آلچق ازجمله رسوم در خراسان شمالی که مربوط به دامداری است. آلچق به تبادل شیر بین خانوادههای عشایری و روستایی بهمنظور تهیه محصولات لبنی مثل سرشیر و کره و پنیر و دوغ و امثال آن بهصورتی که مقرونبهصرفه باشد و با توجه به تعداد کم گوسفندان و بز در میان اهالی، هر خانواده به مقدار وسع خود در این تعاونی سهیم میشد، بدین ترتیب که چند خانوار که معمولاً همسایه بودند اقدام به جمعآوری شیر و مبادله آن میکردند، این دوره شیری میتوانست سیکلهایی بین چند روز یا یک هفته داشته باشد. این تبادل شیر را در زبان محلی آلچق مینامیدند.
ازآنجاییکه این مراسم با حضور مردم روبهرو است، صحنهآرایی بسیار زیبا و صمیمیت حاکم بر مراسم از مهمترین ویژگیهای این آیین بوده که به ثبت ملی نیز رسیده است.
از سالها پیش، کشاورزان و دامداران به نقش همیاری و مشارکت در امور پی برده بودند، بنابراین بسیاری از کارها را بهصورت گروهی و در قالب همیاری انجام میدادند. این فضای گروهی از میزان دشواری کار میکاهد و تحمل سختیها را افزایش میدهد. گلهداران در جوامع روستایی و عشایری در ایران جهت انجام امور گلهداری و مدیریت دامهای خود فعالیتهایی را بهصورت مشترک و در کنار هم انجام میدهند. این همکاری متقابل یا در واقع همیاری نقش مهمی را در بین گلهداران در پیشبرد اموراتشان دارد.
این رسم در بسیاری از روستاهای ایران وجود داشته و دارد و در واقع نوعی همیاری(تعاون) روستایی است که سابقهای دیرینه دارد. در استان خراسان شمالی نیز بیشتر دارای شغل کشاورزی و گلهداری هستند این رسم از دیرباز وجود داشته است. معمولاً دامدارانی که شمار اندکی بز و میش دارند و مقدار شیر روزانهشان کم است و نمیتوانند از آن ماست و پنیر و دیگر محصولات شیری به دست آورند باهم قرار میگذارند که هرروز شیر همه شرکا به یک خانواده تعلق گیرد تا بتوان از آن محصولات موردنیاز خانواده را به دست آورد. هرگاه شمار بزهای شیرده مشترکین مساوی باشد بهتساوی سهم میبرند و در غیر این صورت تسهیم به نسبت میشود. برای اندازهگیری مقدار شیر هر خانواده از قطعه چوبی مدرّج به نام چک (در زبان ترکی) استفاده میکنند.
بخش مهمی از درآمد خانوارهای عشایر و روستاییان از طریق امور و فعالیتهای مربوط به دامداری سنتی تأمین میشود که زنان در این فعالیتها نقش عمدهای دارند. بهطورمعمول در امور مربوط به دامداری ،کمک در زایمان گاو و گوسفند، شیردوشی، تهیه مواد لبنی مانند ماست، کره، روغن، دوغ، پنیر و کشک، تعلیف دامها در زمستان، جمعآوری و خشککردن علوفه و… بر عهده زنان است.
در روزهای شیردوشی زنان تنهایی، دوتایی یا دستهجمعی در سطح کوچههای روستا به سمت محل جمع شدن گلهها میروند و هرکدام وارد گله خود میشوند و پس از پایان شیردوشی به اندازهگیری شیر میپردازند.
سنجش و اندازهگیری شیر روزانه بر اساس واحدی یکسان صورت میگیرد و هرروز پس از پایان شیردوشی بر اساس تعداد دام و میزان شیر، تقسیمبندی شیر انجام میشود که در اصطلاح محلی و بر اساس سنت به این عمل در زبان محلی (آلچِق-آلشِق-آلشخ) میگویند در اینجا رسم شیرواره را بهخوبی به اجرا درمیآورند به این صورت که به نسبت سهم شیری که هرکدام دارند، روزهای هفته را تقسیم میکنند و هرکسی در یک روز کل شیرها را تحویل میگیرد.
برای اندازهگیری شیر دوشیده شده طبق سنتی که از قدیم میان اهالی عرف شده است آنها را اندازه گرفته و نوبتی به یکدیگر قرض میدهند. برای اندازهگیری شیر آن را در ظرفی بزرگ ازجمله دیگ یا دیگچه ریخته ،و با یک چوبی که خط شیر نام دارد ، اندازه گرفته و به زن همسایه قرض میدهد. این عمل را شیر خط کردن مینامند.
زن همسایه روز بعد یا روزهای بعد باز با همان چوب و با همان ظرف شیر قرض گرفتهشده را پس میدهد. گاه این عمل بین سه تا چهار زن بهنوبت انجام میگیرد و هر زن خانواده تعدادی خط شیری دارد که به نسبت آنها شیر قرض داده یا قرض گرفته است. یعنی مثلاً اگر شیرهای گوسفندان یک نفر در روز بشود 10 کیلو جمع آن در ده روز میشود 100 کیلو، تولید این محصولات بر اساس تعداد دام به ترتیب از بیشترین تا کمترین تعداد، زمان تحویل شیر و تعداد روزها و برنامهریزی مشخص میشود و همه اعضای ایل در این برنامه همکاری میکنند.
این همکاری سبب میشد که هر خانواده در هفته مقدار قابلتوجهی شیر جمعآوری و ماستبندی و کرهگیری کند.
این همکاری یا دادوستد شیر بین زنان در میان هر یک از اقوام ایرانی، ترک، کرد، فارس معمول بود و نام خاصی داشت، این رسم در میان کردها به آلجغ(آلچغ)، در میان ترکها به آلشغ و در میان ترکمنها به آلهشق معمول بود.
این رسم محلی با موضوع میراث فرهنگی ناملموس و در گستره خراسان شمالی در سال 98 با شماره 1916 به ثبت محلی رسید.
انتهای پیام/