با زندگی انسانها در شهرها و اجتماعات انسانی مجموعه رفتارهایی متولد میشود که بهمرورزمان تکمیلشده و با انتقال از نسلی به نسل دیگر، میان افراد آن جامعه نقشی اساسی یافته و جزئی از بدنه زندگی اجتماعی و تعاملات روزمره مردم میشود. امروزه رسوم و آداب بومی در شهرهای دارای کهن جزئی از بدنه پیشینه تاریخی آن شهر محسوب میشود و تلاش میشود تا با حفظ آن مقدمات معرفی مناسب این آدابورسوم را به جوامع دیگر مهیا سازند. حتی ممکن است در مواقعی صرفاً همان رسوم و آداب کهن یک شهر منجر به جذب گردشگر و بازدیدکننده در اوقاتی از سال شود.
حفظ و زنده نگهداشتن آداب، سنتها، رسوم و قوانین کهن یک شهر تاریخی کمتر از حفاظت از کالبد معماری و آثار تاریخی آن شهر نیست چراکه شهرها بدون جریان داشتن زندگی و تعاملات انسانیشان چیزی جز یک موزه معماری نیستند و همین روابط انسانی است که علاوه بر تکمیل شهرهای ارزشمند تاریخی موجب تمایز آنان نیز میشود. شهر سلطانیه در سال ۱۸۰۳ میلادی در اثر زلزله بهطور کامل خالی از سکنه شد و به شکل قریهای کوچک درآمد. بهتدریج بعد از آن واقعه مهاجرتهایی از نقاط مختلف کشور به این شهر شکل گرفت بهگونهای که از ساکنان دوره ایلخانی اثری نمانده بود. بر این اساس از نظر ترکیب قومی، در حال حاضر همگی مردم شهر سلطانیه از قوم ترک هستند. احتمال میرود بسیاری از آدابورسوم کهن این شهر بر اثر این واقعه فراموش شده باشد، اما هماکنون در این جامعه کمابیش رفتارهایی وجود دارد که مربوط به گذشته این شهر است و لازم است برای حفظ حیات و معرفی آن به دیگران، برنامههای لازم و اقدامات مؤثری صورت پذیرد. تعداد زیادی از این آداب و سنن مربوط به مراسمها است.
بهعنوانمثال برپایی مراسم شب چله، وجود رسوم متعدد در ازدواج، مراسم شب آخر سال، همکاری و تعاون قابل توجه بین اهالی شهر در مراسم تدفین و خاکسپاری اموات و اهمیت زیاد مراسمها و مناسبتهای مذهبی نام برد. اشعاری که در اعمال شبهای محرم به کار میرود عموماً اشعار برجایمانده از دوران صفویه و قاجاریه که در طول زمانهای گذشته تاکنون بهصورت شفاهی و سینهبهسینه منتقل شده است.
شعرخوانی و ادبیات از ویژگی عمده فرهنگ مردم سلطانیه است. زبان و ادبیات فولکوریک این مردم در طول تاریخ تکوین شده و به نحوی در رسمها و آیینهای قومی انعکاس یافته است. اشکال مختلف ادبیات فولکوریک این خطه، محصول پیکار و تلاش مردمی است که غم و شادی، آرزو، نفرت و محبت خود را در قالبهای آن منعکس کردهاند.
نمونههای گوناگونی از این نوع آثار بهصورت عادتها، روشها، رسمها، اعتقادات، باورهای دینی و مذهبی و ورزشهای محلی که آنها را از مناطق دیگر استان مجزا میکند در میان ساکنان جاری است. یکی از ویژگیهای مردم آذریزبان که تا حدودی در میان ساکنان شهر سلطانیه عمومیت دارد بیان احساسات خود در مواجهه با پدیدههای طبیعی و رخدادهای اجتماعی به زبان شعر است. برجستهترین نوع شعر به بایاتی معروف است. بایاتی، از زندگی و راز و نیازهای مردم ساده و پاکدل مایه میگیرند و در غالب لفظهایی روان و بیتکلف جاری میشوند. بایاتها از نظر محتوا و مضمون از یک سو مظهر و آینه زلال عشق و آرزو و امید و رنج و شادی و از سوی دیگر، کتاب ناگشوده باورها، آیینها، رسمها و خصلتها و خلق و خوی قومی انسانهای ساده و پاکدل، در طول نسلها و قرنها است.
از قدیمیترین نمونههای ادبیات فولکوریک شهر سلطانیه، سرودهها و ترانههایی است که در ارتباط با کار روزانه خوانده و اجرا میشدند. هدف این سرودهها موزون کردن فعالیتهای حرفهای و تعریف و توصیف کار و ابزار است مانند مراسم دعوت از خورشید، خیدر - خیدر، قودو - قودو و…. از دیگر آیینهای مهم و فرهنگی شهر سلطانیه، برگزاری مراسم کشتی پهلوانی است که سالی یکبار برگزار میشود.
شرط اصلی برای شرکت در آن، آشنا نبودن به قوانین کشتی آزاد و فرنگی است. در این مسابقه دو پهلوان از کمربند یکدیگر برای غلبه بر حریف مقابل یعنی تماس پشت حریف با تشک کشتی استفاده میکنند همچنین محدودیت زمانی در این رقابت وجود ندارد و پهلوان بتواند پشت حریف مقابل را به تشک برساند، برنده خواهد بود. گستره آدابورسوم سلطانیه تنها محدود به این موضوعات نیست و بررسی دقیقتر این مطلب نیازمند پژوهشی همهجانبه و وسیعتر است. همچنین توجه به صنایعدستی و شناخت ماهیت و پیشینه تولیدات بومی این شهرستان نیز مبحث مهمی است که نباید از نظر پوشیده بماند.
مهم شمردن ارزشهای جامعه در حیطه آداب و سنتها موضوع مهمی است که مدیران و برنامهریزان میبایست برای پیشبرد برنامههای پژوهشی و عملیاتی خود از آن بهره گیرند، زیرا ارزش نهادن و توجه به سرمایههای فرهنگی اجتماعات ساکن در شهرهای حائز ویژگیهای تاریخی موجب پدید آمدن حمایتهای مردمی از طرحها و برنامههای دولتی میشود.
انتهای پیام/