یکی از نمادهای اصلی ایران، فرش و بهخصوص قالی است، بهطوریکه این هنر در سراسر جهان شناختهشده است، همانطور که مینیاتوریست با قلممو و قرار دادن نقطهبهنقطه، اثر و نقاشی سنتی خود را میآفریند، بافنده قالی نیز با گذاشتن گرهبهگره قالی دست به آفرینش کار هنری خویش میزند.
مهمترین و پرآوازهترین دستاورد هنرمندانه حوزه گروس، قالی است، گره بافتهایی که سهم شایستهای در فرهنگ قالیبافی ایرانیان دارد و با نام قالی آهنی تداعیکننده دستبافی پراستقامت و مردمانی پرتلاش در عرصه زندگی است، این نامگذاری به معنای کیفیت بالا و مثالزدنی این قالی است که در قالیبافی ایران جایگاه ویژهای به آن اختصاصیافته است.
بیجار در دوره جنگ نخست جهانی، به دلیل موقعیت ویژه مورد هجوم روسها و سپس ترکهای عثمانی قرار گرفت و با این رخداد، قالیبافی آن دچار انحطاط شد، اگرچه پیش از جنگ دوم جهانی، با شروع به کار شمار زیادی دستگاه قالیبافی نسبت به احیای این هنر اقداماتی به عمل آمد، اما با شروع جنگ و بروز قحطی، دوران انحطاط دیگری آغاز شد که تا مدتها ادامه پیدا کرد.
از سالهای 1340 به بعد بسیاری از مراکز فرشبافی با رشد سرمایهداری ایران و حضور تولیدکنندگان باذوق، شروع به تجدید حیات کرد و این شروع دیگری برای بافت فرشهای بیجار بود که همچنان بافت متراکم و پراستقامتی داشتند و نقوش آنها علاوه بر زیبایی و دقتی که در بافت آنها بود، به دلیل دارا بودن رنگآمیزی جذاب و هماهنگی، قالی بیجار را موردپسند مشتریان در بازارهای جهان میکرد.
اگرچه تعداد معدودی طرح و نقش مشترک بین قالی بیجار و سنندج وجود دارد، اما بافندگان هر یک از این دو منطقه طی دهها سال با خلق طرح و نقشهایی اختصاصی برای قالی بیجار و سنندج، در کنار اسلوب بافت متفاوت در هر یک از این دو دستباف، گره بافتهای مستقل را به وجود آوردهاند که باعث شده متخصصان تفاوت آشکاری بین قالی بیجار و سنندج قائل شوند، در واقع باید گفت قالیبیجار در میان انواع قالیهای ایران جزو پرنقش و نگارترین نمونهها است و رنگآمیزی آن تفاوت مشهودی با حوزههای بافندگی همجوار و دورتر نظیر همدان و کرمانشاه دارد.
پژوهشگران و متخصصان احتمال میدهند خاستگاه طرحهای میناخانی و بیدمجنون که در برخی دیگر از قالیهای ایران بافته میشوند از طرح قالی بیجار بوده، همچنین معتقدند طرح قالیهای سده نوزدهم میلادی بیجار، بیشتر از طرح گلدانی و واگیرهای و نقوش شاهعباسی سدههای شانزدهم و هفدهم میلادی مناطق مرکزی ایران تأثیر پذیرفته است، برخی نیز طرح مشهور به خرچنگ بیجار را با نمونههای قفقازی این طرح، منتسب به سده هجدهم میلادی مقایسه میکنند، به عقیده برخی از فرش پژوهان، طرح لچک ترنج بیجار همراه با اسلیمی، نخستین قالیهای ترنجدار اوشاک (واقع در مرکز آناتولی) را یادآوری میکند.
نقش گل شیپوری از مشهورترین نقوش قالیهای بیجار
حسن شریفیان، کارشناس توسعه صنایعدستی اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان بیجار، در مورد قالیهای بیجار، اظهار میکند: «مهمترین طرحهای قالی بیجار شامل لچک ترنج (در انواع ترنجدار، بدون ترنج و شیوه مشهور کفساده)، واگیرهای، شکارگاه، محرابی و گلدانی است.»
او تصریح میکند: «مهمترین نقشمایههای قالیبیجار، اسلیمی، گلسرخ و انواع گلفرنگ، گلهای شاهعباسی، هراتی، بته، درخت بهویژه نوع بیدمجنون و همچنین گلبوته در انواع مختلف هستند، در ادبیات بومی بافندگان بیجار نامها و واژههای خاصی را برای برخی از طرحها و نقوش سنتی متداول به کار میبردند، که اگرچه ترکیبی از طرحها و نقوش بومی است، اما با عناوین دیگری شناخته میشوند از جمله نقش گل شیپوری که از مشهورترین و متداولترین نقوش در قالیهای قدیم بیجار بوده است.»
طرح گل وکیلی از طرحهای مشترک بافندگان بیجار و سنندج است
طرح گل وکیلی از طرحهای مشترک بافندگان بیجار و سنندج است و الگوی اصلی آن بر مبنای طرحهای واگیرهای بوده که یک نقشمایه در زمینهٔ قالی بهصورت تکرار شونده قرار گرفته و همچنین طرح سمنبرخانم که گویا مبتکر آن زنی به نام سمنبر بوده که الگوی اصلی این طرح همان لچکترنج است.
کارشناس توسعه صنایعدستی اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان بیجار، در این باره میافزاید: «طرح مشهور و زیبای مستوفی نیز یک نامگذاری بومی از سوی بافندگان بیجاری است که مبنای آن همان طرح واگیرهای است که حاصل ابتکار بافندگان بیجاری بوده بهصورت تکرارشونده در زمینهٔ قالی قرار گرفته و در هیچیک از مناطق دیگر ایران به جز ساروق و فراهان در استان مرکزی، نمیتوان مشابه آن را دید.»
شریفیان در ادامه میگوید: «از دیگر اسامی اینچنینی میتوان به طرح سرداری اشاره کرد که بیشباهت به قالیهای مشهور پلونز صفوی نیست که در آن نقش اسلیم دهان اژدر بهصورت افقی تکرار میشود.»
او عنوان میکند: «نکته مهم در بررسی نقشههای قالی بیجار، بافندگان قدیم این شهر و روستاهای اطراف آن است که برای بافتن هر طرح از یک قطعه قالی بافتهشده کوچک که اغلب مساحت آن کمتر از یک مترمربع بود استفاده میکردند که در میان بافندگان ایران به اسامی مختلفی نظیر ارنک، دستور یا فقیره مشهور بوده است.»
بافندگان قدیم بیجار با استفاده از تصویر ذهنی نقش قالی را تجسم میکردند
این کارشناس صنایعدستی، با اشاره به نقش و اشکال مختلف فرشها، ذکر میکند: «هر دستور حاوی چندین نقش و اشکال مختلف بوده که بافنده با کنار هم قرار دادن آنها در افکار خود، یک تصویر ذهنی از طرح مورد نظر و نقشمایههای دلخواه را تجسم میکرد و در نهایت، با انتخاب یکی از طرحهای تجسم شده، اقدام به بافت قالی مورد نظر با ابعاد دلخواه میکرد، البته در حال حاضر این شیوه از قالیبافی میان بافندگان بیجار به فراموشی سپرده شده و بافندگان از نقشههایی که به وسیله طراحان بر روی کاغذ طراحی شده استفاده میکنند.»
او میگوید: «دونالد ویلبر، فرششناس برجسته انگلیسی، طرحهای قالی بیجار را در پنج دسته طبقهبندی کرده که شامل قالیهای طرح بیجار (گروس)، قالی با نقوش ماهی درهم (هراتی)، بته، میناخانی، گل سرخ، مستوفی و سرداری که به دو نوع شهری و روستایی باف تقسیم میشوند.»
چلهکشی قالی بیجار به روش آذری و بر روی دار انجام میشود
در چله کشی قالیهای کهن بیجار از شیوه معروف به فارسی استفاده میشد و به همین دلیل بافت قالی با طول زیاد امکانپذیر بود، اما امروزه شیوه چلهکشی در این منطقه به روش آذری و بر روی دار انجام میشود.
شیوه پودگذاری قالی کهن بیجار منحصربهفرد است چراکه در سنت پیشین این منطقه استفاده از سه پود مرسوم بوده، به این صورت که پود دوم نازک اما پودهای اول و سوم ضخیم بودند در حال حاضر این شیوه به فراموشی سپرده شده و استفاده از دو پود رایج است.
شیوه نواختن یا ضربهزدن بر روی پودها در بیجار نیز بسیار متفاوت از سایر مناطق بافندگی ایران است، دلیل این تفاوت، شدت و دفعات ضربهزدن به پودهاست که باعث فشردگی و تراکم بالای الیاف پشم میشود و عاملی شده که قالی بیجار به قالی آهنی شهرت یابد.
رنگبندی روشن و شاد از مشخصات قالی بیجار است
شریفیان در مورد مشخصات قالی بیجار بیان میکند: «یکی از مشخصات قالی بیجار رنگهای روشن و شاد نظیر طلایی، بژ، صورتی، پوستپیازی، سفید، حنایی و انواع سبزها در زمینهٔ سرمهای، عاجی و قرمز است، امروزه شمار رنگها بیش از 27 فام نیست و البته برخی از رنگها نظیر طلایی و انواع سبز به فراموشی سپرده شده و انواع قرمز و صورتی بهشدت رواج یافته است.»
او تصریح میکند: «قالیهای کهن بیجار بهطور کامل از پشم بافته میشود (تار، پود، پرز)، بهویژه از پشم نژاد گوسفند همان منطقه که از کیفیت و مرغوبیت بالایی برخوردار است، ابریشم چه در قالی قدیم بیجار و چه در نمونههای جدید به ندرت مورد استفاده بوده است.»
این کارشناس صنایعدستی میگوید: «رنگرزی قالی بیجار، به دو روش گیاهی و شیمیایی انجام میشود در شیوه رنگرزی گیاهی استفاده از روناس، اسپرک، برگ مو، گندل، جاشیر، پوست انار و پوست گردو رایج است.»
او میافزاید: «اندازههای قالیهای بافتهشده در این منطقه پیرو سنتی است که در دیگر نقاط کشور ایران نیز وجود دارد، بهطور مثال این گوناگونی اندازهها، از بسیار کوچک (60*90 سانتیمتر) تا بسیار بزرگ (20 تا 30 مترمربع) رایج بوده و هست، این ابعاد در برخی موارد تا بیش از 50 مترمربع نیز بوده و بافت کناره کموبیش رواج داشته و دارد.»
قالیهای حسینیه بیجار به رنگ استخوانی است
زمینه قالیهای حسینیه بیجار به رنگ استخوانی است و فرمهایی به شکل ماهی نسبتاً درشت به رنگهای قرمز، سبز و ترنجهایی به رنگ قرمز روشن و آبی متوسط بر روی آن جلوه میکنند و طرح قاب مانندی که در متن سرانداز و کنارههای قالی تکرار شده در لچک و ترنج قالیهای جوشقان به کار میرود این طرح با نام چهار فرنگی نیز شناخته میشود.
این قالیها در روستای حلوایی بیجار که فرشهای تولیدشده آن در داخل و خارج کشور شهرت فراوانی دارند، بافتهشده است، در این روستا ساختمانی به کارگاه قالیبافی اختصاص داده شده بود، ساختمان این کارگاه که اصطلاحاً تونخانه نامیده میشد، به دستور مرحوم موسی خان مستشیری و در حدود 60 سال قبل از بافت قالیهای حسینیه بنا شده بود این بنا اکنون خرابه است.
انتهای پیام/