اکنون در پیشناخت تمدن باستانشناسی جیرفت برمیآییم تا ظرفیتهای این سرزمین جهانی را بیشتر بشناسیم.
دکتر روحالله شیرازی رئیس پژوهشکده باستانشناسی در خصوص تبادلات فرهنگی و اقتصادی جیرفت میگوید: «میدانیم که جیرفت بر سر یکی از بزرگترین شاهراههای تجاری قرار داشته و خودش یک مرکز فرهنگی تمدنی و صنعتی پیشه ورانه بوده و امروزه ثابت شده است که بیشتر آثاری که در منطقه بینالنهرین و سرزمینهای مجاور (غرب و آسیای مرکزی) بهدستآمده خاستگاهشان حوزه فرهنگی جیرفت است، بنابراین در جایگاه باستانشناسی جیرفت هیچ تردیدی وجود ندارد و اینکه قطعاً این تمدن میتواند پاسخهای بسیار زیادی درباره روند ارتباطات فرهنگی که در آن زمان شکوفا بود، در اختیارمان قرار دهد.،
او در خصوص اهمیت کاوشهای باستانشناسی جیرفت میافزاید: «کاوشهای جیرفت بسیار حائز اهمیت است چون اطلاعات و دانسته ما را در حوزه ارتباطات فرهنگی بین فلات ایران و تمدنهای همجوار را بهشدت افزایش میدهد. از طرفی جایگاه جیرفت در باستانشناسی ایران جزو چهار تا پنج اولویت برتر باستانشناسی کشور میتواند قرار گیرد. در حال حاضر جیرفت نگاهها را نسبت به بخشهای شرق و جنوب شرق ایران تغییر داده است.»
شیرازی در خصوص برنامههای آتی محوطه هلیل رود جیرفت تأکید میکند: «رایزنیهایی در حال انجام است که امیدواریم با تأمین منابع مالی، تلاشهایمان که پیرو تلاشهای سالهای قبل است، مثمر ثمر واقع شود.»
او در راستای تخصیص بودجه طرحهای استانی برای پژوهشهای باستانشناسی جیرفت میگوید: «با توجه به اهمیت جایگاه باستانشناسی این شهر لازم است که مسئولین استان کرمان در اختصاص بودجه پژوهشی جیرفت پیشقدم شوند.»
رئیس پژوهشکده باستانشناسی ایران با بیان اینکه در استان سیستان و بلوچستان (شهر سوخته) در خوزستان (شوش) و در اصفهان آثار متعدد دوران صفویه باعث شهرت و اعتبار تاریخی این استانها شده است، میگوید: «اگر این دیدگاه در کرمان هم ایجاد شود حتماً این تابو شکسته خواهد شد و فعالیتها و مطالعات حوزه هلیل رود جیرفت از سر گرفته میشود، زیرا تمدن هلیل رود میتواند اعتبار و شهرت استان کرمان را بالا ببرد.»
او در خصوص اهمیت اطلاعات به دست آمده در کاوشهای باستانشناسی جیرفت اینگونه میگوید: « با شش فصل مطالعاتی که در حوزه هلیل رود جیرفت انجام گرفت اطلاعات بسیاری به دست آمده است. طبیعتاً اگر بتوانیم در این حوزه مطالعات را ادامه بدهیم قطعاً حجم دانستههایمان افزایش پیدا میکند که این اطلاعات به ما در بحث تقویت جایگاه، منافع ملی و هویت ایرانی کمک شایانی خواهد کرد.»
حضور باستان شناسان خارجی در ایران
در انتها سده نوزدهم میلادی، کشور ایران به منطقه مرکزی کشاکش قدرت انگلیس و روسیه تبدیل شد. نفوذ این دو کشور و حضور آنها در ایران امکان را برای توجه به آثار باستانی فراهم کرد. از سال 1839 میلادی بود که باستان شناسان مختلفی همچون «بارون»، «روس»، «لایارد» بریتانیایی، «هنری سی. راولینسون» یا «فلاندن» و «کست» با هدف انجام کارهای مختلف مانند مطالعه و تهیه طرحهایی در حوزه تاریخ باستانشناسی به ایران سفر کردند و در ادامه کاوشهای باستان شناسان خارجی در ایران نخست با حضور فرانسویها، سپس موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو، ایتالیاییها و بهمرور باستانشناسان دیگر کشورها انجام پذیرفت. اما در زمان حاضر شکل و حضور باستان شناسان تغییر کرده است.
شیرازی در خصوص چگونگی حضور باستانشناسان خارجی در ایران میگوید: «باستانشناسی پدیدهٔ چند بعدی است که از گذشته با سایر رشتهها ارتباط دارد. بنابراین ما نمیتوانیم بگوییم که ما صددرصد از حضور و کمک باستانشناسان خارجی بینیاز هستیم حتی در پیشرفتهترین گروههای باستانشناسی دنیا هم این چنین نیست. آنچه مسلم است ما در حوزه مطالعات میانرشتهای نیاز بیشتری به متخصصین خارجی داریم از جمله متخصصین زمان باستانشناسی، گیاه باستانشناسی، جانور باستانشناسی، سنجش از راه دور، مطالعات مربوط به دیرین اقلیمشناسی و... اینها حوزههایی است که طبیعتاً اولویت بیشتری برای ما از نظر کاری دارند مضاف بر اینکه در حال حاضر شاهد همکاری گروههای خارجی با باستانشناسانی ایرانی هستیم.
یک سری محوطهها هستند که برای ما بهعنوان شاخص فرهنگی باستانشناسی به شمار میروند تمدن هلیل رود از جمله این شاخصهاست. در باب حضور باستان شناسان خارجی این نکته حائز اهمیت است که باید این همکاری در قالب انعقاد تفاهمنامه صورت پذیرد به این صورت که میان باستان شناسان خارجی و ایرانی تبادلات علمی و تجربی برقرار باشد و کارها تماماً به باستانشناسان خارجی سپرده نشود.»
اطلس باستانشناسی ایران
او در خصوص به نتیجه رسیدن اطلس باستانشناسی تصریح میکند: «بررسیهای باستانشناسی که حاصل و خروجی آن تشکیل نقشه و اطلس باستانشناسی ایران میتواند باشد. از گذشته شروع شده و حدود 50 سال است که در راستای تدوین و تکمیل این نقشه باستانشناسی فعالیت مستمر انجام میشود.
چشمانداز باستانشناسی
رئیس پژوهشکده باستانشناسی ایران درباره چشمانداز باستانشناسی ایران میگوید: «در خصوص فعالیتهای نجات بخشی چشمانداز روشنی پیش روی باستانشناسی قرار دارد زیرا بودجه آنها از محل اعتبارات پروژهها تأمین میشود اما در مورد چشمانداز فعالیتهای پژوهش محور آینده کمی نامشخصتر است زیرا منابع مالی آن با توجه به مشکلات اقتصادی موجود با محدودیت روبهرو است.برای انجام پژوهشها ما باید به محوطههای میدانی دسترسی کامل داشته باشیم اما با توجه به فراوانی فضاهای موجود در ایران امکان انجام فعالیتهای میدانی را نداریم و این امر ترسیم چشمانداز باستانشناسی را با مشکل روبهرو کرده است.»
او می افزاید: «ما سعی کردیم برای انجام فعالیتهای میدانی در خصوص پژوهشها بر اساس اولویتبندی رفتار کنیم، اولویتهایی مانند اینکه این پژوهش تا چه حد به پرسشهای بنیادینی چون ارتباط باستانشناسی با تاریخ و تحولات باستانشناسی ایران، پاسخ میدهد.»
انتهای پیام/