با مقايسه پوشاک ترکمنها با پوشاک ادوار تاريخی ايران، شايد نتوان پوشاک آنها را با تمام جزييات به دوره خاصی ارتباط داد. آنچه که در لباس قوميتهای مختلف ايرانی به چشم میخورد، عناصر ترکيبی دورههای تاريخی متفاوت است.
بايد در نظر داشت آنچه در يک دوره تاريخی موجود بوده و يا در برخی از دورهها وارد ايران شده است، همواره در پی تغيير يک دوره به لحاظ سياسی، با تفکری خاص تغيير داده شده و يا شکلی ترکيبی پيدا کرده است، به همین دلیل برای اينکه بتوان ارتباط بين آنها را پيدا کرد انجام مطالعات مستمر تاريخی، اجتماعی، سياسی و... الزامی به نظر میرسد. پوشاک ترکمنها نيز از اين قاعده مستثنا نيست، در آن نشانههای پوشاک دورههای مختلف بهعنوان مثال پوشاک عربی (مربوط به زمان ورود اسلام) و تغييرات آن در ايران، به چشم میخورد، بوروک ترکمنی، در ظاهر شبيه عرقچينهای دوره تيموری و يا کلاه بانوان دربار تيموری و تزيينات آن، شبيه به آل دانقی بانوان ترکمن به همراه زيورآلات فلزی خاص آن است.
در اين گزارش بهاختصار به دو بخش پوشاک سنتی مردان و زنان قوم ترکمن پرداخته میشود.
پوشاک مردان ترکمن
لباسهای مردان را میتوان در چهار قسمت: تنپوش، شلوار، كلاه و كفش بررسی كرد.
لباس اصلی تركمنی ردای بلندی بود كه از ابريشم دوخته میشد و تا زير زانوان میرسيد و دون نام داشت. دون بنا به رنگ و نوع بافت بر دو نوع بود. اگر از ابريشم کاملاً قرمزرنگ دوخته میشد، قيزيلدون يا قيرميز دون و اگر از ابريشمی دوخته میشد كه رنگ آن متمايل به زرد بوده و بافت پارچه آن يكنواخت نباشد و نخهای رنگی مختلف از آن عبور دهند، در واقع رنگارنگ و راهراه باشد قارما دون نام داشت.
بر حاشيه دون، نوارهايی سوزندوزی از نوع آلا جا (دو نخ تافته سیاهوسفید يا تيره و روشن) وجود داشت كه به زيبايی اين لباس میافزود. بر كمره دون، كمربندی از شال (گاه آراسته به نقره) میبستند.
چاکمن از دیگر تنپوشها و بالاپوشی است، بلندتر از كتهای كنونی كه از كرک شتر تهيه میشود.
ايچمک يا پوستين كه در هوای سرد استفاده میشود، آستين بلند و از شانه به سمت مچ دست باريک میشود اما قسمت جلوی آن بدون قلاب يا دکمه است. برای بستن جلوی سينه از قوشاق، يعنی دستاری که به دور کمر میپيچند استفاده میشود. ايچمک بنا به نوع پوستی كه از آن تهيه میشد، انواع مختلفی داشت.
بهترين نوع پوستين را، باغانا ايچمک میناميدند که از پوست بره یکماهه تهيه و دباغی میشد. نوعی از آنکه از پوست بره پنج الی ششماهه تهيه میشد، پس از دباغی با انواع مواد طبيعی به رنگ زرد درآورده میشود که آن را سيلکمه ايچمک مینامند. ايش ايچمک (پوستين کار) نوع ديگر آن است که از پوست گوسفند تهيه شده و آن را در حين کار میپوشند.
قبا روپوشی است از پارچههای راه راه و گاهی ساده، بدون یقهبرگردان با آستينهای راسته و بدون زير بغلی که بهجای آن در محل اتصال آستين و تنه چاکدار است. دامنی بلند دارد که در دو طرف چاکدار است و دو طرف آن از ناحيه کمر بهطور يکنواختی گشاد میشود. دو طرف قبا بر رویهم قرار میگيرد و با بندينک و يا کمربندی چرمی نگاه داشته میشود.
كوينك پيراهنی ساده و فاقد يقه بود و يا يقهای كوتاه و مدور و بدون دكمه داشت، با آستينهايی بلند، ساده و راسته كه بهجای دكمه، بندهايی در آن به كار میرفت که سپ يقه ناميده میشد و بند را يقه توپ میناميدند.
پيراهن ديگری نيز دوخته میشد كه آنهم ساده، منتها دارای يقه كج يا كناری بود و آن را چئک يقه يا گزک يقه و يا اوزيقه میناميدند که چاک يقه در پهلوی راست يقه قرار میگيرد. اين يقه با سوزندوزیهای مفصلی زينت داده میشد و سرآستينش نيز گلدوزی شده بود. قد پيراهنها معمولی بوده و پارچه آن را از چلوار ذکر کردهاند. مردان ميان 50 تا 60 ساله و بزرگتر از آن پيراهن سپيد میپوشند. اين پيراهنها نقش و نگاری ندارند و آرايش آنها نواری است كه در كنار يقه جيبهای پهلو آستين دوخته شده است.
روحانيون ترکمن هنوز هم از پيراهنهای سفيد با دامنی بلند استفاده میکنند، اما يقه آن مثل سابق صوفی يقه نيست بلکه به تقليد از روحانيون فارس تهيه میشود که يقهای مدور، پايهدار و دارای دکمه است. اين پيراهنها معمولاً از جنس نخهای پنبهای کتانی است.
چاتال جامهای بود سبک که در هنگام آلامان، يعنی يورش به دشمن، میپوشيدند و از جامه خانگی کوتاهتر بود.
ياپينجا، پوششی است از جنس نمد و بدون آستين، مخصوص چوپانها که در زمستان بر دوش میاندازند و در تابستان بهعنوان سايهبان استفاده میکنند.
بالاق یا شلوار مردانه، عبارت از تنبان گشادی بود كه رشتهای پنبهای ليفه آن را تشكيل میداد و سر آن را میآراستند که به آن اوچغور میگويند. بالاق نيز مانند شلوار برشی ساده داشت، اما برای مردان مسن از پارچههای سفيد و جوانترها از پارچههای سبز و نيلی استفاده میشد.
جولبار، دیگر پوشاک شلواری است که مردان کهنسال، در روزهای جشن و از بالای تنبان میپوشيدند.
تلپك، كلاه پوستی، كه از پوست گوسفند تهيه میشود و انواع گوناگون داشت از جمله دوومهتلپك، بوخار تلپك که نیمگرد است و دارای پشمهای بلند، مشکی و پیچدرپیچ بوده که گاهی روی چشم و ابروی مرد ترکمن را میپوشانند، شيپيرما تلپك که کلاهی نهچندان بلند بوده که در بالای آن اندکی فراخ است سرپوشی مسطح دارد و اغلب آن را با پارچه خوشرنگی از قرمز میپوشانند و نوارهايی به شکل (+) برای تزيين، روی آن میدوزند. هر دو نوع کلاه آستردار، پنبهدوزی شده و لفافدار است. اين کلاه بر روی بوروک استفاده میشود. بوروک يا عرقچين كه غالباً با نقوش گوناگون سوزندوزی میشد. از اين نوع کلاه هم مردان و هم زنان استفاده میکنند. نقش و نگار زيبا و هنرمندانه آن به دست زنان ايجاد و تمام نقاط بيرونی کلاه پارچهای، سوزندوزی میشود. زنان ترکمن بهخصوص عشاير، در تهيه اين کلاه که وقت زيادی هم صرف میشود، باحوصله و دقت تمام و با سليقه خاصی، انواع نقش و نگارها را بهکاربرده و يک هنر ظريف تماشايی را به يادگار باقی میگذارند.
اصلیترين پاپوش مردان ترکمن، چكمههای بلند چرمی با نوک برگردان بود. چکمههای بلند را ايديک نيز مینامند و در سوارکاری از آنها استفاده میشود.
چاريق دیگر پاپوش مردان این قوم است که چوپانان آن را از پوست گاو چارقی تهيه میكردند (در برخي منابع به چرم شتر و گاوميش نيز اشاره شده است) كه کفشی نرم است و مخصوص پیادهروی و استفاده در صحرا و خاک نرم است. برای تهيه چاريق، پوست دباغیشده را کمی بزرگتر از پا برش میدهند و در اطراف آن، برای گذراندن بند، سوراخهايی ايجاد میکنند، آنگاه پای دولاق پيچ شده را در آن قرار داده، بندها را به دور دولاق میپيچند و محکم میکنند. اين بندها را چاريقباق میگويند.
جوراب آنان نیز از جنس ابريشم و پشم بوده که زنان ترکمن آنها را میبافند.
پوشاک بانوان ترکمن
لباسهای زنان تركمن بسيار متنوع است. اين نوع تنوع، علت و فلسفه خاصی دارد كه با دورههای سنی آنان مرتبط است. پوشاک آنها به لحاظ برش، ساده ولی چشمگير است. خصوصاً دوختهای تزيينی موجود بر روی آنها شگفتآور است.
پوشاک آنها عبارت است از کلاهی با ابهت، پيراهنی با برش ساده، شلوار، قبا، روسری، جوراب و کفش که در چهار قسمت مورد بررسی قرار میگيرد.
كؤينك، زنان تركمن پيراهنهای ابريشمين میپوشيدند (البته امروزه از جنس الياف مصنوعی توليد میشود) كه غالباً به رنگ قرمز تمشکی بوده و گاهی جلوهای تابان داشت. پيراهن، دارای الگوی سادهای و شامل سه قسمت آستين، پهلو دامن بود. در اين پيراهن از نوارهای پارچهای باريک بهمنظور تحکيم دوخت استفاده میشد که تکههای مثلثی شکلی را در ميان تکههای مستطيل شکل دامن لباس جایداده که در اين صورت تنپوش پرچينی را که در قسمت پايين گشاد میشد، ايجاد میکرد.
چابيت، قبا و يا بالاپوشی بود که تا همين اواخر توسط طوايف يموت در مراسم رسمی پوشيده میشد. نوع مخمل و ابريشم دارد و آستردار است. نوع مخمل آن، دارای آستينهای کوتاه و کمربند است. در قسمت جلو باز گذاشته میشود تا تزيينات داخل آن (مانند گلدوزی و جلوههای ماشينی) ديده شود. نوع ديگر آن، از ابريشم راه راه قرمز است، سرآستین و آستینها و قد آن بلند تا بالای ساق پا بوده و دو طرف آن راسته و آزاد است. يقهایی ساده و بدون برگردان دارد. گشادی آستين آن متوسط است و از زير بغل به طرف مچ باريک میشود.
در هوای سرد، زنان بر روی پيراهن خود بالاپوشی گشاد و جلو باز میپوشند که جبه، ناميده میشود و از پوستين نيمتنه و يا بلند هم استفاده میکنند.
دختران برای دوران عروس شدن نیمتنه مخصوص تهيه میکردند كه پر از سوزندوزی و آويزههايی از سكه و پولکهای نقره بود.
پسران و دختران نیمتنهای داشتند که بر پشت آن زيورهای مختلفی به شکلهای سپر و تيرکمان آويزان بود.
بالاق شلوار زنان ترکمن ليفهای بوده و نسبت به ساير شلوارهای سنتی زنانه در ايران، ميان ساقی گشادتر دارد. دم پای دو ساق آن تنگ بوده و سوزندوزيی مفصلی دارد كه در قديم تزيينات بهکاررفته شامل، دو رديف پهن از نقشمایههای متضاد با حاشيههای باريکتر بود.
جنس و رنگ پايين شلوار مخصوص است. درحالیکه بالای آن را از جنس کرباس و يا متقال و به رنگ سفيد تهيه میکنند.
بؤروک يا عرقچين که كلاهی گرد و صاف و بدون برجستگی بود و دختران آن را با زینتآلات نقرهای ازجمله پولک و قبکها میآراستند. دختران غالباً بؤروک را بر سر گذاشته و از روسری استفاده نمیكردند.
وقتی دختر تركمن عروسی میكرد، بهجای بؤروک يا كلاه دخترانه، از پيشانیبند، استفاده میکرد که به رنگ قرمز و نشانه شادی است. سربند زن متأهل، پيشانیبندی با نقش نارنج و ترنج است، که بهدقت تا شده و در جلو گره میخورد که به وسیله سربندی ابريشمی با نقوش چهارگوش که نقش ياشماق يا روبنده را برای احترام به مردان بزرگتر دارد، آراسته میشود.
روی اين کلاه، بنا به محل استفاده آن زيورهای نقرهای و زری فراوانی پوشيده میشود، گاهی در مواقع عروسی، نيم تاجی مزين به جواهر بر روی آن نصب میشود.
فلسفه استفاده از اين نوع کلاههای بلند زنانه، را در راز و رمز روزهای نبرد و جنگ بايد جستجو کرد. اين سربند گاهی با پلاک مستطيل نقرهای شکل خميدهای در جلو دستههايی از پلاکهای متصل کوچکتر از سوی طوايف تکه طی دهه پنجاه اين قرن استفاده میشد. سربند ساخته تکه بهطورکلی با پارچه زرين و طرحهای نقشدار مواج، پوشيده و آراسته شده و عقيقهای جگری بر آن متصل میشود. سربندهای يموت به لحاظ طرح قویتر است و در ميان طوايف تکه، با لوزیها و هلالهای کوچک تکراری زراندود، تزيين میشود. گاهی از انواع زيورهای آويزه دار بر روی آن استفاده میشود، بهطوریکه سطح کلاه را بهطور کامل میپوشاند و به صاحب آن ابهتی میدهد. آنها گيسوان بافته خود را از ميان گيسوبندهای نقرهای عبور داده و زيورهای مجلل و خوش ساختی را به کلاه وصل کرده و از دو طرف چهره خود آويزان میکنند.
بهتدریج که زن به سنين میانسالی میرسد، از بلندی آن کاسته میشود (هرسال بهاندازه دو بند انگشت)، وقتی کوتاه شد به آن تبرّک میگويند. پيشانیبند زن در اين مرحله به رنگ سياه درمیآيد، که علامت مجرب بودن او بوده و در دوران پيری به رنگ سفيد درمیآيد که نشانه عاقل بودن است.
انتهای پیام/