علی اکبر (ع)؛ شبیه‌ترینِ مردم به پیامبر(ص)/ بهترین الگو برای جوانان

حضرت علی اکبر(ع)، به دلیل ویژگی های رفتاری و اخلاقی بارزی که داشت، بهترین الگو برای جوانان در هر نسلی است. جوان‌هایی که می‌خواهند برای سعادت دنیایشان الگویی مناسب داشته باشند بهتر است از سیره زندگی حضرت علی اکبر (ع) پیروی کرده و آن را در زندگی‌شان به کار گیرند.

میراث آریا: شبیه ترین فرد به رسول خدا (ص) بود، وقتی پا به میدان نبرد با دشمن می گذاشت، دشمنان از بیم اینکه رسول خدا (ص) را مقابل خود می‌بینند، پا به فرار می‌گذاشتند و نمی‌توانستند آنطور که می‌خواهند در مقابلش بجنگند. علاوه بر ظاهر، بسیاری معتقد بودند او از نظر باطنی و رفتاری نیز شبیه رسول خدا (ص) است.

حضرت علی اکبر (ع) پسر ارشد امام حسین (ع)، صاحب تمام این ویژگی ها است، ویژگی های خاصی که او را منحصر به فرد کرده است. امروز 11 شعبان مصادف با میلاد حضرت علی اکبر (ع) است که در تقویم به نام روز جوان نام گذاری شده است.

این جوان بزرگ در ردیف بهترین مردان جوان اسلام قرار دارد و می‌تواند الگو و نمونه کامل یک جوان باشد، به همین دلیل و زنده نگاه داشتن یاد و نام شهدای کربلا، روز ولادت ایشان، به عنوان روز جوان نام گذاری شده است.

حضرت علی اکبر (ع) در روز عاشورا و در سن 27 سالگی در رکاب پدرش امام حسین (ع) به شهادت رسید.

اهمیت به جوان‌ها در دین اسلام

نام‌گذاری روز جوان نشان از این دارد که اهمیت به جوان‌ها در فرهنگ غنی اسلام جایگاه ویژه‌ای دارد، تا آنها در خود احساس غرور و شعف کنند. چراکه جوانان آینده سازهای هر کشور و قوم و ملیتی هستند و اگر جوان‌ها بتوانند الگوی مناسبی را در زندگی برای خود برگزینند، بی‌شک راه و کلید هدایت آن جامعه در دستان آنها خواهد بود.

الگوی عملی و رفتاری برای جوانان

حضرت علی اکبر (ع)، به دلیل ویژگی‌های رفتاری و اخلاقی بارزی که داشت، بهترین الگو برای جوانان در هر نسلی است. جوان‌هایی که می‌خواهند برای سعادت دنیایشان الگویی مناسب داشته باشند بهتر است از سیره زندگی حضرت علی اکبر (ع) پیروی کرده و آن را در زندگی‌شان به کار گیرند. از میان ویژگی‌های او می‌تواند به موارد زیر اشاره کرد.

ویژگی‌های بارز حضرت علی اکبر (ع)

حُسن خُلق، سخاوتمندی، عشق به خداوند، شجاعت از ویژگی‌های بارز این شهید کربلا بود.

سخاوتمند و مهمان نواز بود، به همین دلیل به رسم عرب بر فراز بام خود شعله آتش به آسمان می فرستاد تا مهمان به نشانی دود و آتش به مهمانسرای او بیاید.

در عشق و عرفان به خدا بی نظیر بود به حدی که امام حسین (ع) در حق او فرمود: انّه ممسوسٌ فی ذات الله، علی اکبر مستغرق دریای توحید است.

او شجاعت را از جدش امیرالمؤمنین علیه السلام به ارث برده بود و بیش از ۲۰۰ نفر از دشمنان را به هلاکت رساند.

علاقه امام حسین (ع) به او زیادتر از دیگر شهدا بود و لذا امام سجاد علیه السلام او را در پائین پای امام حسین (ع) دفن کرد و به این ترتیب ضریح شش گوشه تشکیل داد.

حُسن خُلقی مثال زدنی

شاید یکی از ویژگی‌های رفتاری که جوانان نسل امروز کمی از آن فاصله گرفته باشند همین عدم داشتن حسن خلق باشد. خوش برخوردی در روابط انسانی و با روی گشاده با دیگران سخن گفتن به معنای حسن خلق است که حضرت علی اکبر (ع) در این خصیصه از پیشگام‌های زمان خود بود.

سخاوتمندی بی حد و اندازه

دست و دلبازی یا همان سخاوتمندی نیز از دیگر ویژگی‌های انبیا و امامان معصوم (ع) است که حضرت علی اکبر (ع) نیز از این قاعده مستثنی نبود و در سنین جوانی به سخاوتمندی شهره بود.

عشق به خداوند در دلش نهادینه بود

علاقه و محبت نسبت به خداوند آنچنان در دل ائمه (ع) و به ویژه محبان آنها بسیار بود که غیر از ذکر و یاد او هیچ در ذهنشان نداشتند و نمی‌دیدند. به طور قطع همین هم چراغ راه هدایت آنها بود که به دل تاریکی و ظلمت راه پیدا نکنند.

شجاعتی که زبانزد خاص و عام بود

حضرت علی اکبر (ع) از خاندان بنی هاشم بود و این خاندان به شجاعت معروفند. علاوه بر اینها او از نوادگان امیرالمومنین علی (ع) بود که شجاعت در این خاندان زبانزد خاص و عام بود. یکی دیگر از خصیصه‌های رفتاری این جوان بنی هاشم، شجاعت او بود که از او فرد دیگری ساخته بود. شجاعتی که وقتی پا به میدان می‌گذاشت دشمن را از او دور می‌کرد.

جوانی که برای دشمنان هم فی نفسه طمع برانگیز بود

کتاب «پدر، عشق و پسر» به قلم سید مهدی شجاعی از جمله کتاب‌هایی است که از زبان عقاب، اسب حضرت علی اکبر (ع) روایت شده است. بخشی از این کتاب به قصه روز عاشورا و بخشی از آن به قبل و بعد از این واقعه برمی‌گردد. در ذیل چکیده‌ای از این کتاب را می‌خوانید:

یک سوی ماجرا، خودِ علی‌اکبر بود که فی نفسه طمع‌برانگیز بود. جلال و جبروت‌ش، جمال و وِجاهتش، استواری و صلابتش، خلق و خوی محمدی‌اش و همه صفات بی‌نظیرش و سوی دیگر ماجرا که راه را برای این طمع باز می‌کرد و جرئت و بهانه بیان این طمع می‌شد، همین نسبت مادری بود؛ اتصال خونی تو به بنی‌امیه و قبیله ثقیف.

پیشینه این قصه را تو می‌دانی، آن‌چه نمی‌دانی روایت کربلای این قصه است. معاویه را یادت هست به هنگام خلافت و آن پرس‌و‌جویش از اطرافیان که شایسته‌ترین فرد برای خلافت کیست؟ اطرافیان همه گفتند: «تو ای معاویه!» اما کلام معاویه را به یاد داری که همان زمان میان افواه افتاد؟ گفته بود: «سزاوارتر برای خلافت، علی‌اکبر حسین است که جدش رسول خداست، شجاعت از بنی‌هاشم دارد و سخاوت از بنی‌امیه و جمال و فخر و فخامت از ثقیف».

من که این قصه یادم بود، وقتی دشمن در کربلا برای علی‌اکبر امان آورد، زیاد تعجب نکردم. دشمن گمان می‌برد که دو نفر را اگر از سپاه امام جدا کند، کمر امام می‌شکند؛ یکی عباس‌بن‌علی و دیگر علی‌بن‌الحسین. سپاه امام، همه گوهر بودند، همه عزیز بودند، همه نور چشم خداوند بودند، اما گمان دشمن این بود که امام با این دو بال است که پرواز می‌کند و جولان می‌دهد. و به این هر دو بال، پیشنهاد امان‌نامه کرد. خواست این دو بال را پیش از وقوع جنگ از امام جدا کند و امام را بی‌بال در زمین کربلا. و چه گمان باطلی! عباس یک عمر زیسته بود تا در رکاب حسین بمیرد. یک عمر جانش را سر دست گرفته بود تا به کربلای حسین بیاورد. حالا دشمن، نسب «ام‌ّالبنین» را بهانه کرده بود تا از مسیر قبیله بنی‌کلاب، خودش را به ماه بنی‌هاشم برساند. پیشنهاد امان به علی‌اکبرت نیز، اگر نه بیشتر، به همین اندازه ابلهانه بود.

علیِ تو همان دمِ اول، شمشیر یأس را بر سینه‌شان فرو نشاند و فریاد زد: «من نسب به پیامبر می‌برم. آن‌چه افتخار من است، قرابت رسول‌الله است. باقی همه هیچ».

انتهای پیام/

انتهای پیام/

کد خبر 14011213586675