرن ششم هجری نیز ضمن وقایع سال شانزدهم هجری نوشته است: \"پسازآنکه هاشم از جلولاء به مدائن بازگشت، سعد خبردار شد که آذین پسر هرمزان سپاهیانی جمع کرده و به دشتها روی آورده است. سعد ضرّاربن خطاب را با سپاهی به مقابله او فرستاد و در دشت ماسبذان به هم برخورد نمودند. و جنگی شدید درگرفت و آذین توسط ضرار دستگیر و سرش از تن جدا شد. سپاهیان عرب تا حوالی سیروان جلو رفته و ماسبذان را قهرا گرفتند. مردم آن شهر به جبال فرار کردند ضرار آنها را دعوت به مصالحه کرد، و آنان هم پذیرفتند. بازگشتند ضرار تا انتقال سعد به کوفه در ماسبذان بود سپس بهطرف کوفه عزیمت کرد و پسر هذیل اسدی را در ماسبذان جانشین خود ساخت.\" بعضی نوشتهاند که فتح ماسبذان بعد از واقعه نهاوند رویداده است.»
علت ویرانی،زلزله بزرگ یا...؟
ابراهیم مرادی یادآور می شود: « مورخین اسلامی علت ویرانی مهرجانقذق یا سیمره را زلزلهای میدانند که مقدسی تاریخ آن را سال 258 هجری و مسعودی سال 334 هجری ذکر کرده است.ابن اثیر مورخ قرن ششم هجری تاریخ این زمینلرزه را به سال 258 هجری و تلفات آن را بیست هزار نفر ذکر کرده است. حمدالله مستوفی در قرن هشتم ضمن اشاره به سیمره مینویسد:\"آن شهری نیک بوده است اکنون خراب است.\" از نوشتههای مستوفی چنین استنباط میشود که در قرن هشتم مهرجانفذق (سیمره) آبادانی گذشته خود را ازدستداده است.»
چطور به سیروان بریم؟
محوطه تاریخی سیروان در 60 کیلومتری شرق شهر ایلام و در 15 کیلومتری غرب شهر لومار مرکز شهرستان سیروان که نام خود را از همین محوطه تاریخی اخذ کرده است، واقعشده است. جاده دسترسی آسفالته و پمپبنزین، خانه بوم گردی و رستوران سنتی در مسیر آماده پذیرایی است. از بناها و آثار شهر و محوطه تاریخی سیروان که روزگاری مرکز ایالت ماسبذان بوده، ویرانههایی باقیمانده است.
چشمانداز آتی محوطه تاریخی!
این محوطه تاریخی به شماره 4165 در تاریخ 10/07/1380 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. همچنین وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با ایجاد پایگاه محوطه تاریخی سیروان به دنبال سرعت بخشیدن به حفاظت، مرمت و پژوهشهای سیستماتیک در این محوطه است تا با ایجاد یک سایت موزه بزرگ، در توسعه اقتصاد مبتنی بر گردشگری استان ایلام نقش بسزایی ایفا کند.
* گزارش از محمدجوادخانزادی، مدیر پایگاه محوطه تاریخی سیروان
انتهای پیام/