بهگزارش میراثآریا بهنقل از پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، مهناز شریفی سرپرست هیئت باستانشناسی امروز شنبه 17 آبان، با اعلام این خبر گفت: «تپه باستانی گردآشوان در جناح غربی روستایی با همین نام، از توابع شهرستان پیرانشهر در میان بافت مسکونی روستای گردآشوان قرار گرفته، به گونهای که برخی از خانههای اهالی روستا، بخشهایی از عرصه و حریم آن را تخریب کرده است.»
او افزود: «گردآشوان تپهای مرتفع با 5.9 متر ارتفاع است که کاوش فصل دوم در آن تا رسیدن به خاک بکر ادامه دارد.»
شریفی عنوان کرد: «این تپه دارای چهار فاز معماری و متعلق به هزاره چهارم ق.م است که درمطالعات شمالغرب، تا امروز گاهنگاری جنوب دریاچه ارومیه مورد توجه بوده اما کاوشهای جدید در حوزه زاب موجب تکمیل دانستهها و گاهنگاری منطقه شده است.»
او بیان کرد: «کاوشهای حوزه زاب در محوطه گردآشوان، در راستای شناخت توالی فرهنگی انجام شد. بهمنظور مشخص کردن گاهنگاری منطقه، در این کاوش تلاش شد روند شکلگیری عصر مس و سنگ جدید مطالعه شود و با تطبیق یافتههای فرهنگی منطقه با مناطق همجوار، بخشی از پرسشهای اساسی پاسخ داده شود.»
سرپرست هیئت باستانشناسی نتایج بهدست آمده را نشانگر سنت سفالین کاهرو در محوطه گردآشوان و فرهنگ غنی و تعاملات فرامنطقهای از دوره مس و سنگ در حوزهزاب دانست و اظهار کرد: «کاوشهای تپه گردآشوان منجر به شناسایی سنتهای فرهنگی هزاره چهارم قبل از میلاد شد.»
او گفت: «این تپه با توجه به 9 متر ضخامت و چهار فاز معماری اهمیت ویژهای دارد به طوریکه مشابه آن از نظر حجم انباشت و ارتفاع از این دوره تاریخی در هیچ نقطهای از ایران تا کنون گزارش نشده است.»
شریفی افزود: «در این تپه بقایای حصار قابل شناسایی است که به نظر میرسد بهمنظور جلوگیری از هجوم اقوام کوراارسی از قفقاز به دور تپه کشیده شده که در نوع خود بینظیر است.»
او تصریح کرد: «در این محوطه ساختارهای معماری جالب توجهی شناسایی شد که به نظر میرسد سازندگان این ساختار از قرار دادن یک در میان رجهای خشتی با رنگهای متفاوت به نوعی قصد تزئین نمای آن را داشتهاند، البته دور از ذهن نیست که با توجه به نوع بافت و کانتکسهایی با رنگ قهوهای و خشتهایی به رنگ کرم رنگ و تمایز آنها در میزان استحکام و احتمالاً میزان مقاومت آنها در برابر رطوبت، شاهد نوعی استحکامبخشی در ایجاد دیوارها نیز باشیم.»
سرپرست هیئت باستانشناسی اظهار کرد: «با توجه به گاهنگاریهای انجام شده و همچنین بررسی و مطالعه سفالهای خارج از مرزهای سیاسی امروز ایران مشخص شد که این سفالها تماماٌ به دوران مثل سنگ جدید متعلق بوده است.»
او با بیان اینکه ابزارهای سنگی در این تپه یافت شده که در بین آنها می توان میکرولیتهای ابسیدینی را نیز مشاهده کرد که در بسیاری از موارد در بخشهای حاوی خاکستر و زغال به دست آمدهاند، افزود: «در این میان ابزارهایی بسیار ریز و نازک به چشم میخورد که به نظر میرسد که از آن بهعنوان دندانههای شاخی شکل استفاده شده است.»
شریفی با اشاره به اشیای شمارشی یافت شده در این محوطه که نشانگر توجه ساکنان به مسایل اقتصادی بوده، خاطرنشان کرد: «تدفینهای خمرهای در این محوطه در عصر مس و سنگ جدید، صرفا در گردآشوان انجام شده و از دیگر نقاط حوزه شمالغرب ایران گزارش نشده است.»
او گفت: «سفالهای گردآشوان نشاندهنده وجود سنتهای فرهنگی مشترک با محوطههای شمالغرب، آناتولی، قفقاز، بینالنهرین و سوریه است، البته موقعیت گردآشوان که در مجاورت قفقاز، ترکیه و بینالنهرین قرار گرفته در این زمینه بیتاثیر نبوده است.»
سرپرست هیئت باستانشناسی عنوان کرد: «پژوهشهای حوزه رودخانه زاب نشان میدهد که این منطقه از نظر فرهنگی در هزاره چهارم و پنجم ق.م در حوزه نفوذ سنت پیزدلی و کاهرو حسنلو A VIII و در هزاره سوم در حوزه نفوذ سنت حسنعلی حسنلو VII قرار داشته که دامنه نفوذ آنها گسترده بوده است.»
او نتایج پژوهش در گردآشوان را نشاندهنده همزیستی اجتماعات ساکنان با مناطق شمال غرب، شمال بینالنهرین، قفقاز و آناتولی اعلام کرد که این امر باعث تشابهات فرهنگی شده است و وجود ابسیدینهای گردآشوان با منشأ آناتولی بر این امر صحه میگذارد.
شریفی بیان کرد: «در واقع شرایط جغرافیایی در طول تاریخ همواره مسیر تردد بوده و به نظر میرسد گردآشوان نقش میانراهی و ارتباطی داشته به طوریکه در این حوزه، در طول هزاره چهارم فرهنگ مس و سنگ جدید دو ( CFW 3 ) گسترش یافته و در اوایل هزاره سوم به دلیل گسترش فرهنگ کوراارس تحت تأثیر قرارگرفته و فرهنگ جدید جایگزین آن شده است.»
انتهای پیام/