خرابی‌هایی که سفر ملکه الیزابت دوم به اصفهان به بار آورد!

با درگذشت ملکه الیزابت دوم یکی از طولانی‌ترین دوران حکمرانی یکی از حکمرانان در تاریخ انگلستان و جهان به مدت کمی بیش از 70 سال به اتمام رسید، با این وصف شاید نقل حکایتی از سفر او به ایران و اصفهان و تأثیر این سفر بر میراث‌فرهنگی اصفهان شنیدنی باشد.

در شهریورماه امسال خبر درگذشت ملکه الیزابت دوم در سن 96 سالگی و پس از 70 سال سلطنت بی‌وقفه، شاید مدتی اخبار مربوط به کشور کهن انگلستان را بر سر زبان‌ها انداخت، در این میان تاریخ 200 ساله اخیر روابط انگلستان و ایران را به‌ویژه در دوران قاجار و سپس دوران پهلوی و نقش این کشور در بسیاری از مشکلات پیش روی ایرانیان در دو سده اخیر پوشیده نیست.

ملکه الیزابت دوم به گفته خود اولین شاه انگلستان بود که پس از شکل‌گیری روابط ایران و انگلستان از عصر صفوی تا دوران معاصر به ایران سفر می‌کرد و این در حالی بود که مطابق نشست دولت‌های ایران، اصفهان همواره دومین مقصد سفر سران کشورهای خارجی پس از سفر به ایران و دیدار با مسئولان کشور در تهران به شمار می‌رفت.

در این میان روایتی جالب از تنها سفر ملکه انگلستان به ایران در سال 1339 و سفرش به اصفهان ویژه در خصوص برخورد دولتمردان وقت با میراث‌فرهنگی اصفهان در اسناد مختلف تاریخی نقل‌ شده که از آن جمله می‌توان به شرح خاطرات عبدالرضا هوشنگ مهدوی از دیپلمات‌های وقت وزارت امور خارجه ایران و از مورخان دوران معاصر و همچنین روزنامه‌های روزانه، "اطلاعات" و "مجاهد" اصفهان اشاره کرد.

بر اساس اسناد و مدارک تاریخی، الیزابت دوم و همسرش "پرنس فیلیپ" (دوک ادینبورگ) در تاریخ چهارشنبه سیزدهم اسفندماه 1339 در ادامه سفر 9 روزه‌شان به ایران سفری نیم روزه به اصفهان داشتند.

از زبان شادروان دکتر لطف‌الله هنرفر از مؤسسین رشته تاریخ دانشگاه اصفهان و رئیس وقت اداره حفاظت از آثار تاریخی اصفهان نقل‌شده که در محل کار خود در کاخ چهلستون نشسته بودم که ناگهان مهندس دها استاندار به همراه تیمسار پیروزان فرمانده نظامی منطقه اصفهان خبر آمدن شاه و ملکه انگلستان و همسرش را به اطلاع او می‌رسانند. دکتر هنرفر نقل می‌کند استاندار اعلام کرد: «چون اصفهان جای مناسبی برای خوابیدن ملکه ندارد، بعد از دیدن آثار باستانی شهر، ناهار را در کاخ چهلستون صرف نموده و سپس عازم شیراز می‌شود.» آنگاه استاندار نظری خریدارانه به باغ و استخر کاخ انداخت و عنوان کرد: «تمام این چنارها باید بریده و به‌جای آن چمن‌کاری شود.» با تعجب و نگرانی به استاندار عرض کردم: «ملکه انگلستان از کشوری می‌آید که دارای چمنزارهای طبیعی گسترده است، لذا دیدن چمن برای او لطفی ندارد، افزون بر این اگر قرار است ملکه اسفندماه بیاید هوا سرد است و چمن روییده نمی‌شود، بنابراین منظره چنارها دیدنی‌تر است.» استاندار پس از ردوبدل کردن این صحبت‌ها از من پرسش کرد: «آبریزگاه کاخ در کجا واقع‌ شده است؟» گفتم: «چند عدد چشمه آبریزگاه در کنار در ورودی کاخ در ضلع شمال شرقی واقع است.» سپس استاندار با تعجب گفت «با من شوخی می‌کنی؟» گفتم: «چنین جسارتی نمی‌کنم؛ زیرا این بنا مربوط به دوران صفوی بوده و صرفاً جهت تشریفات دربار صفوی احداث‌ شده است، لذا داخل کاخ فاقد امکانات اقامت از جمله سرویس بهداشتی است.» استاندار پس از شنیدن پاسخ من با کنجکاوی، تمامی ابعاد کاخ را بررسی کرد و در نهایت دو اتاق روبه‌روی‌ هم در ضلع غربی تالار اصلی (زمستانی) کاخ چهلستون که دارای نقاشی و گچ‌بری‌های زیبایی بود، به من نشان داد و گفت: «با توجه به اینکه در اصفهان فاقد اقامتگاه و هتل مناسب هستیم، این دو اتاق را به دستشویی و محل استراحت ملکه تبدیل می‌کنیم.» با اضطراب عرض کردم: «عالی‌جناب این‌ یک مکان باستانی است و قانون اجازه چنین دخل و تصرفی را نمی‌دهد.» ناگهان تیمسار پیروزان که تا آن زمان ساکت بود با تندی به من گفت: «با این مقوله مخالفت می‌کنی؟ می‌دانی معنی مخالفت با حکومت چیست؟» من هم سکوت کردم و حرفی نزدم با این‌ حال استاندار دوباره از من پرسید: «پس چه باید کرد؟» گفتم: «دستور دهید در دو سمت کاخ راهروهایی با شیشه مات بسازند که به دستشویی و آبریزگاه در محوطه باغ در بیرون بنای اصلی کاخ منتهی شود.» با این‌ حال استاندار به پیشنهاد من وقعی ننهاد و هنگامی‌که او و تیمسار پیروزان عازم خروج از کاخ بودند، تیمسار رو برگرداند و به من با تحکم گفت: «همان است که گفتم دستور می‌دهیم تمام چنارها را ببرند و باغ را چمن‌کاری کنند.» با این‌ حال تمام تلاش‌هایم در مخالفت با آن‌ها و مجاب کردنشان ناکام ماند، لذا چون نتوانستم آن‌ها را از این کار منصرف کنم، روز بعد راهی تهران شدم و استعفای خود را تقدیم دکتر حسین صدیق وزیر فرهنگ و هنر کردم.

با استعفای دکتر هنرفر، جانشین او به همکاری با استانداری تن داد و تعدادی از درختان چنار کاخ چهلستون پس از قطعی شدن سفر ملکه به اصفهان بریده شد و در همان زمستان به‌جای آن‌ها چمن کاشته شد. بااین‌حال با توجه به سردی هوا دو روز مانده به سفر ملکه به اصفهان هیچ اثری از چمن در باغ چهلستون دیده نمی‌شد و در عین‌ حال بوی کود هم تمام فضای باغ عظیم جهان‌نما را پرکرده بود. می‌نویسند با اینکه صدها شیشه گلاب روی کودها پاشیده بودند، همچنان بوی کود در فضا پیچیده بود و در عین‌ حال در اتاق پیشنهادی استاندار هم سرویس بهداشتی فرنگی نصب‌ شده و تأکید شده بود، فقط در اختیار ملکه و همسرش قرار گیرد.

روز سیزدهم اسفندماه 1339 خورشیدی فرا رسید. محمدرضا پهلوی در معیت ملکه الیزابت در یک اتومبیل در جلوی کاروان و پرنس فیلیپ و فرح پهلوی در اتومبیل دیگری به دنبال آن‌ها پس از بازدید از مجموعه میدان امام (نقش‌جهان) برای بازدید از کاخ چهلستون و صرف ناهار وارد این مجموعه تاریخی شدند.

در خصوص چگونگی استفاده ملکه و همسرش از سرویس بهداشتی و جلوگیری از استفاده لرد هیوم وزیر امور خارجه انگلیس از سرویس بهداشتی کاخ چهلستون روایت‌های متعددی نقل‌ شده است، با این‌ حال پس از پایان سفر 6 ساعته ملکه انگلستان و همسرش به اصفهان همه‌جا نقل شد که محمدرضا شاه در پایان سفر به اصفهان و هنگامی‌که ملکه عازم سفر به شیراز بود، به‌ تندی به استاندار اصفهان گفته بود: «مرتیکه پهن کاشتی؟»

با پایان سفر ملکه انگلستان به اصفهان شنیده شد که چمن‌های باغ هیچ‌گاه سبز نشد و سرویس بهداشتی هم به‌ سرعت از اتاق‌های کاخ جمع‌آوری شد.

انتهای پیام/

کد خبر 1401080423284

برچسب‌ها