امسال و همزمان با روز جهانی گردشگری سال ۲۰۲۱ میلادی، سازمان جهانی گردشگری شعار «گردشگری برای رشد فراگیر» را انتخاب کرده است. با این وصف با توجه به شیوع چندباره ویروس منحوس کرونا در جهان در طی دو سال گذشته از یکسو و فروکش کردن تدریجی آتشی که بر خرمن بشریت افتاده، شایسته است تا نگاهی هر چند گذرا به فراز و فرودهای گردشگری کشورمان در چند سال گذشته داشته باشیم.
یکی از مهمترین پرسشهایی که نگارنده در هنگام نگارش این سطرها با آن مواجه بود این است که براستی سهم صنعت گردشگری در درآمدهای ملی و در یک کلام تولید ناخالص ملی ایران به چه میزان است؟ و آیا امروزه در ایران به گردشگری بهعنوان یک ضرورت در دو حوزه فرهنگی و اقتصادی نگریسته میشود یا همچنان در نگاه برخی مسئولان، گردشگری کالایی لوکس و غیرضروری بهشمار میرود!
براستی تحریمهای چندباره و ناعادلانه ایالات متحده آمریکا بهصورت جسته و گریخته از ابتدای انقلاب بر مردم ایران تحمیل شد و سپس تحریمهای جدیتر که از دهه هشتاد خورشیدی و سپس در دهه نود خورشیدی تا کنون با آن مواجه شدیم در کنار مصائب و مشکلاتش پیامی واضح و روشن برای همه داشت و آن اینکه وابستگی تمام و کمال به اقتصاد نفتی همواره میتواند در فرجام هر دوره برای دولت و مردم دردسر آفرین شود. به گونهای که اتمام قریب الوقوع این میراث فسیلی از یکسو و تکیه بر اقتصاد تک محصولی مبتنی بر نفت و ایجاد وابستگی بر مبنای آن، از سوی دیگر نمیتواند راه گشای توسعه توامان اجتماعی و اقتصادی برای کشور بزرگی همچون ایران بهشمار رود.
با این وصف تحولات صنعت گردشگری که در دو دهه گذشته بهصورت جدیتر از قبل در ایران به وقوع پیوست اثبات کرد که صنعت گردشگری جزو معدود صنایعی است که کشوری در حال توسعه همانند ایران میتواند با تکیه بر آن جوامع روستایی و شهری خود را به یکسان و عادلانه از مواهب آن بهرهمند سازد و جالب اینکه صنعت گردشگری بهعنوان مدرنترین صنعت بشر که محصول عصر انفجار فناوری ارتباطات است توسعه اقتصادی و فرهنگی را به یکسان برای جوامع بشری امکانپذیر میکند.
تحولات گردشگری ایران
بدون شک فعالیت علمی گردشگری در ایران از ابتدای دهه هشتاد خورشیدی آغاز شد به گونهای که دولتهای هشتم، نهم، دهم، یازدهم و هم اکنون سیزدهم با مقوله گردشگری بهعنوان یک واقعیت گریز ناپذیر مواجه هستند، با اینحال با نگاهی به فرآیند توسعه گردشگری در طی این پنج دولت یعنی تا تابستان ۱۴۰۰ خورشیدی، مبرهن است که نگاه این دولتها به مقوله گردشگری یکسان نبوده است، از یکسو سیاستهای تنشزدایی دولت هشتم باعث توسعه گردشگری خارجی شد و تحولات ناشی از افزایش قیمت نفت بهویژه در اواخر دولت نهم و اوایل دولت دهم باعث شد تا به گردشگری خارجی اهمیت کمتری داده شود و گردشگری داخلی به شکل انبوه و نه به صورت علمی توسعه و گسترش چشمگیری یافت و این در حالی بود که تحولات مربوط به انرژی هستهای نیز بر روند فعالیت گردشگری در طی این ایام تاثیر مستقیم داشت.
با این وصف نگاه جدی و زیر ساختی به گردشگری شاید از اوایل سال ۱۳۹۲ به بعد بود که در کشور به آن پرداخته شد و این در حالی بود که به توسعه کیفی گردشگری شاید تا آن زمان کمتر توجه شده بود، با این وصف توسعه زیر ساختهای گردشگری از جمله نجات بخشی خانههای تاریخی و تبدیل آنها به اقامتگاههای سنتی، سفره خانه سنتی و در ایام اخیر بحث ایجاد اقامتگاههای بومگردی در کنار حمایت از سرمایهگذاری گردشگری به واسطه مجال اندکی که بر اثر رفع تحریمها از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ ایجاد شد، باعث شد تا بسیاری از سرمایههای سرگردان ناشی از رشد نقدینگی که بر اثر رکود حاکم بر بازار به ویژه صنعت ساختمانسازی در ایام تحریم قبلی ایجاد شده بود به سمت گردشگری سوق یابد و این در حالی بود که پیوندی عمیق میان گردشگری و تولید و عرضه صنایعدستی نیز به تدریج پدید آمد.
با توسعه متوازن گردشگری در نقاط مختلف کشور حتی مناطق محروم نیز در طی ده سال گذشته به جرگه گردشگری پیوستند، به عنوان نمونه در استان اصفهان تمامی مناطق این استان به واسطه سیاستهای تشویق گردشگری تا پایان سال ۱۳۹۶ به جرگه فعالان گردشگری پیوست، بهنحوی که غرب استان اصفهان آخرین نقطهای بود که به مقصد گردشگران بدل شد.
توسعه گردشگری ایران با تحولات خاورمیانه ارتباط مستقیمی داشت بهنحوی که بروز تحولات سیاسی در منطقه از جمله تهاجم خونین داعش به کشورهای گردشگرپذیر خاورمیانه از جمله سوریه و بروز تحولات سیاسی در بسیاری از کشورهای گردشگرپذیر منطقه از جمله یمن و مصر باعث شد تا به واسطه امنیتی که در ایران وجود داشت، سیل گردشگران خارجی علاقهمند به بازدید از آثار تاریخی و طبیعی خاورمیانه به ایران سرازیر شده و همین امر امیدواری سرمایهگذاران بخش خصوصی را به توسعه گردشگری بیشتر و بیشتر کرد.
با اینحال بروز مجدد تحریم ناعادلانه ایالات متحده آمریکا در کنار بروز سیل و خشکسالی و همچنین تحولات سیاسی داخلی ناشی از بحران بنزین و یا سقوط هواپیمای اکراینی در ایران و در نهایت بروز ویروس منحوس کرونا کام فعالان و برنامهریزان گردشگری را بیش از گذشته تلخ کرد اما فعالان گردشگری با توجه به فراز و فرودهای این صنعت امیدوارانه همچنان به آینده و جهان پسا کرونا چشم دوختهاند، که این خود جای بسی امیدواری است.
آینده گردشگری و ایران
حال که کمتر از یک ماه از آغاز رسمی فعالیتهای دولت سیزدهم میگذرد در سفرهای پایان هر هفته رئیس جمهور شاهدیم که ایشان با سفر به مناطق محروم از لزوم توسعه سخن رانده و شاه بیت برخی از سخنان او توسعه گردشگری در مناطق مختلف کشور است، که این نکته خود امیدواری به عزم دولت جدید را در توسعه گردشگری و ادامه روند گذشته بیشتر میسازد.
حال که به تدریج از یکسو به جهان پسا کرونا نزدیک و نزدیکتر میشویم و از سوی دیگر تحریمهای آمریکا اثبات کرد که وابستگی به اقتصاد تک محصولی بسیار آسیبپذیر است و با توجه به این که ایران در زمینه مدرنترین صنعت جهان یعنی گردشگری از زیرساختهای خوبی برخوردار است آیا زمان آن فرا نرسیده تا گردشگری به عنوان بازویی قدرتمند در کنار نفت برای توسعه اقتصادی آینده ایران قرار گیرد!
حال با در نظر گرفتن این نکته بر برنامهریزان و فعالان گردشگری واجب است تا بدون فوت وقت در راستای شناسائی مقاصد جدید سفر، شناسائی، معرفی و بومیسازی گونههای جدید سفر در مناطق مختلف ایران همچون گونه سفر ایمن و هوشمند و همچنین تعریف رویدادهای جدید فرهنگی و اجتماعی در راستای معرفی گونههای سفر مربوط به این فرآیند، دوری گزیدن از ترویج دوباره سفر انبوه، استانداردسازی مسیرهای گردشگری بهویژه جادهها در راستای توسعه متوازنسازی سفرهای داخلی متناسب با توان و سهم هر استان، تحکیم منطقی پیوندهای گردشگری با دو مقوله میراثفرهنگی و صنایعدستی، استانداردسازی خودروهای داخلی در راستای توسعه سفر ایمن و بهینهسازی ساختار حمل و نقل عمومی حداقل آن بخشی که خارج از تحریمها است را در دستور کام خود قرار دهند.
آری گردشگری در نیمه دوم سال ۲۰۲۱ میلادی و همچنین نیمه دوم سال ۱۴۰۰ خورشیدی میتواند رشد فراگیر را برای ایران همانند سایر کشورهای جهان به ارمغان آورد به شرطی که به توسعه پایدار و افزایش تولید ناخالص ملی بر مبنای صنعت گردشگری اعتماد کرده و در صورت رفع تحریمها و امکان صدور مجدد نفت به میزان وسیع، گردشگری را فراموش نکنیم.
انتهای پیام/