چهارشنبهسوری از ترکیب دو کلمه چهارشنبه و سوری تشکیل شده که سور را به معنی جشن و برخی سرخ میدانند که نمادی از شادابی و سلامتی افراد است. در اعتقاد مردمان برافروختن آتش، کاربردهای بهداشتی و در عین حال خاصیت گندزدایی داشته و یکی از برنامههای خانه تکانی برای سال جدید بوده که از آن جمله میتوان به شکستن و دور انداختن کوزههای قدیمی اشاره کرد که برگرفته از این اعتقاد بوده است.
ایرانیان از چند روز قبل از چهارشنبهسوری به جمعآوری هیزم، بوته، علف و ... میپرداختند و آنها را در روز جشن در حیاط یا معبر عمومی شهر با فاصله از هم قرار میدادند و پس از روشن کردن آن با ذکر مخصوصی همچون سرخی من از تو و زردی تو از من را خوانده و همزمان از روی آتش میپریدند و اعتقاد داشتند، چنین کاری آنها را در تمام طول سال از بیماری و گرفتاری مصون نگاه میدارد. تصور مردم این بود که سرخی و گرمای آتش جایگزین زردی، بیماری و مشکلات شده و نیروبخش است.
در ایران باستان هفته وجود نداشته و زمان برگزاری این جشن در 10 روز پایانی سال متغیر بوده است و در نهایت در قرون اولیه اسلامی در شب آخرین چهارشنبه سال تثبیت و ماندگار شده است. در بخشهای مختلف ایرانزمین معمولا رسم بر این بوده که بعد از چهارشنبه سوری خانه تکانی آغاز شده و برخی در آن روز آش رشته میپختند.
این مراسم جشنی سنتی و پر از شور و شادمانی و مقدمهای برای استقبال از سال نو بوده که آتشبازی بخش اصلی این جشن است و دورهمیهای شبانه نیز از برنامههای دیگر آن محسوب میشود. پس از پایان مراسم معمولا آتش را به حال خود رها میکنند تا خاموش شود و یا با آب خاموش میکنند، سپس یکی از اعضای خانواده، خاکستر را به بیرون خانه برده و در معبر عمومی ریخته و در برگشت مکالمهای نمادین و با این مفهوم شکل میخواند، کیستی منم از کجا میآیی از عروسی چه آوردهای سلامتی.
در واقع چهارشنبه سوری جشنی ملی و مردمی بوده که از گذشتههای دور در تاریخ و فرهنگ کهن ایرانزمین مرسوم بوده است. بر اساس پژوهشهای انجام شده تمام آیینهای کهنی که نزد ایرانیان همچنان پابرجاست همواره با خرد و فرهنگ نیاکان ما در هم آمیخته بوده و همواره اعتقاد به خداوندگار نبرد، با اهریمن و امید به زندگی در آنها مشهود بوده است.
کوزهشکنی، قاشقزنی، فالگوش ایستادن، آجیل مشکلگشا و شالاندازی از جمله آیینهای مرسوم در چهارشنبه سوری است که همچنان در شهرهای مختلف ایران کم و بیش رواج داشته و ادامه دارد.
کوزهشکنی یکی از رسوم فراموش شدهای است که پس از پریدن از روی آتش کوزه را میشکستند. در برخی شهرها نیز سکه به نشانه صدقه و رفع بلا از اعضای خانواده در کوزه انداخته و آن را با بیان این جمله نمادین، درد و بلای خانه را ریختم توی کوچه، از روی پشتبام به کوچه انداخته و میشکستند.
ایرانیها در قدیم معتقد بودند که ظروف سفالی نباید بیش از یک سال در خانه بماند و از آنجا که ظروف سفالی لعاب نداشتند و آلودگی را به خود جذب میکردند تنها راه دفع زیان آنها شکستن ظرف بوده که با نزدیک شدن به سال نو این رسم را به جا میآوردند. همچنین با این کار موجب رونق کسب و کار سفالگرها میشدند.
در مراسم قاشقزنی دختران و حتی پسران چادری روی سر میکشیدند تا شناخته نشوند، قاشق را به کاسه کوبیده و در خانهها را میزدند و صاحبخانه ظرف آنها را از آجیل، میوه، شیرینی و ... پر میکرده است و معتقد بودند که حاجت روا میشوند.
فالگوش ایستادن به این صورت بوده است که افراد به خصوص دختران جوان سرگذر ایستاده و از صحبتهای عابران تعابیر خوب و بد داشتهاند.
در مراسم شالاندازی، شال را از داخل دودکش به داخل خانه انداخته و صاحبخانه آن را با نقل، نبات و شیرینی پر کرده و با تکانی اطلاع میداده که صاحب شال آن را بالا بکشد.
به اعتقاد ایرانیان باستان نباید آلودگی و کثیفی سال گذشته را با خود به سال جدید برد و باید با آب و آتش که مظهر پاکی و تمیزی است آن را از بین برد چرا که هر چیز ناپاکی که در آتش بسوزد پاک و طاهر میشود.
امروزه آیینها و سنتهای چهارشنبهسوری به فراموشی سپرده شده و این جشن که یکی از محبوبترین و پرطرفدارترین جشنهای ایرانزمین است دستخوش تغییرات بنیادی بسیاری شده است.
چهارشنبهسوری یکی از آدابورسوم منحصر به فردی است که آن را از دیگر جشنها متمایز میکند. مهمترین بخش آن عنصر آتش است که در فرهنگ ایرانباستان پدیدهای مقدس و خاص است و این اعتقاد وجود دارد که میتواند پلیدی و بیماری را دور کرده و پاکی و سلامتی را به ارمغان بیاورد.
چهارشنبهسوری از آیینهای دیرین ایرانیان است و همانگونه که بررسی و بیان شد آتش همواره نزد ایرانیان نماد روشنی، پاکی، طراوت سازندگی، زندگی و تندرستی بوده است. بنابراین به منظور حفظ و حراست آن به عنوان میراث ناملموس باید شیوه اجرای این سنت قدیمی به نحوی باشد که به اصل آن خدشه و خللی وارد نشده و رسالتش که همان تحکیم بنیان خانواده، صله رحم و فزونی محبت است نباید جایگزین آسیبهای جبران ناپذیری شده و جشن را به خاطرهای تلخ و در مواردی به عزا تبدیل کند.
انتهای پیام/