خودآگاهی میراثی و پویایی هویت ملی

یکی از مشکلاتی که جامعه ما از آن رنج می‌برد، شکاف نسلی و به این ترتیب عدم انتقال دانش و علوم میراثی به نسل جدید است.

در این حالت سیاست‌های یادآوری در مسیر  تقویت حافظه فرهنگی اهمیتی دو چندان می‌یابد‌. سياست‌های یادآوری خود در چارچوب سیاست‌گذاری فرهنگی می‌تواند پیوند دهنده دو عنصر کلیدی سواد میراثی و سواد رسانه‌ای باشد.

 به‌این ترتیب تقدیر از چهره‌های برجسته‌ای که نماد سواد و علوم میراثی هستند و از نگاه جامعه دور مانده و یا از یاد رفته‌اند،  یکی از راه‌های توسعه سواد، دانش و علوم میراثی در جامعه، آشنایی جوانان ایرانی با منظر  میراثی و فرهنگی و پویایی حافظه فرهنگی ایرانیان و کوشش در کاهش شکاف نسلی نوجوان و جوانان ایرانی با میراث فرهنگی تلقی می‌شود.

 سیاست یادآوری و تقویت حافظه فرهنگی در نقطه مقابل فراموشی جمعی و نسلی قرار دارد. از این چشم‌انداز، پویایی هویت ملی در پیوند با منابع مهم آن چون میراث فرهنگی ممکن است و این یک  بدون خودآگاهی میراثی و تجلی در شکلی زنده و میان‌نسلی خود دور از دسترس خواهد بود.

این خودآگاهی در چهره مفاخر، مشاهیر و نخبگان میراث فرهنگی تجسمی عینی، انضمامی و ملی می‌یابد و در پهنه عاملیتی ستودنی در عرصه علوم میراثی،‌ چشم‌اندازی کلیدی برای ظهور سرمایه نمادین و فرهنگی جامعه  است.

 در این حالت، نمادهای برجسته علوم و دانش میراثی، تبدیل به گروه مرجعی می‌شوند که در چشم‌اندازی غیررسمی، به فرهنگ ملی تعلق دارند و پل اتصال گروه‌های مختلف چون اقوام ایرانی، زنان و مردان و... خواهند بود. 

 در این حالت و در مسیر چنین رویکردهایی است که می‌توان از میراث فرهنگی به‌عنوان یک میراث زنده که با تجربه زیسته مردم جامعه گره می‌خورد و یک میراث میان‌نسلی است سخن گفت و سرمایه اجتماعی را در آن به‌مثابه یک میراث ملی بازجست. امکان گفت‌وگو میان نسل جدید و نسل‌های پیشین، می‌تواند از پویایی منظر میراثی حکایت کند و ایده تداوم این پویایی را در نسل جدید تقویت کند.

 مفاخر میراث فرهنگی نمادهای زنده‌ای از پویایی یک ملت در مسیر شناخت و حفظ فرهنگ خویش و کوششی بزرگ در خودآگاهانه ساختن هویت ملی مردم ایران به‌شمار می‌آیند.‌

انتهای پیام/

کد خبر 14010408622314

برچسب‌ها