آداب و رسوم پیش از نوروز در ایران

سال روزهای پایانی خود را تجربه می‌کند و تقویم خبر از آمدن نوروز می‌دهد. مردم سرزمین‌مان به تکاپو افتاده‌اند تا از آداب و رسوم پیش از نوروز در ایران جا نمانند و سنت‌ها را به جای بیاورند.

به گزارش میراث آریا و به نقل از همشهری، سال روزهای پایانی خود را تجربه می‌کند و تقویم خبر از آمدن نوروز می‌دهد. مردم سرزمین‌مان به تکاپو افتاده‌اند تا از آداب و رسوم پیش از نوروز در ایران جا نمانند و سنت‌ها را به جای بیاورند. همه کم و بیش آداب قبل از رسیدن سال نو را می‌دانند و از ماه‌ها قبل برای اجرای‌شان برنامه ریزی می‌کنند. باید همه چیز مهیای آمدن بهار و برپا شدن خوان نوروزی شود؛ برای همین است که کسی چیزی برای اجرای آداب عید نوروز کم نمی‌گذارد و همه تمام توان‌شان را در هر چه بهتر اجرا کردن رسم‌ها به کار می‌گیرند؛ آیین‌هایی که از گذشته تا به امروز تغییرات زیادی به خود دیده اند. در این مطلب ابتدا با مرور آداب و رسوم امروزی کمی لحظات‌تان را شیرین می‌کنیم و سپس سفری به سال‌های گذشته را تجربه خواهیم کرد تا سنت‌های فراموش شده را به شما معرفی کنیم. 

امروزه همه با نزدیک شدن به سال نو به کارهای خاصی مشغول می‌شوند که همگی آن‌ها از گذشته‌های دور به یادگار مانده اند. این مراسم عبارتند از: 

۱- خانه تکانی | زدودن آلودگی‌ها
اواسط بهمن که از راه می‌رسد کم کم ذهن خانم خانه به شستن، تمیز کردن، وسایل نو خریدن، تعمیر کردن ابزارها، شستن فرش‌ها و لباس‌ها مشغول می‌شود. طبق رسم دیرین، برنامه ریزی برای خانه تکانی را خانم خانه برعهده می‌گیرد؛ اما کسی نباید از زیر کار در برود و این مراسم مشارکت همه اعضای خانواده را می‌طلبد. 
دلیل این خانه تکانی چیست؟ در ایران باستان اعتقاد بر این بود که نباید هیچ گونه آلودگی از سال پیش، بر جسم و جان خانه باقی بماند و باید سال نو در محیطی پاکیزه برای اعضای خانواده آغاز شود. بهتر است در این میان فراموش نکنیم که خانه تنها یک نمود بیرونی از زندگی ماست و آنچه اهمیت دارد این است که با دلی پاک و عاری از هر گونه کینه و نفرت به استقبال عید نوروز برویم. 
سالی بشد از دست در ایام جوانی
نوروز رسید و تو همینی که همانی! 
گیرم که به رسم همگان خانه تکاندی! 
پس کی دل افسرده خود را بتکانی؟ 

۲- خریدهای نوروزی 
با آغاز ماه اسفند بازارها و مراکز خرید رنگ دیگری به خود می‌گیرند. همهمه‌ای در بازارها و خیابان‌ها برپا می‌شود و بساط دست فروشان در همه جا به چشم می‌خورد. هرکس بسته به وسع مالی خود سعی می‌کند تکه‌ای لباس نو بخرد و وسایل پذیرایی از مهمانان عید نوروز را آماده کند. در این میان بسیاری به فکر نو کردن وسایل زندگی‌شان می‌افتند و دوست دارند با ورود به سال نو تعدادی لوازم نو نیز در خانه داشته باشند. آجیل، میوه و شیرینی هم قسمت‌های خوشمزه این خرید هستند که در بخش پایانی از فهرست خریدهای نوروزی قرار دارند و معمولا دیرتر از همه اقلام دیگر تهیه می‌شوند. 

۳- از راه رسیدن حاجی فیروز و عمو نوروز
حاجی فیروز یک چهره شناخته شده در فرهنگ فولکلور ایرانی است که در روزهای پایانی سال، به شهرها و روستاها می‌آید تا خبر رسیدن نوروز را به مردم بدهد. حاجی فیروز مردی لاغراندام است که کلاه دوکی بر سر دارد و گیوه‌های نوک تیز با لباسی سُرخ برتن می‌کند. او یک دایره زنگی یا تنبک در دست می‌گیرد و به رقص، شیرین‌کاری و خواندن آواز می‌پردازد و هرکس می‌تواند بسته به وسع خود مقداری پول به او پرداخت کند. به جز حاجی فیروز، چهره فولکلور دیگری نیز در خیابان‌ها به چشم می‌خورد که آمدن سال نو را نوید می‌دهد و با نام عمو نوروز یا بابا نوروز شناخته می‌شود. این شخصیت افسانه‌ای به همراه حاجی فیروز می‌آید و در شهرها و روستاها به گردش می‌پردازد. از ویژگی‌های ظاهری او می‌توان به مو و ریش سفید، کلاه نمدی، کمربند ابریشمی آبی، شال سفید، شلوار کتان و گیوه تخت نازکش اشاره کرد. 

۴- کاشتن سبزه
سبزه کهن‌ترین و بارزترین نمادی است که بر سر سفره هفت سین قرار می‌دهیم. اهمیت این نماد به حدی است که در گذشته‌های دور و در ایران باستان، ۲۵ روز مانده به پایان سال، دوازده ستون از خشت خام در میدان شهر می‌ساختند تا به نشانه ۱۲ ماه سال بر روی هریک دانه یا غله‌ای بکارند. گندم، جو، برنج، باقلا، کاجیله (گیاهی از تیره مرکبات)، ارزن، ذرت، لوبیا، نخود، کنجد، عدس و ماش را بر روی هر یک از این ستون‌ها سبز می‌کردند. مردم در ششمین روز فروردین، شادی‌کنان این سبزه‌ها را می‌کندند و جشنی برپا می‌ساختند. 
درست است که امروزه دیگر خبری از آن ستون‌ها نیست؛ اما هنوز هم بسیاری در خانه های‌شان رسم سبزه سبز کردن را انجام می‌دهند و ده روز یا دو هفته پیش از نوروز، در ظرف‌های کوچک و بزرگ دانه‌هایی چون گندم، عدس، ماش و … را سبز می‌کنند تا بر سر سفره هفت سین قرار گیرد. 

۵- پنجشنبه آخر سال
یادکردن از رفتگان یکی دیگر از مراسم استقبال از نوروز است که از دیرباز میان مردم رواج دارد. این مراسم برای آن‌هایی که به تازگی و در طول سال گذشته عزیزی را از دست داده اند، رنگ و بوی دیگری دارد و از اهمیت خاصی برخوردار است. حتا برخی سبزه و وسایل هفت سین یا نمادهایی از نوروز را بر مزار رفتگان می‌نهند تا روح آن‌ها را در شادی این جشن سهیم کنند. برای آنکه سال با حال و هوایی معنوی خاتمه یابد، به جز زیارت اهل قبور، رفتن به زیارتگاه‌ها و امامزاده‌ها و مزار شهدا نیز در این روز انجام می‌شود و اماکن متبرکه را مملو از جمعیت می‌کند. 

۶- سمنوپزون
سمنو یکی از اجزای خوشمزه سفره هفت سین است که در بسیاری از مناطق ایران طی مراسم خاصی طبخ می‌شود. اعضای خانواده و دوستان دور هم جمع می‌شوند و با خواندن آوازهای خاص و حتی برگزاری رقص‌های محلی سمنوی هفت سین را تهیه می‌کنند. جوانه گندم و آرد مواد اصلی تشکیل دهنده این خوراکی هستند که علاوه بر نقش نمادین در هفت سین، خواص زیادی نیز برای سلامتی انسان دارد. 

۷- آماده‌سازی و وسایل هفت سین 
سفره هفت سین مهم‌ترین نماد نوروز است که در خانه‌ها برپا می‌شود. از دیرباز این سفره رنگین، ۷ روییدنی و خوراکی که با حرف «سین» شروع می‌شوند را در خود دارد: سیب، سبزه، سنجد، سماق، سیر، سرکه و سمنو. علاوه بر این خوراکی ها، قرآن، آینه، شمع، تخم‌مرغ رنگ شده، ماهی قرمز، نان و سبزی، گلاب، گل، سکه و… نیز بر سر این سفره قرار می‌گیرند. جالب است بدانید که مردم هر شهر و دیار به گونه‌ای متفاوت این سفره را می‌آرایند و سعی می‌کنند به بهترین شکل آن را آماده کنند. 

۸- چهارشنبه‌سوری | برافروختن آتش در پایان سال
غروب آخرین سه شنبه سال به چهارشنبه سوری مشهور است و در این شب مراسم مختلفی انجام می‌گیرد. اصلی‌ترین مراسم، برپا کردن آتش و پریدن از روی آن است که در همه نقاط کشور برگزار می‌شود. مردم در شهرها و روستاها جشنی برپا می‌کنند و نشاط و شادمانی در همه جا به چشم می‌خورد. 

۹- خوردن سبزی پلو | طعم تازگی و نشاط
به شب پیش از سال تحویل شب عرفه می‌گویند و در طی آن از خانه ها، بوی سبزی پلو با کوکوسبزی، سیر تازه و ماهی به مشام می‌رسد. در قدیم، آن‌هایی که توانمندتر بودند برنج، روغن، ماهی و تخم مرغ برای مستمندان تهیه می‌کردند تا آن‌ها نیز بتوانند از این شب بهره ببرند. اعتقاد بر این است که خوردن این غذا در این شب، دل را زنده می‌کند و نشاط و سرزندگی به همراه می‌آورد. امروزه تهیه ماهی بسیار آسان است اما در گذشته امکان تهیه آن به این راحتی وجود نداشت پس آن را بعد از صید در آب نمک غلیظ می‌خواباندند، دود می‌دادند و خشک و نمک سود می‌کردند تا ماهی دودی تهیه کنند و در شب عید به مصرف برسانند. 

مراسمی که فراموش شده‌اند
سنت‌هایی که امروزه پابرجاست در گذشته نیز رواج داشته اند. در این میان برخی فعالیت‌ها و مراسم کم کم رنگ باخته و از میان رفته اند. در گذشته ۲۰ روز مانده به عید، مردم به تکاپو می‌افتادند تا به استقبال نوروز بروند. آن‌ها فعالیت‌های زیر را انجام می‌دادند: 

۱- تزیین اماکن عمومی
از اوایل اسفند ماه دکان داران محل کسب خود را می‌آراستند و حال و هوایی نوروزی به آن می‌بخشیدند. آجیل فروش‌ها با سینی‌های بزرگ و کوچک از آجیل، جلوی دکان را زینت می‌دادند، میوه فروش ها، پیازِ نرگس و سنبل را در گلدان‌های شیشه‌ای سبز می‌کردند و همه جلوه‌ای خاص به کسب و کارشان می‌دادند. مفصل‌ترین تزیینات مربوط به قنادی‌ها بود چرا که از مردم بیشتری پذیرایی می‌کردند. آن‌ها طاقی را جلوی در دکان‌شان درست می‌کردند و با کله قند، نارنج و شیشه‌های آبلیمو و گلاب رشته‌هایی را می‌ساختند تا به طاق آویزان کنند. سپر و شمشیر ساخته شده از نبات نیز جزو جدانشدنی این تزیینات بود. مخروط‌های گچی جلوی قنادی‌ها با لامپ‌هایی که به هنگام شب روشن می‌شدند نیز جلوه‌ای خاص به شهر می‌دادند. قنادان، پرده‌های نقاشی شده مربوط به جنگ رستم و اسفندیار یا رستم و دیو سپید را بر سردر مغازه‌شان می‌آویختند و بر بالای آن‌ها نیز چراغ‌هایی را روشن می‌کردند. حمام‌های عمومی نیز زینت داده می‌شدند و قسمت رختکن به زیبایی آراسته می‌شد تا شکلی نوروزی به خود بگیرد. 

۲- به راه افتادن دسته آتش افروز
در هفته آخر سال، دسته‌هایی در شهرها و روستاها به راه می‌افتادند که به آتش افروز شهرت داشتند. هر یک از این دسته‌ها ۴ یا ۵ نفر را درخود داشت که صورت و گردن خود را سیاه کرده بودند. آن‌ها مقداری خمیر را به سر می‌گرفتند، روی آن پنبه یا کهنه آغشته به نفت می‌گذاشتند و آتش می‌زدند. هر یک از آن‌ها مشعلی نیز به دست داشتند و با ضرب تنبک و تصنیف خوانی عده‌ای از مردم حرکت می‌کردند. آتش افروزها در مسیرشان به مغازه‌های مختلف می‌رفتند و از هر کدام پول درخواست می‌کردند. شعر آن‌ها این بود: 
آتش افروز حقیرم سالی یک روز فقیرم

۳- به راه افتادن دسته غول بیابانی
دسته غول بیابانی، دسته‌ای بود که یک مرد بلند قد داشت. این مرد بلند قد، لباس تنگ چسبانی از پوست گوسفند سیاه بر تن می‌کرد و در خیابان‌ها به راه می‌افتاد. عده‌ای تنبک زن هم دور او را می‌گرفتند و می‌خواندند: 
من غول بیابانم سرگشته و حیرانم
دکان داران نیز موظف بودند به دسته آن‌ها پولی پرداخت کند. 

۴- روشن شدن چراغ‌های شب عید
در گذشته اعتقاد بر این بود که در شب سال نو خانه باید غرق در نور باشد. به همین دلیل اجاق یا منقل و چراغ‌ها را روشن می‌کردند و تا صبح روز دوم عید آن‌ها را روشن نگه می‌داشتند. شیوه سوختن این چراغ ها، تفسیر خاصی داشت؛ روشن و سالم ماندن چراغ‌ها سالی پربرکت با دلخوشی و تندرستی را نوید می‌داد و اگر لوله چراغ‌ها دوده می‌زد یا شمع درون آن‌ها به یک طرف می‌افتاد، تاریکی و کدورت به وجود می‌آمد. خاموش شدن چراغ نیز نشانه از دست رفتن مال و امید بود و در بدترین حالت شکستن یا واژگون شدن چراغ، درگذشت کسی از نزدیکان یا زیر و رو شدن زندگی اهل خانه را در پی داشت. 

برخی آداب و رسوم جالب پیش از نوروز در شهرهای ایران
مردم سراسر ایران به گونه‌ای خاص به استقبال نوروز می‌روند؛ اما در این مطلب به گوشه‌ای از آن‌ها اشاره می‌کنیم: 
* در ترکمن صحرا، رسم بر این است که پس از خانه تکانی با نخ سفید و سیاه، اسپند، نظر چشم، منجوق، نمک و نوعی چوب به نام داغدان وسیله‌ای می‌سازند و آن را به نشانه برکت از بالای در خانه آویزان می‌کنند. 
* در ورامین از حدود بیست روز پیش از عید، مراسم سمنو پزان برگزار می‌شود و زنان در طی پخت آن از حضرت زهرا حاجت می‌خواهند. آن‌ها در روز پخت سمنو آش نیز خیرات می‌کنند و همچنین معتقدند که مردها و افراد ناپاک نباید به گندم خیس خورده سمنو نگاه کنند. 
* در کردستان مردم با رسم کوسه گردی به استقبال نوروز می‌روند. در این مراسم فردی در آخرین روزهای پیش از عید با لباسی مانند کوسه در میان مردم می‌گردد تا باعث سرگرمی و تفریح و خنده آن‌ها شود؛ اما همین طنز از عمیق‌ترین واقعیات تلخ جامعه سخن می‌گوید و دردها و رنج‌ها و آرزوهای تحقق نیافته یک قوم را بازگو می‌کند. 
* در همدان سبزه انداختن با وسواس زیادی انجام می‌شود. آن‌ها در گذشته معتقد بودند که دانه سبزه هفت سین، باید از فرد مومنی خریداری شود تا رشد بهتر سبزه و محصول بیشتر در سال آینده را به ارمغان آورد. در این میان اگر فروشنده‌ای مغازه‌ای به سوی قبله داشت فروش بیشتری را تجربه می‌کرد. 
* همدانی ها، پیش از عید نوروز غذایی به نام قوت خدر نبی یا غذای خضر نبی می‌خورند که از ترکیب نان خشک، گردو، پنیر و شیر تهیه می‌شود. در گذشته باور بر این بود که با خوردن این غذا، حضرت خضر بر فرد نظر می‌کند. 
* در ماسال، در صبح روز چهارشنبه پیش از نوروز، سه تا هفت مرتبه از روی رودخانه می‌پرند و طلب سلامتی خود و خانواده‌شان می‌کنند. 
* در شفت، مردم با مراسم زیبای عروس گوله به استقبال نوروز می‌روند. عروس گوله یا گل عروس، نمایشی است که در آن غول، پیربابو و نازخانم نقش اصلی را برعهده دارند. غول نشانه‌ای از سیاهی و زمستان و پیربابو، نماد باغبانی و زیبایی بهار است. موضوع این نمایش دعوای غول و پیربابو بر سر نازخانم است که در نهایت به کشتی بین این دو می‌انجامد. زمان برگزاری نمایش از حدود نیمه دوم اسفند ماه آغاز می‌شود و برگزارکنندگان آن هدایایی مثل برنج، تخم مرغ، شیرینی و گاهی هم پول دریافت می‌کنند. 
* در قوچان، هفده روز پیش از آمدن بهار، به دشت و صحرا می‌روند و سنگی را در محلی قرار می‌دهند. آن‌ها یک یا دو هفته پس از عید دوباره به سراغ سنگ می‌آیند و اگر در زیر آن گیاه یا حشره‌ای ببینند آن را به نشان سال پر خیر و برکت می‌پندارند. 
* همچنین در فرهنگ قوچانی‌ها دو روز مانده به شب اول فروردین، به روز عرفه یا روز اموات مشهور است. آن‌ها در این روز به یاد درگذشتگان شیر برنج تهیه می‌کنند و خیرات می‌دهند. 
* در برخی از شهرهای آذربایجان، در روز خاصی سبزه کاشته می‌شود. آن‌ها سومین چهارشنبه اسفندماه به خیس کردن و کاشتن گندم و عدس برای سبزه‌های نوروزی اختصاص می‌دهند.

انتهای پیام/

کد خبر 14001227761474

برچسب‌ها