علما، عرفا و دانشمندان بسیاری از جمله ابن خردادبه، یعقوبی، ابن رسته، و ابن فقیه در قرن سوم هجری، مسعودی، اصطخری، ابن حوقل و مقدسی در قرن چهارم هجری، ناصرخسرو، بیرونی، ادریسی و ابن جبیر در قرن پنجم و ششم هجری، یاقوت حموی، قزوینی و شاعر شیرین سخن، سعدی شیرازی در قرن هفتم، ابوالفداء، مستوفی و ابن بطوطه در قرن هشتم هجری و بسیاری دیگر از صدر اسلام تاکنون در زمره جهانگردان مسلمان بودهاند یا همانند ابوعبدالله اسد بن فرات بن سنان و ابوعبدالله محمد بن نصر مروزی در قرن دوم و سوم هجری، ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق (381-315 ق)، امام محمد غزالی (550-450 ق) و ... در زمره فقهای جهانگرد بودند و با اهدافی از قبیل طلب علم، گردآوری و شنیدن احادیث و اخبار، زیارت و سیاحت، و نیز آشنایی و کسب معرفت به سیر و سیاحت پرداخته و آثار مکتوب ارزشمندی از خود به یادگار گذاشتهاند. بنابراین، برشمردن فواید و فضایل سفر از نقش مؤثر آن در کسب معرفت و خودسازی و کمال انسانی حکایت میکند.
آیات قرآنی درباره اهمیت سیروسفر
از دیدگاه اسلام سیر و سفر از سنن رایج در نظام طبیعت است. چنانکه ملاصدرا میگوید که جوهر عالم هستی و مبنای آن حرکت و سفر است. همه مخلوقات الهی در سیروسفر از مکانی به مکان دیگر و از زمانی به زمان دیگر برای دستیابی به کمال حرکت میکنند. قرآن، که برای هدایت بشر نازلشده است، در آیههای بسیاری بر سیروسفر تأکید میکند و در خطابههای مختلف انسان را به مسافرت و زمینگردی دعوت میکند. بیش از پنجاه آیه از سورههای مختلف (بقره: 115-164، آلعمران: 137، النساء: 100-101، انعام: 97، انفال: 72-74-75، توبه: 6-20-42، یونس: 22، یوسف: 109، ابراهیم: 32، نحل: 8-14-36-41-46-80، اسراء: 70، طه: 55، انبیاء: 31، حج: 46، مؤمنون: 22، نمل: 69، عنکبوت: 20، روم: 9-19-22، لقمان: 10-12-13، محمد: 10، حجرات: 13، ملک: 15) به موضوع سفر اشاره میکنند. از تکرار و تأکید قرآن کریم میتوان دریافت که اصل موضوع سیروسفر در دین مبین اسلام تا چه اندازه مورد توجه و عنایت بوده و به آن توصیهشده است. اهمیت این موضوع آنگاه بیشتر آشکار میشود که در برخی موارد همچون آیات 137 آلعمران و 36 نحل و 69 نمل و 20 عنکبوت، بیان به صورت امری است: «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» (عنکبوت، 20) «ای رسول! بگو به مردم که در زمین گردش کنید و ببینید که خدا چگونه پدیدهها را آفرید تا پی ببرید که باز خداوند است که میتواند نشأت آخرت را پدید آورد چون خداوند بر هر چیزی تواناست.»
دسته دیگری از آیات قرآن همچون آیات 109 سوره یوسف و 46 سوره حج بهصورت استفهام سرزنشی و انگیزشی به مسئله سیر و سفر میپردازد و کسانی را که از این مهم سر برمیتابند مورد نکوهش و پرسش قرار میدهد. چنانکه در آیه 109 سوره یوسف آمده است: «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ...» «آیا درروی زمین نمیگردند تا بنگرند که پایان کار پیشینیانشان چه بوده است؟» یا آنچه در آیه 46 سوره حج آمده است: «ا فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ یَسْمَعُونَ بِها...» «آیا این کافران در روی زمین به سیر نمیروند تا دلهایشان بینش و هوش یابد و گوششان به حقیقت شنوا گردد.»
این پرسشها، با تحریک و ایجاد انگیزه در انسانها، برای حرکت و گردش در اطراف و اکناف زمین و سیر و سفر در کوه و دشت و بیابان این نکته را مطرح میکند که برای دریافت سنتهای تاریخی و نگرش به عاقبت و پایان کار تمدنهای عظیم نباید تنها به مطالعه آثار پرداخت بلکه باید رنج سفر را بر خود هموار ساخت و جهان را درنوردید تا به راز و رمز پیشرفت تمدنها دستیافت و از فروپاشی و سقوط آنها درس عبرت گرفت و تجربه آموخت.
فایده و هدف ترویج سفر درآیات قرآن
برشمردن فواید و فضایل سفر، همه حکایت از نقش مؤثر سفر در کسب معرفت و خودسازی و کمال انسانی دارد.
قومی که بر براق بصیرت سفر کنند/ بی ابر و بی غبار در آن مه نظر کنند (مولوی)
آسمان از سفر نمود جلال/ قمر اندر سفر گرفت جلال (سنایی)
سفر نزد پیامبران الهی نیز از جایگاهی متعالی برخوردار بوده است. حضرت ابراهیم (ع) از بابل به نینوا و از آنجا به حجار، حضرت موسی (ع) از مصر به مَدیَن و فلسطین و حضرت محمد (ص) از حجاز به شام و از مکه به مدینه سفر میکردند و حضرت عیسی (ع) برای تبلیغ دین خدا و رسیدگی به احوال بیماران به سفر میرفت.
در قرآن از سفرهای گروهی اصحاب کهف و قوم بنی اسراییل و ... نیز بهدفعات یاد میشود. در سخنان اندیشمندان و بزرگان دین نیز، از آنجاکه نخستین سرچشمه فکریشان کلامالله است، با استناد به توصیههای قرآن به فواید گوناگون مسافرت و گردشگری اشاره شده است که میتوان این موارد را برشمرد: تحصیل سلامتی و نشاط جسم و روح، کسب علم، آشنایی با بزرگان، آشنایی بافرهنگ و آداب و اخلاقیات اجتماعی دیگر ملتها، پندپذیری و عبرتآموزی، از بین رفتن رنجها و غمها، تأمین معیشت و کسب شغل، تفکر در نعمات الهی، تفریحات سالم، گذراندن اوقات فراغت.
امام محمد غزالی، متفکر و اندیشمند قرن پنجم هجری، سفر را به دو نوع ظاهری و باطنی تقسیم میکند. به عقیده او سفر باطنی سفر دل و سفر در ملکوت آسمانهاست. او سفر ظاهری را پنج نوع میداند: سفر اول در طلب علم، که خود بر سه وجه علم شرع و علم خویشتنشناسی و مشاهده صنع خدای در برّ و بحر و کوه و بیابان و اقلیمهای مختلف است؛ سفر دوم برای عبادت مانند حج و جهاد، سفر سوم گریختن از چیزی که مشوش باشد مانند طلب جاه و مال و...؛ سفر چهارم تجارت در طلب دنیا و سفر پنجم سفر برای تماشا و تفرج.
در بررسی آیات قرآنی مرتبط با موضوع سیر و سفر درمییابیم که از 52 آیهای که در متن به آنها اشاره شد، دو هدف همواره مطرح و مورد توجه بوده است:
1ـ سفر بهمنظور تفکر و مطالعه در آفرینش زمین و نشانههای هستی «وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَ أَلْوانِكُمْ إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِلْعالِمينَ» (روم: 22) «یکی از آیات الهی خلقت آسمانها و زمین است و یکی دیگر اختلاف زبانها و رنگهای شما آدمیان که در این امر و نیز ادله صنع و حکمت حق برای دانشمندان عالم آشکار است.»
2ـ سفر برای شناخت و عبرتآموزی از احوال ملل گذشته و عاقبت پیشینیان «أَوَلَمْ یَسِیرُواْ فِى الْأَرْضِ فَیَنظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ...» (فاطر: 44) «آیا این مردم در روی زمین سیر نمیکنند تا عاقبت کار ستمکاران پیش از خود را که نیرو و اقتدارشان بسیار بیش از اینان بود به دیده عبرت بنگرند.» حضرت علی (ع) نیز در این باره میفرماید: «مومن نگاه کند به دنیا به چشم پند و عبرت گرفتن.»
امروزه، با توجه به گستردگی علوم و حجم بالای اطلاعات و دانش روزافزون، حوزههای علوم طبیعی و علوم انسانی خود به زیرشاخههای متعددی تقسیمشده است و هرکدام از این شاخهها نیز خود گرایش مختلفی را در برمیگیرند. بااینحال میتوان شاخههایی از علوم را، که امروزه بهعنوان زمینشناسی یا زمینریختشناسی در حوزه علوم طبیعی شناخته میشوند، مرتبط با بخشی از آنچه در هدف اول گفته شد ذکر کرد. به همین ترتیب، در مورد هدف دوم میتوان علوم تاریخ و باستانشناسی را مرتبط دانست. از سوی دیگر مقوله سفر و گردشگری خود انواع گوناگونی دارد زیرا به انگیزههای مختلفی انجام میشود.
بنا بر آخرین دستاوردهای علوم گردشگری و نتایج سازمان جهانی گردشگری(UNWTO) جاذبههای گردشگری به سه گروه طبیعی، جاذبههای فرهنگی و جاذبههای انسانساخت تقسیم میشود که هرکدام از اینها خود به زیرشاخههای متعددی تقسیم میشود. برای مثال دیدار از آثار فرهنگ مادی نظیر قصرها و معابد، پلها و ... نوعی از گردشگری فرهنگی است که در تعامل مستقیم با علومی نظیر تاریخ و باستانشناسی است و رفتن به غارها، یخچالهای کوهستانی، چشمههای معدنی و ... در ردیف طبیعتگردی یا زمینگردشگری (ژئوتوریسم) میگنجد و همانگونه که از نام آن برمیآید نیازمند علومی نظیر زمینشناسی و زمینریختشناسی است.
در اینجا میتوان به این نکته دستیافت که مسئله مهم و فراگیری که از آن بهعنوان باستانشناسی و زمینشناسی یاد میشود و از رشتههای تحصیلی و آموزشی دانشگاههای سراسر دنیاست تا چه اندازه در قرآن به آن اهمیت دادهشده است. بهعبارتدیگر، بین فهم بهتر مفاهیم و کسب معرفت بیشتر نسبت به آنچه در برخی از آیات قرآنی مربوط به اهمیت و لزوم سیر و سفر آمده و فراگیری علوم زمینشناسی و باستانشناسی رابطه مستقیمی وجود دارد. کتاب آسمانی قرآن با هدف تفکر و مطالعه در مورد سرگذشت پیشینیان و آفرینش زمین و موجودات، با ایجاد انگیزه و تشویق انسانها به سیر و سفر ضمن بازگویی فرهنگ سیر و سیاحت مقدمهای برای فراگیری علوم مختلف نظیر آنچه امروزه باستانشناسی، تاریخ، زیستشناسی، جغرافیا و زمینشناسی (گردشگری فرهنگی و ژئوتوریسم) شناخته میشود، فراهم آورد.
برآمد
هنگامیکه هنوز مطالعه مدون در مورد شناخت زمین، فرهنگ، تاریخ و سنن اقوام مختلف آغاز نشده بود و مدرسه و دانشگاهی برای تدریس این علوم وجود نداشت یا اگر وجود داشت حداقل در دسترس مردمان جزیره العرب نبود، خداوند در قرآن انسانها را به سیر و سیاحت و نظر در این مقولهها فرا خوانده و از مسلمانان میخواهد که درباره این موضوعات تفکر کنند.
درواقع، میتوان به این نتیجه رسید که در مورد مسائلی نظیر مطالعات زمینشناسی و باستانشناسی که در قرن اخیر به آن توجه میشود و این توجه از طرف مجامع علمی و غیرعلمی رونق و توسعه گردشگری علمی و فرهنگی، اکو توریسم، ژئوتوریسم، و ... را نیز در پی داشته است، در قرآن بهدفعات بر آنها تأکید شده است. همچنین در قرآن کریم به بسیاری از نقاط جغرافیایی و تاریخی همچون مصر، سد ذوالقرنین، غار اصحاب کهف، سد مأرب و بسیاری نقاط دیگر اشاره شده که همواره مورد توجه باستانشناسان بوده است.
گرچه بسیاری از این آثار و شواهد تاریخی بهتدریج بر اثر عوامل طبیعی نظیر فرسایش، نزولات جوی، زمینلرزهها، افتوخیز دریاها و مانند آنها دگرگونشدهاند اما قرآن با دعوت به سیر و سیاحت برای درک و شناخت مکانهای مورد نظر، روحیه گردشگری را در پیروانش برمیانگیزد. البته درباره موضوعاتی از قبیل زمینشناسی، باستانشناسی، صنعت توریسم و نیز اشکالی از سفر که امروزه با عناوین مختلف اکو توریسم، ژئوتوریسم، گردشگری فرهنگی، گردشگری علمی، گردشگری سلامت و غیره بهمنزله گرایشهای متعدد در مقوله سیر و سیاحت شناخته میشود، کمتر در بیانات فقها و علمای پیشین به شکل کنونی بحث و بررسیشده است، زیرا موضوعی بدین گستردگی و پیچیدگی یا در آن دورهها مطرح نبوده یا در صورت مطرح بودن نیاز به شرح و استدلال فقهی نداشته است. با این حال، از دیدگاه یک فقه پژوه آشنا به مقتضیات زمان و مکان برگرفتن اصول و قواعد کلی در زمینهٔ سیر و سفر از قرآن کریم لازم است و میتوان از اشارتهای قرآن رهنمودهای علمی و عینی کسب کرد.
انتهای پیام/