جهله، بازمانده سفالگری جنوب ایران

یکی از زیباترین و کم‌نظیرترین سفالینه‌های جهان که در منطقه جنوب کشورمان (میناب) تولید می‌شود «جهله» نام دارد. از ده‌ها کارگاه جهله‌سازی فعال در میناب امروز تنها یک کارگاه باقی مانده است. این ظرف با فرمی زیبا و هماهنگ با اصول زیباشناسی دوران خود و حتی امروز، دارای ارزش و اعتباری ورای زمان و مکان، نامتناسب با نیازهای کاربردی امروز اما چشم‌نواز و تحسین‌برانگیز، سفالینه‌ای با پیچیدگی‌ها و رمزهایی در فرایند تولید است. هنرمندان نوگرا آن را به‌گونه‌ای اثری پست‌مدرن می‌نامند و بومیان آن را نمادی از صنعت و هنر مردم خطه هرمزگان.

تولید ظروف سفالی در جنوب ایران قدمتی بیش از ۵هزار سال دارد و ابزار و ادوات به‌دست‌آمده در کاوش‌های مهروموم‌های اخیر استان، مؤید این نکته است. بر این اساس کلپورگان و میناب مهم‌ترین و قدیمی‌ترین مراکز صنعت سفال در جنوب کشور بوده اند، فرضیه‌ای که از یکی دو دهه گذشته مطرح شد و هرروز شواهد بیشتری در اثبات این مدعا به دست می‌آید. 

پیشینه سفالگری در هرمزگان

در سال ۶هزار پیش از میلاد، سفالگری در فلات ایران و آناتولی خاوری و شمال عراق رواج یافته بود. در جنوب شرقی ایران منطقه کلپورگان واقع در استان سیستان و بلوچستان و در جنوب ایران دریکی از تاریخی‌ترین و باستانی‌ترین شهر این مناطق یعنی میناب این رشته دارای سابقه چند هزارساله است. 

شرایط آب و هوایی خاص، خاک مساعد فراوان، و تولیدکنندگان بسیار این منطقه را به یکی از قطب‌های سفالگری در جنوب کشور و کشورهای اطراف تبدیل کرده است. 

طی بررسی و پژوهش‌های باستان‌شناسی در استان هرمزگان، در حال حاضر پیشینه ساخت و وجود کوره‌هایی برای پخت سفال منطقه به هزاره سوم پیش از میلاد (۵ هزار سال قبل) می‌رسد. 

طی دو فصل باستان‌شناسی در این شهرستان هم‌چنین شهرستان رودان، نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن است که: 

– استمرار شیوه ساخت سفال درگذشته در حال حاضر در بعضی از کارگاه‌های میناب به چشم می‌خورد که بعضی از نقوش این سفال‌ها مشابه نقوش سفال‌های هزار سوم پیش از میلاد است. 

– ظروف سفالی به‌دست‌آمده عموماً چرخ‌ساز و تعدادی نیز دست‌ساز است. 

– کشف آثار به‌جامانده از کوره سفال‌پزی در کاوش باستان‌شناسی «تم ماروم» شهرستان رودان در هزاره سوم پیش از میلاد. 

– نتایج آزمایش ترمنومیسانس از گونه‌های مختلف سفال حاصل از کاوش محوطه نخل ابراهیمی میناب و تعدادی از محوطه‌های هم‌جوار آن‌که در آزمایشگاه مرمت وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی انجام شد قدمت ۲۰۹۰ تا ۳ هزار سال را از قطعات سفال‌ها به ما ارائه داده که این سفال‌ها بومی میناب هستند. 

آثار به‌دست‌آمده در این منطقه، ابزار و ادوات این رشته، چرخ سفالگری که با دست به حرکت درمی‌آید و… بیانگر قدمت سفالگری این خطه است. 

«در شش هزار سال پیش از میلاد مسیح، نخستین نشانه‌های استفاده از کوره در صنعت سفالگری دیده می‌شود و بازیافته‌ها حاکی است که در سه هزار و پانصد سال قبل از میلاد مسیح، چرخ سفالگری ساده‌ای که با دست حرکت می‌کرده و هم‌اینک نیز استفاده از آن در روستاهای شهوار (از توابع شهرستان میناب) و کلپورگان (از توان سراوان) رایج است به خدمت سفالگران درآمده و تحول بزرگی در این صنعت به وجود آورده است.» 

جهله

جهله یا همان کوزه آبخوری باقاعده کروی و غیر ایستا (در سطوح شنی با هر وضعیتی ایستایی دارد) امروزه تنها در این منطقه کشور (میناب، روستای شهوار) تولید می‌شود. نمونه‌هایی از این فرم خاص در کشورهای واقع در شرق آفریقا و هم‌چنین در کشور هندوستان سفالینه‌هایی جون جهله دیده‌شده است. 

مهاجرت دوسویه بین ایران و هند از گذشته به علل مختلف تاریخی، تداخل فرهنگی و قومی بسیار و مشترکات هنری و تشابهات بسیاری در زندگی مردم این دو تمدن کهن ایجاد کرد که نمونه‌های آن در جنوب ایران، غرب و جنوب هند بسیار است. 

جهله با توجه به ویژگی، فرم خاص و سایر مواد موجود در گل سفال، در خنک نگه‌داشتن آب کارایی خارق‌العاده‌ای دارد. جهله قرن‌ها فرم باستانی خود را حفظ کرده و استفاده کاربردی از آن امروزه با توجه به پیشرفت و تغییر در نوع زندگی مردم و ورود یخچال و آب‌سردکن‌ها، به میزان قابل‌توجهی کاهش‌یافته و امروزه بیشتر به‌منظور تزیین از آن استفاده می‌شود. 

ساخت این ظرف منحصربه‌فرد در دو مرحله با چرخ‌دستی و کار با دست انجام می‌شود و به‌مراتب سخت‌تر و پیچیده‌تر از ساخت یک کوزه عادی است و نیاز به مهارت و تجربه خاصی دارد.

\"\"

چرخ سفالگری دستی در میناب (روستای شهوار) 

این چرخ در نوع خود در جهان کم‌نظیر است. اما مشابه آن در کشور هند نیز دیده‌شده است، در کشور ما در حال حاضر تنها در روستای شهوار میناب در حال کار است. «بازیافته‌ها حاکی است در سه هزار و پانصد سال قبل از میلاد مسیح، چرخ سفالگری ساده‌ای با دست حرکت می‌کرده و هم‌اینک نیز استفاده از آن در روستاهای شهوار (از توابع شهرستان میناب) و کلپورگان (از توان سراوان) رایج است به خدمت سفالگران درآمده و تحول بزرگی در این صنعت به وجود آورده است.» 

این چرخ بازمانده‌ای از دوران باستان تلقی شده اما تاکنون تحقیق جامع و کاملی در این خصوص انجام‌نشده است. چرخی با توان بالای تولید که تداوم چرخشی خود را تنها با یک‌بار گردش سریع و به‌واسطه وزن صفحه قادر است تا حدود ۱۰ دقیقه حفظ کند و با گردش دوباره سفالگر این چرخش مجدداً در صفحه ادامه می‌یابد. 

مشخصات دستگاه

– صفحه چرخ

مهم‌ترین واصلی‌ترین قسمت دستگاه، چرخ یا همان صفحه گرد آن است، به قطر یک متر و به ضخامت ۶ تا ۷ سانتی‌متر و با وزن تقریبی ۳۰ الی ۴۰ کیلوگرم. جنس آن از گل سفالگری با ترکیب درصدی از پهن الاغ است و ساخت آن نیز تخصص، مهارت و تجربه خاصی می‌خواهد تا چرخ بتواند در حین کار از عهده برآمده، استحکام و کارایی خود را داشته باشد. برای داشتن چرخی خوب و محکم بعد از ساختن آن با گل، صفحه را به مدت ۳ ماه در زیر گل و خاک و در زیرزمین مدفون می‌کنند تا فرآیند سخت شدن به‌آرامی و طی زمانی مشخص انجام شود. 

قبل از قرار دادن صفحه در دل زمین، باید کلیه سوراخ‌ها و کنده‌کاری‌های لازم بر روی صفحه انجام شود. . ابتدا درروی صفحه و در حاشیه کناری نزدیک به محیط دایره به تعداد لازم سوراخ‌هایی به فاصله ۵ سانتی‌متر مانده به کناره بافاصله منظم تقریباً ۲ سانتی‌متر به قطر ۳ الی ۴ سانتی‌متر و عمق ۲ الی ۳ سانتی‌متر تعبیه می‌کنند. این سوراخ‌ها محل قرار گرفتن نوک چوب‌دستی است که سفالگر باید برای گردش درآوردن چرخ، چوب‌دستی خود را به‌سرعت و سهولت در آن قرار داده و صفحه سنگین ۴۰ کیلویی را بگرداند. 

مهم‌ترین و دقیق‌ترین بخش در ساخت صفحه چرخ، تعیین دقیق نقطه کانونی مرکز صفحه در زیر چرخ به‌منظور تعبیه سوراخ برای قرار گرفتن بر روی میخ چوبی مهارشده در زمین است. 

در این قسمت برای جلوگیری از فرسایش ناشی از گردش و اصطکاک بر روی میخ چوبی، صفحه سنگی کوچکی را در مرکز زیرین صفحه تعبیه می‌کنند که سوراخ درروی آن ایجادشده است. 

محل این سنگ باید با دقت زیادی انتخاب شود تا تعادل صفحه ازنظر وزنی برقرار باشد به‌طوری‌که بعد از قرار گرفتن صفحه اصلی بر روی میخ چوبی، صفحه چندین ثانیه باید کاملاً متعادل بر روی چوب باقی بماند و ازیک‌طرف نیافتد. 

– میخ چوبی

این چوب به‌عنوان محور چرخ عمل می‌کند. در زمین تکه چوب سر تیزی بانام محلی تج (Tej) به ضخامت ۵ الی ۷ سانتی‌متر و به ارتفاع ۲۵ الی ۳۰ سانتی‌متر در زمین کوبیده و اطراف آن را باسیمان محکم می‌کنند از این چوب باید به میزان ۱۰ الی ۱۵ سانتی‌متر آن بیرون از سطح زمین باشد تا صفحه چرخ سفال بر روی آن قرارگرفته و بچرخد. 

– چوب‌دستی

چوب نسبت محکمی به طول تقریبی یک متر با سطح مقطع دایره‌ای به قطر تقریبی ۲ سانتی‌متر و از درخت خرما که سفالگر با قرار دادن نوک آن دریکی از حفره‌های ایجادشده در اطراف محیط چرخ، به حرکت دادن چرخ در حول محور وسط اقدام و چرخ را به حرکت درمی‌آورد. 

مراحل ساخت جهله

سفالگر ابتدا چهارزانو بر روی چرخ خم‌شده دودست خود را به‌صورت بازبین زوایای ۹۰ الی ۱۲۰ درجه‌دو نقطه صفحه را محکم گرفته و باقدرت از چپ به راست می‌گرداند. سپس چوب‌دستی را برداشته به‌سرعت انتهای چوب را به لبه صفحه که در آن حفره‌ها به‌صورت منظم قرار دارند، نزدیک می‌کند و در یک‌لحظه چوب را داخل یکی از حفره‌ها کرده و ابتدای چوب‌دستی را که در دست دارد با این چرخش تنظیم و تا لحظات کوتاهی حرکت چوب به‌عنوان متحرک تابعی از حرکت چرخ می‌شود. از این لحظه به بعد سفالگر بامهارت خاصی، فشار وارده به چوب و چرخ را متعادل می‌کند و سپس آرام‌آرام فشار چوب‌دستی را به‌صورت دورانی بر چرخ زیاد می‌کند. از این زمان چوب‌دستی به‌صورت محرک عمل کرده و چرخ متحرک می‌شود. بدین ترتیب سفالگر هر چه در توان دارد و شرایط مکانیکی چرخ اجازه بدهد بر دور چرخ می‌افزاید و در مناسب‌ترین زمان چوب را از صفحه جدا و آماده لقمه برداری و قرار دادن گل بر روی صفحه در حال گردش و مرکز نمودن آن می‌کند. 

چرخ مانند یک فرفره غول‌پیکر در حال گردش عمل می‌کند و بسته به وزن گل و فشار وارده بر آن بین ۱۵ الی ۱۰ دقیقه بدون هیچ انرژی وارده دیگری قادر است به گردش خود ادامه دهد. 

جهله‌سازی دارای سه مرحله است: 

مرحله اول: انگاره

در این مرحله سفالگر شروع به ساخت می‌کند بعد از لحظات کوتاهی گل را به‌صورت یک گل دراز با گردنی باریک بلند و دهانه‌ای که بتواند یکدست را داخل جای دهد، درمی‌آورد. سپس آن را از صفحه توسط نخی جدا کرده در کناری قرار می‌دهد و با برداشتن لقمه بعدی، کوزه‌ای دیگر را بدین ترتیب می‌سازد. جهله ساز در طی یک ساعت بین ۱۰ الی ۱۵ انگاره (هنوز جهله نشده است) را می‌تواند تولید کند. بعد از تولید به تعداد موردنیاز، کار متوقف و تا روز بعد انگاره‌ها در هوای آزاد رها می‌شود تا آب خود را ازدست‌داده و آماده فرم‌پذیری با دست و مرحله بعدی شوند، روز بعد زمانی که کوزه‌ها تا حدودی به حالت چرمینگی رسیدند جهله ساز کار را با ابزار و ادوات خاص خود، آغاز می‌کند. 

مرحله دوم: چاپا

در این مرحله انگاره آماده‌شده در مرحله قبل باید توسط ابزارآلات خاصی تغییر شکل پیدا کنند این ابزار که بسیار ابتدایی و ساده هستند به شرح ذیل است: 

– سونده: (چاله‌ای نیم‌کره در زمین که انگار در آن گرد می‌شود) 

– قاشق‌های چوبی: بانام‌های کوتک ()، چاپا ()، واگر ()، ماتوم ()

– سنگ: جنس آن از گل بوده و در مشت گرفته و برای گرد کردن انگاره استفاده می‌شود. 

– خار نقاشی: شبیه شانه‌ای کوچک است. تکه‌ای گل ذوزنقه‌ای شکل که تعدادی سوزن خیاطی در آن به‌صورت منظم چیده شده است و برای ایجاد خش، نقش و طرح بر روی جهله استفاده می‌شود. 

در این مرحله جهله ساز یکی از ابزارهای اشاره‌شده بالا را به نام‌سنگ (از جنس سفال) در مشت خود می‌گیرد سپس دست خود را تا آرنج داخل انگاره می‌کند و مقداری خاکستر نرم که آن‌هم از بقایای سوخته هیزم کوره به دست می‌آید را بر روی انگاره می‌مالد. آنگاه یکی از قاشق‌های چوبی را در دست راست خود گرفته درحالی‌که به‌صورت منظم و آهسته ظرف را می‌گرداند، به‌آرامی شروع به ضربه زدن و کوبیدن قسمت پایین کوزه می‌کند. با این عمل، حجم پایین ظرف بزرگ و بزرگ‌تر و هم‌چنین کروی نیز می‌شود و چیزی شبیه جهله نهایی اما تا حدودی کوچک‌تر و ضخیم‌تر ساخته می‌شود. عمل خاکستر مالیدن بر قاشقک‌ها و بدنه ظرف در طول ضربه زدن به‌دفعات انجام می‌شود. جهله ساز در این مرحله از قاشق‌های مختلف استفاده می‌کند. 

بعدازاین که جهله اولیه به دست آمد و سطح کروی آن آماده شد جهله ساز آن را برداشته و برای چاپا کردن اقدام می‌کند. او به‌صورت ایستاده جهله را به‌آرامی به روی زمین صاف می‌فشرد به‌طوری‌که نیمه کروی پایین جهله مجدداً صاف و تخت می‌شود، مانند گلابی‌ای که نیمه پایین آن بریده‌شده باشد. این عمل برای استحکام بیشتر جهله در مرحله بعدی است زیرا جهله به دلیل نرم بودن تحمل در آغوش گرفتن جهله ساز را ندارد. در حالت چاپا ۲ الی ۳ ساعت وقت لازم است تا ظرف رطوبت لازم را ازدست‌داده و آماده مرحله بعدی شود. 

در این فرصت استاد جهله ساز ۴ الی ۶ تکه کوچک گل را به‌صورت مخروطی کوچک که «پستون» نامیده می‌شود بر گردن جهله می‌چسباند. سپس توسط خار نقاشی، نقش‌های زیبایی را با سرعت بسیار زیاد روی کوزه ایجاد می‌کند که تاکنون نزدیک به ۳۰ طرح آن شناسایی‌شده است. انواع ماهی، خورشید، ماه و ستاره، درخت و موجی تنها چند نمونه از طرح‌های جهله است. 

مرحله سوم: جهله

در این مرحله با مالیدن خاکستر بر بدنه و اطراف چاپا و قاشق‌های چوبی، جهله ساز ظرف را در آغوش گرفته و مجدداً سنگ را در مشت کرده داخل ظرف فرومی‌برد و مانند مرحله قبل، با قاشق زدن اما این بار باظرافت و دقت بیشتر انجام می‌دهد و جهله را به‌اندازه‌ای که مدنظر است، می‌رساند. قاشق نهایی با دو قاشق دیگر کمی متفاوت است و استاد خود می‌گوید برای ضربه زدن باید گردش کوزه در دست، فشار سنگ و کوبش قاشقک‌ها باهم هماهنگ باشد و این مرحله مشکل‌ترین مرحله ساخت جهله است. 

استادکار در این مرحله چندین بار جهله را به داخل چالهِ سونده که به خاکستر آغشته است می‌برد تا به کروی شدن بیشتر جهله کمک کند. 

آخرین مرحله قاشق کاری یا عمل کتک بسیار نرم، ظریف و اصطلاحاً مخملی است به‌طوری‌که احساس می‌شود جهله در دست فقط گردش می‌کند و قاشقک تنها اشاره‌ای کوتاه و در حد لمس کردن دارد. در پایان بدنه جهله به‌قدری نرم و یکدست می‌شود که محال است اثری از ضربه‌های قاشق را مشاهده کرد. به نظر می‌آید یک دستگاه تراش مجهز این ظرف را پرداخت کرده است. 

آب چگونه در جهله خنک می‌شود؟ 

نظرات بسیاری در این خصوص عنوان‌شده از قبیل فرم خاص و منحصربه‌فرد جهله، نوع خاک منطقه و… اما یک فرضیه از سایر نظریات منطقی‌تر است و آن این‌که وجود خاکستر نرم در کوبش‌های مراحل ساخت، فضاهای بسیار ریزی را در کنار گل سفال به خود اختصاص می‌دهد که بعد از خشک شدن و یک‌بار شست‌وشو، خاکسترها خارج‌شده و منفذهای بسیار ریزی از خود به‌جا می‌گذارند که در جریان گذار هوا از اطراف ظرف، آب درون ظرف خنک می‌شود. 

کوره

جهله سازان برای پختن جهله‌های خود ابتدا تولیدات خود را یک روز در سایه و چند روز در آفتاب خشک می‌کنند و غال با در آخر هفته در کوره قرار می‌دهند. 

کوره جهله بسیار ساده، ابتدایی و بازمانده‌ای از هزاره‌های گذشته است که در کشفیات باستان‌شناسی اشاره‌شده در منطقه، غالب کوره‌های کشف‌شده به این صورت بوده است. 

کوره‌های پخت سفال در روستاهای استان هرمزگان شکل بسیار ساده و ابتدایی دارد و ساختمان آن از یک حفره حلقوی به قطر تقریبی ۲۰۰ سانتی‌متر و عمق ۱۵۰ سانتی‌متر که در زیر دارای آتشخانه‌ای جهت سوزاندن هیزم است، تجاوز نمی‌کند. کوره به‌مانند دو فنجان است که از قاعده به هم چسبیده و بر روی زمین گذاشته‌شده‌اند. (در حالت عادی کوره‌ها سر باز هستند) در بالا حوضچه‌ای قرار دارد که جهله‌ها در آن قرار داده می‌شود و در پایین حفره‌ای وجود دارد که برای ریختن هیزم در نظر گرفته‌شده است. برای پوشاندن سقف کوره از روش بدیع و جالب پر کردن بالای کوره از جهله شکسته‌ها و تکه سفال‌های استفاده‌شده و تمام جهله‌های خام در زیر تکه سفال‌ها قرار داده می‌شود. 

سوخت کوره فقط باید هیزم و شاخه‌های خشک درخت نخل باشد. زمان پخت در این کوره‌ها حدود ۴ ساعت است. به دلیل ابتدایی بودن ساختمان کوره وعدم امکان کنترل درجه حرارت از یک‌سو و ناخالصی خاک پاره‌ای نقاط از سوی دیگر در بیشتر موارد میزان ضایعات بالا است. جهله‌ها بعد از چیده شدن در دهان بالای این کوره، توسط انبوهی از ضایعات کوره قبلی و ظروف شکسته سفالی پوشیده می‌شود. بعد از ۴ الی ۵ ساعت کوره را خاموش و یک روزبه همان شکل رها می‌کنند و سپس جهله‌ها را بیرون می‌آورند. 

انواع جهله

نظر به وسعت منطقه و فراوانی کارگاه‌ها درگذشته و همچنین کاربردهای مختلف، جهله‌ها ازنظر اندازه و فرم، تفاوت‌هایی باهم داشته‌اند: 

۱– بزرگ‌ترین جهله که شاخص‌ترین آن نیز محسوب می‌شود به جهله جمالی معروف بود. ساخت این جهله نیاز به مهارت زیادی داشت که غال با توسط باتجربه‌ترین جهله سازان ساخته می‌شد. 

۲– جهله (اندازه عادی) 

۳– نیم جهله (از اندازه اصلی کوچک‌تر و گاهی هم قاعده آن صاف بود) 

۴– گدوک (ربع اندازه جهله عادی) که آن‌هم در دو فرم گردن کوتاه و گردن بلند ساخته می‌شد. 

۵– خرکی (از گدوک کوچک‌تر و گردن آن نیز کمی بلندتر بود.) 

جهله ازنظر فرم و رنگ

جهله شهواری: این جهله با اندازه متوسط و معمولی ساخته می‌شد و به‌واسطه نوع خاک منطقه شهوار بعد از پخت به رنگ سفید و کرم روشن درمی‌آمد. 

جهله حکمی: ازنظر فرم و اندازه شبیه جهله شهواری اما به دلیل نوع خاک، رنگ آن قهوه‌ای بود. 

کاربردهای دیگر جهله

حمل آب، خنک کردن آب، آبیاری درختان، نگهداری حبوبات، اجرای موسیقی (جهله نوازی) 

جهله‌های نو معمولاً برای نگهداری آب استفاده می‌شده است چراکه به دلیل تازگی سفال آن و وجود خلل و فرج بسیار، کارایی خوبی در خنک کردن آب داشتند. 

جهله‌های باقی‌مانده از سال‌های قبل برای سایر موارد همچون حمل آب از چشمه یا نگهداری حبوبات، خرما و حتی آبیاری درختان (جهله‌های پرآب را در زیر درختان قرار می‌دادند و به‌این‌ترتیب به‌آرامی در مدت‌زمان طولانی درخت رطوبت لازم را از جهله دریافت می‌کرد.) استفاده می‌کردند. 

از کوچک‌ترین مدل جهله یعنی گدوک خرکی، برای نگهداری خرمایی که هسته و پوست آن را درآورده بودند استفاده می‌کردند. 

 

* گزارش: حسن ولی زاده / کارشناس ارشد صنایع‌دستی

انتهای پیام/

کد خبر 14000427395818

برچسب‌ها