ازآنجاکه این آثار از نکات ریز و درشت فنی، هنری و فلسفی زیادی برخوردار بوده و به عبارتی بسیار حسابشده بنیانگذاشته شدهاند عنوان فاخر«میراثفرهنگی» را گرفتهاند. به قول حضرت حافظ: صد نکته غیر حُسن بباید که تا کسی/مقبول طبع مردم صاحبنظر شود.
بهطورکلی مهمترین ویژگیهای آثار و ابنیه تاریخی و چالشهای مرمتی آنها نسبت به ساخت و یا تعمیر ساختمانهای امروزی بهقرار زیر است:
1. برخورداری از تزئینات و هنرهای ظریف وابسته به معماری (ازجمله: مقرنس، گچبری، آجرکاری، کتیبههای رنگی، آیینهکاری، نقاشی، منبت، کاشیکاری و...)
۲. ایجاد تعادل حرارتی و دمایی در ایام مختلف سال با رعایت نکات فراوان اقلیمی، بهگونهای که دمای مطلوب برای ساکنان (البته بسته به محل بنا در اقلیمهای مختلف) در صورت امکان با استفاده از طراحی هوشمندانه بنا (دقت در انتخاب موقعیت در مقابل نور خورشید، استفاده از دیوارهای ضخیم، استفاده از مصالح طبیعی و بومی با ذخیره گرمایی کم، ایجاد سرداب، بادگیر، ایجاد ایوان و فضاهای نیمهباز، سقفهای دو پوششی و گنبددار، تعبیه در و پنجرهها در موقعیت و طول و عرض مناسب، ایجاد برخی بناها در عمق زمین و...) تأمین میشده است.
۳. استفاده از مصالح بومی و مرغوب همسو با اقلیم و شرایط آب و هوایی هر محل و نیز بهرهمندی از ملاطی که با نهایت دقت و دانش تجربه عملی ساخته شده است.
۴. استفاده از دانش تجربی و عملی و بهکارگیری معرفت و اخلاق و دقت نظر فراوان در ساخت.
۵. طراحی فرم دار و با دانش بصری و زیباییشناسی و رعایت تقارن و تناسبات هندسی.
۶. رعایت نکات فنی و مهندسی دقیق و حسابشده که پایداری آن را در طول زمان تأمین کرده است.
۷. طراحی بنا به لحاظ استفاده حداکثر از نور خورشید برای روشنایی.
۸. خوانش فرم و ظاهر با کاربری.
۹. گذشت زمان در خیلی از آثار باعث شده تا قسمتهایی از آنها در زیر خاک و... مدفون شده باشد و در معرض دید قرار نداشته باشند.
۱۰. برهم خوردن برخی تعادلها و تخریب قسمتهایی از بنا بر اثر عوامل انسانی و طبیعی در طول زمان که فهم دقیق ساختار آن گاهی مشکل و نیاز به دقت نظر فراوان دارد.
۱۱. از بین رفتن فضای سبز محوطه ابنیه و ساختوسازهای جدید در اطراف آن که تأثیر مستقیمی بر وضعیت اقلیمی و زیباییشناسی آن دارد.
۱۲. ایجاد دخل و تصرفهای غیرعلمی و بدون شناخت در برخی از ابنیه که تأثیرات سوئی در ابعاد مختلف آن داشته است.
۱۳. تأمین مشکل مصالح برای مرمت اثر به لحاظ کمیت و بخصوص کیفیت.
۱۴. منسوخ شدن بسیاری از هنرهای وابسته به معماری که در قدیم فراهمکننده مواد و ترکیبات هنری بنا بود.
۱۵. از دست رفتن بسیاری از معماران و صاحبنظران حوزه معماری سنتی و عدم تربیت نسل جدید.
۱۶. نبود دید تخصص گرایی در بین برخی از مسئولان و نگاه افتتاح محور به ابنیه.
۱۷. احتیاج به دقت فراوان در پیوند و استفاده امکانات مدرن در آنها.
۱۸. انباشت لایههای مختلف آجر و کاهگل در بام برخی از بناها در طول زمان و نیاز به سبکسازی آن (بهویژه در کاروانسراها که احتیاج به هزینه و دقت زیادی دارد).
۱۹. مشکلات زدودن اندود سیاهی و... بدنه برخی از ابنیه که براثر آتش، حریق و... به وجود آمدهاند.
۲۰. مدیریت و هماهنگی طاقتفرسا در تهیه و تصویب طرح مرمتی در پی اظهارنظرهای مختلف و گیر افتادن در بروکراسی اداری.
۲۱. تأمین مشکل هزینههای مرمتی در بخش دولتی و نیز چالش در نوع مدیریت هزینهکردهای مرمتی.
۲۲. برخی نگاههای نامهربانانه و نامسئولانه در بین اندکی از مردم و مسئولان.
۲۳. عدم قطعیت در پیشبینی دقیق هزینههای مرمتی به دلیل ماهیت پیچیده و آسیبهایی که در طول زمان به اثر وارد شده است.
۲۴. کمبود نیروی فنی و کارگر ساده که شناخت مناسبی از مرمت داشته باشند.
۲۵. حجم و وسعت گسترده برخی از آثار و نیز موقعیت قرارگیری آنها در بیابانها و نقاط صعبالعبور و فاقد امنیت نسبی.
۲۶. فرسودگیهای پراکنده در بنا.
۲۷. نبود امکان برخورد ضربتی و استفاده از ماشینآلات سنگین و...
۲۸. وضعیت پیچیده مالکیتی در برخی از آنها.
۲۹. نیاز به گمانهزنیهای باستانشناسی در برخی آثار برای شناخت لایههای مختلف و درک وضعیت اولیه.
۳۰. ناهماهنگی بودجهای و تخصیص دیرهنگام اعتبارات.
۳۱. اعمال سلایق و بروکراسی شدید اداری در هنگام واگذاری آثار برای مرمت و بهرهبرداری به بخش خصوصی.
همانطور که اشاره شد مرمت آثار تاریخی به دلایل ذکرشده و برخی دلایل دیگر دچار پیچیدگی و چالش است که در بسیاری مواقع مرمت را نسبت به ساخت یک بنای جدید، در موقعیتی سخت و دشوار قرار میدهد، این نکات بهخوبی نمایانگر این موضوع است که مرمت موضوعی دارایشان و چارچوب پژوهشی و علمی است که نیازمند تهیه طرح و مطالعات فراوان قبل از اجراست؛ که این وجه تمایز آن با بسیاری بناهای امروزی است، بنابراین میتوان اینگونه برداشت کرد که مدیریت پروژههای مرمتی از مشکلترین نوع مدیریتها در حوزههای عمرانی و هنری است که احتیاج به شناخت و درک و فهم گستردهای دارد و عدم دقت و نظارت درست، مرمت و احیا را از مسیر صحیح و درست خود خارج کرده و مشکلآفرین خواهد شد.
نکات و مسائل ذکرشده مبین این است که آثار و ابنیه تاریخی خود هنر هستند و باید با دید هنری مرمت و احیا شوند.
گر در سرت هوای وصال است حافظا/ باید که خاک درگه اهل هنر شوی
* پژوهشگر و دانشجوی دوره دکتری دانشگاه فردوسی مشهد، رئیس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان فریمان
انتهای پیام/