بهگزارش میراثآریا بهنقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، مژگان اسماعیلی دانشیار پژوهشکده زبانشناسی، کتیبهها و متون روز 3 خرداد 1400با اعلام این خبر گفت: «در اساسنامه پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری نقشه راه و شرح وظایف پژوهشکدههای تحت امر درج شده و یکی از وظایف مهم پژوهشکده زبانشناسی، کتیبهها و متون مطالعه، بررسی و مستندنگاری اسناد و اوراق تاریخی است.»
او با بیان اینکه استناد به اسناد تاریخی موجب اعتبار بخشی رویدادها و حوادث شده و از این رو اسناد و اوراق تاریخی نقش و جایگاه ویژهای در مطالعات تاریخی دارد و مورخ با استناد به مدارک آرشیوی موفق به واکاوی و بازآفرینی روایات گذشته میشود تصریح کرد: «از آنجا که اسناد آرشیوی حاصل عملکرد و دستورالعملهای نظام دیوانی هر دوره و از اعتبارات بسیار مهمی برخوردار است، لذا دقت در بررسی و ارزیابی اطلاعات، ضریب اعتبار پژوهش را افزایش میدهد.»
به گفته اسماعیلی، اسناد شامل نامهها، مکاتبات سلطنتی، قراردادها، دستورهای انتصابات، گزارشهای قضایی و حقوقی و موارد متعدد دیگر میشود و بدیهی است استفاده از اینگونه مدارک، نیاز به تجربه و شناخت کافی دارد چراکه آنها نیز از چشم جاعلین تاریخ، دور نماندهاند.
دانشیار پژوهشکده زبانشناسی، کتیبهها و متون با اشاره به اینکه طرح مطالعه «نظام اداری و دیوانی ایران عصر صفوی» از سال 96 با رویکردی پژوهشی آغاز و مبتنی بر اسناد صفوی متعلق به آرشیو ملی و موزه آذربایجان شکل گرفت خاطرنشان کرد: «حین انجام پژوهش از اسناد ایرانی موجود در آکادمیهای ارمنستان و گرجستان نیز بهره گرفته شد.»
وی یکی از اهداف پژوهش حاضر را شرح مراحل و شیوۀ نگارش نامههای مختلف تاریخی دانست و گفت: «سندشناسی و اطلاع یافتن از اجزای مختلف آن به شناخت اسناد و تمایز اسناد اصلی از جعلی، کمک بسیار میکند؛ البته ظاهر سند نیز به لحاظ جنس کاغذ پوست، جوهر و نوع خط در واقعیت و اصالت سند مؤثر است.»
او با ابراز خرسندی از اینکه دربارۀ اسناد و نامههای تاریخی دورۀ صفویه، دستورالعملها، منشأت و نسخههای خطی متعددی باقی است که اطلاعاتی دقیق دربارۀ موضوع و ظاهرِ نامههای مختلف ارائه میدهند تصریح کرد: «از آنجایی که مواد اولیۀ این پژوهش اسناد دورۀ صفویه است، ضروری بود با تیزبینی، مورد بررسی قرار گیرند.»
اسماعیلی، سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران را بهعنوان یکی از مهمترین مراکز نگهداری اسناد که از مجموعههایی بسیار غنی برخوردار است دانست و اظهار کرد: «مطالعه و بررسی اسناد مربوط به دورۀ صفوی موجود در این مرکز، نشان میدهد که موضوع اسناد مزبور عمدتاً اعطای تیول سیورغال، منصب، پرداخت دستمزد، عقد قراردادها، پاداشها و مجازاتها است و بیشتر آنها مربوط به دورۀ شاهعباس اول، شاهعباس دوم، شاه صفی، شاه سلیمان و شاه سلطانحسین صفوی است».
این پژوهشگر گفت: «اغلب این اسناد دارای علائم تصدیق مانند مُهر، طُغرا و ضمننویسی است و مشخص است که از مراحل طولانی دیوان رسایل گذشتهاند، اما برخی از آنها دارای این علائم نیستند و در عین حال، موضوعشان اهمیت سند را آشکار میسازد؛ این امر حکایت از آن دارد که به هنگام بروز رویدادی بسیار ضروری یا محرمانه، سند بدون عبور از ، مراحل طولانی دیوانی، به مُهر و امضای شاه و صدراعظم رسیده و ارسال میشده است.»
او یادآور شد موزۀ آذربایجان نیز دارای مجموعهای از اسناد دورۀ صفویه است که اغلب آنها مربوط به امور بقعۀ شیخ صفیالدین اردبیلی است؛ این مجموعه شامل نامههایی مربوط به موقوفات بقعه، انتخاب متولیان و خادمان بقعه، دستور به اخذ پیشکش برای بقعه و همچنین دستور دربارۀ زمین و آب بقعه است که از اسناد مزبور میتوان به شرایط و قوانین حاکم بر امور مالیاتی و ارضی پی برد.
او با بیان اینکه مجموعۀ ارزشمندی که در ایروان جمعآوری شده و توسط آکادمی علوم ارمنستان و به اهتمام «هـ. پاپازیان» انتشار یافته، شامل اسناد ترکمانان و صفویان است، افزود:« این اسناد، اغلب قبالجات و وقفنامههای کلیساهای ارمنستان بوده و اطلاعات ذیقیمتی دربارۀ دیوان رسایل صفوی به دست میدهد که بسیاری از اسناد این مجموعه حسبالحکم و یا حسبالامر شاه صادر شده و به تأیید وزیراعظم، قاضی و افسران مربوط رسیده است.»
اسماعیلی، مجموعۀ «اسناد ماتناداران» را مجموعۀ مهم دیگری خواند که توسط آکادمی علوم ارمنستان جمعآوری شده و بر اساس موضوعات مختلف از جمله پروانجات، مثالها، اعطایا و ارقام، به چند دسته تقسیم شدهاند و بیشتر این اسناد به حوزۀ جغرافیایی ایروان، نخجوان، جلفا و چخور سعد مربوط میشوند.
به گفته او «اسناد گرجستان» نیز که توسط آکادمی علوم گرجستان به چاپ رسیده است دارای اطلاعات ذیقیمتی است، این مجموعه شامل فرمان، نشان، رقم، حکم و پروانچه است؛ اسناد این مجموعه سیر تطور نامهنگاری از دورۀ شاه طهماسب اول تا دورۀ شاه سلطان حسین را به خوبی نشان میدهد.
این پژوهشگر گفت: «موزۀ بریتانیا نیز دارای مجموعهای از اسناد دورۀ صفویه است که توسط فرهنگ جهانپور، بازنویسی و چاپ شده؛ این اسناد مربوط به انتصابات، موقوفات سیورغالات، دستمزدها و نیز جمعآوری عایدات و مالیات است.»
دانشیار پژوهشکده زبانشناسی، کتیبهها و متون افزود: «این طرح به پنج فصل اصلی تقسیم شده که در فصل اول به بررسی و تشریح انواع اسناد پرداخته شده که این اسناد شامل فرامین سلطنتی، احکام انتصابات و احکامی که ماحصل فعالیت حقوقی سلاطین است، تعلیقه که به حاشیهنویسی امرای عالیرتبه گفته میشد، نشان و پروانچه که جزو اسناد دیوانی محسوب میشدند و نشان معمولاً نامههای رسمی بود که به پادشاه و حاکمان کشورهای دیگر نوشته میشد؛ اما پروانچهها برای انتصابات، اعطایا و اجازهنامهها صادر میشد.»
به گفته این پژوهشگر از دیگر اسناد دیوانی، مثال بود که کاربردی بسیار داشت و در دیوان صدارت، معمولاً برای انتصاب مناصب آستانهها و امور موقوفات، مثال و خطبه صادر میشد.
او با بیان اینکه در فصل دوم به مراحل صدور اسناد پرداخته شده، مراحل نگارش، ثبت و تأیید (ضمن نویسی)، علائم تصدیق و اعتبار را از دیگر مراحل تکمیلی اسناد عنوان و اظهار کرد: «در دورۀ صفویه، اسناد با موضوعات متفاوت در بخشهای گوناگون صادر میشد و هریک از آن بخشها، مسئول، نویسنده و حسابداری جداگانه داشت؛ بنابراین هر سند ابتدا توسط مسئول مربوطهاش تأیید و سپس برای ثبت و ضمننویسی که مهمترین مرحلۀ تأیید بود، ارسال میشد.»
دانشیار پژوهشکده زبانشناسی، کتیبهها و متون با بیان اینکه فصل سوم به ترکیب و اجزای اسناد اختصاص داده شده گفت: «در دوره صفویه، اسناد به لحاظ ساختار ظاهری به دو قسمت اصلی متن و اضافات تقسیم میشدند و هر یک از آنها اجزای دیگری نیز داشتند.»
او افزود:«متن در واقع شرح موضوع بود که بیان میکرد سند به چه منظوری صادر شده، موضوع هم مشتمل بر انتصابات، معافیتها، اعطایا، مجازاتها، اجازه نامهها و اسناد مالی ـ قضایی و... بود.»
به گفته او، بخشهای مختلف سند نیز شامل چند قسمت اصلی از جمله مطلع، خطاب، القاب، شرححال خاتمه و تاریخ بود و اضافات نیز عبارت بود از تحمیدیه یا سرنامه، طُغراو مُهر؛ البته برخی اسناد به نسبت اهمیت گیرندة سند، فاقد بعضی از جزئیات فوق بودند.
اسماعیلی با اشاره به اینکه تشکیلات دیوانی در فصل چهارم تشریح شده گفت: «تشکیلات دیوانی و اداری صفویه مانند ترکمانان به دو قسمت دیوان حکومتی یا دیوان انشا و دفتر محاسبات یا دفترخانه تقسیم میشد؛ دیوان انشا توسط منشیالممالک و دفترخانه توسط مستوفیالممالک اداره میشد و دیوان قضا که در رأس آن «صدر» قرار داشت و متولی امور مذهبی بود، بخشی دیگر از این ساختار را تشکیل میداد.»
او اظهار کرد: «اگرچه وظایف دیوانها در آغاز تأسیس دولت صفویه به روشنی تعیین نشده بود و در مواردی تداخل وظایف در مناصب وجود داشت، اما با تثبیت قدرت در زمان شاه اسماعیل اول و کاهش تدریجی قدرت قزلباشها در دورههای - بعدی بهویژه دورۀ شاه عباس اول، ساختار اداری و دیوانی صفویه دارای تشکیلاتی وسیعتر با وظایفی معین شد.»
وی تصریح کرد:« فصل پنجم به تشکیلات اداری و اجرایی صفویه که به دو بخش اصلی درگاه و دیوان تقسیم میشد اختصاص یافته؛ در این دوره ادارۀ دولت بر عهدۀ دو عنصر ترک و تاجیک بود.»
اسماعیلی با بیان اینکه در اوایل حکومت صفویان، بیشتر امور دولتی در دست قزلباشان معروف به مردان شمشیر بود و رؤسای قبایل، حاکمان ایالات بودند و در رأس امور نظامی قرار میگرفتند خاطرنشان کرد: «تاجیکها که مردان اهل قلم تلقی میشدند، مسؤل امور اداری، دیوانی و مذهبی بودند و بر اساس منابع تاریخی امرا به دو دسته امرای دولت خانه که شامل قورچیباشی، قوللرآقاسی، ایشیک آقاسی و تفنگچی آقاسی و امرای غیر دولتخانه شامل والیان، خوانین، بیگلربیگیان و سلاطین میشد، تقسیم میشدند.»
او در پایان گفت: «در ادامه فصول، پیوستهای طرح که حاوی نمونههایی از اسناد پیش گفته است که مطالعه و تشریح شده و به همراه تصاویر ارائه شدهاند و این طرح برای چاپ در قالب کتاب تحویل انتشارات پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری شده است.»
انتهای پیام/