بناهای تاریخی؛ الگویی از فرهنگ

شاید ناخواسته در طول سال شاهد تخریب یک اثر و یا محوطه تاریخی باشیم که دلمان را به درد می‌آورد و نهایت کاری که از دستمان بر می‌آید جز آه و افسوس چیزی نیست. در نظر عوام و به خصوص سودجویان و اکثر دستگاه‌های شهری، میراث‌فرهنگی را مخالف و مقابل توسعه می‌دانند و از این سیستم به‌عنوان یک مانع و مزاحم یاد می‌کنند ولی آیا چنین است.؟

میراث آریا - برای پاسخ این سوال باید کمی تامل و کنکاش کنیم به نقش هویت و تاریخ و تعریفی از میراث‌فرهنگی و نقش آن در توسعه جوامع داشته باشیم به زبانی ساده میراث‌فرهنگی به دو بخش تقسیم می‌شود. میراث‌فرهنگی ملموس و مادی یعنی آنچه قابل دیدن و لمس کردن است همانند اماکن تاریخی و گردشگری و اموال موزه‌ها که به آن اموال منقول نیز می‌گویند و بخش دیگر میراث‌فرهنگی ناملموس و معنوی است. یعنی آنچه دیده نمی‌شود ولی وجود دارد و شامل آیین و آداب و رسوم فرهنگ گویش زبان فولکلور پوشاک و به طور کلی آنچه مربوط به مردم‌شناسی فرهنگ عامه است.

ایکوموس شورای بین‌المللی ابنیه و محوطه‌های تاریخی که زیر نظر یونسکو فعالیت می‌کند به‌منظور حفظ و احیای این اماکن به صورت یک سازمان یا موسسه‌ای غیرانتفاعی فعالیت می‌کند و روز ۱۸ آوریل مصادف با ۲۹ فروردین را روز جهانی ابنیه تاریخی و محوطه‌ها نام‌گذاری کرده است هر کدام از اماکن تاریخی و موزه‌ها به مثابه ورقی از کتاب تاریخ ملل هستند، هر صفحه‌ای که از بین برود این کتاب نقص پیدا می‌کند و خواننده را با چالش و چندین سوال بی‌پاسخ نگه می‌دارد. میراث‌فرهنگی آلبوم خانوادگی ما است شجره‌نامه است، مگر می‌شود فردی را پیدا کرد که گذشته و هویت خانوادگی خود را چوب حراج بزند؟ اما سوال اساسی‌تر این است که چقدر مردم و متولیان حوزه توسعه شهری با این واژه‌ها آشنا هستند و به چه  اندازه به میراث‌فرهنگی ایمان و اعتقاد دارند؟ متاسفانه باید گفت خیلی اندک. اکثر سوداگران که بیشتر از عوام مردم هستند به میراث‌فرهنگی به‌عنوان یک گنج یاد می‌کنند. تا اینجا که به گنج فکر می‌کنند، خوب است چون در حقیقت میراث‌فرهنگی گنج است ولی نه گنجی که قابل فروش باشد. این گنج ملی و متعلق به تمام مردم است، سرمایه همه است. پیوند گذشته با حال و آینده را تنها از طریق همین گنج‌ها می‌شود ساخت و برقرار کرد و براساس آنچه نیاکان ما به یادگار گذاشتند، آینده‌ای بهتر ساخت. میراث‌فرهنگی، پایه و اساس توسعه است. اکثر کشورهایی که به توسعه پایدار رسیدند و سالانه به درآمد کسب می‌کنند براثر توجه به میراث‌فرهنگی بوده است. میراث‌فرهنگی زیر ساخت گردشگری و صنایع‌دستی است، اگر میراثی وجود نداشته باشد، مگر می‌شود گردشگری ایجاد کرد و آن را توسعه داد و گردشگران و توریست‌ها را فراخواند؟

اگر میراث و هویتی وجود نداشته باشد، چطور و چگونه می‌شود به خلق و تولید صنایع‌دستی و هنرهای سنتی رسید؟ البته ممکن است زرق و برق برج و باروی شهری به صورت موقت ذهن گردشگران را درگیر کند، ولی عمر کوتاهی دارد و این ریشه‌ها است که نهایتا سر بر می‌آورند. شایسته است که مبنای توسعه شهری را با توجه و در نظر گرفتن تاریخ و هویت در نظر بگیریم و حتی توجه به عناصر معماری با در نظر داشتن شرایط آب و هوایی روح و روان آدمی را به آرامش می‌رساند، به زعم کارشناسان در طراحی نماها و چشم‌انداز شهری فرهنگ و هویت همانند لباسی است که بر تن می‌کنیم، اگر این لباس ناموزون و ناهماهنگ باشد و بر گرفته از هویت و تاریخ نباشد چه اتفاقی می‌افتد؟

تمام اماکن تاریخی گردشگری تزیینات معماری و نقش و نقوش آثار موزه‌ای برگرفته از تاریخ و فرهنگ هستند و آن‌ها بهترین الگوی فرهنگی محسوب می‌شوند هر چند که بعضی از نمادها و نشانه‌ها جنبه بین‌المللی به خود می‌گیرند که این هم ارزشمند است. نمود فرهنگ به اشکال مختلف در تزئینات معماری روی آثار و در و پنجره‌های چوبی ارسی‌ها طاق و جرزها شیشه‌های رنگی که علاوه بر زیبایی‌شناسی به جای خود مبحثی علمی دارد، هشتی‌های ورودی منازل تاریخی نشیمن‌گاه امنی برای رفع خستگی و تنفسی دوباره طراحی شدند. کوتاه بودن ارتفاع در ورودی خانه‌های تاریخی و قدیمی که واردشوندگان را به تعظیم و احترام وامی‌دارد. در روزگاری نه چندان دور از داخل منازل درختان بر سر خانه و خانه‌داران سایه می‌افکندند و حالا باید سایه سنگین برج‌ها را روی درختان ببینیم و با این روند چه بسا که در آینده‌ای نزدیک این سایه شوم را بر کوه‌ها و دشت‌ها نظاره‌گر باشیم. یک بار هم که شده از خودمان بپرسیم که آیا نمی‌شود با در نظر گرفتن هویت و تاریخ آینده بهتری ترسیم کرد؟

دستگاه میراث‌فرهنگی بیش از قدرت و اختیارات خودش وقت می‌گذارد و به قوانین حفظ و نگهداری براساس آنچه ایکوموس مصوب کرده، عمل می‌کند و بعضا هزینه در نظر گرفته شده برای احیای بناهای تاریخی را صرف مقابله با افراد و دستگاه‌های متخلف می‌کند. برای رهایی از این مصیبت چه باید کرد؟ آگاهی‌رسانی عمومی، به ویژه افکار عمومی شناخت میراث‌فرهنگی و گذشته و نقش آن در توسعه فرهنگی تاریخی و جذب توریست نقش بی‌بدیل هنرمندان و صنعتگران صنایع‌دستی و به طور کل تمام هنرمندان هنرهای تجسمی به ویژه عکاسان در ثبت و ضبط آنچه بوده و یا در حال تخریب است و انتقال آن به آیندگان به کارگیری مدیران متخصص و متعهد در تمام دستگاه‌ها، چرا که میراث‌فرهنگی یک دستگاه فرابخشی است و حتما نبایستی که در همه جا اثر و بنای تاریخی وجود داشته باشد، حفظ زبان گویش فرهنگ آیین و آداب و رسوم بخش مهمی از میراث‌فرهنگی است و به ویژه موزه‌ها که خانواده اصلی و آغوش گرم آن دسته از آثاری است که همانند فرزندی از خانواده فاصله پیدا کردند و بایستی یابندگان یا اهدا‌کنندگان را به خانواده‌اش هدایت کنیم.

هر چند که قوانین و اعتبارات میراث‌فرهنگی برای تشویق و جذب این آثار محدود است و نیاز به بازبینی دارد و ضرورت دارد که ابزار تشویقی را بیشتر کند و انگیزه مالی کافی را برای یابندگان یا اهدا‌کنندگان ایجاد کند.

بر اساس آمار و ارقام ذکر شده در ایران بیش از یک میلیون اثر و بنای تاریخی وجود دارد که قطعا آثار موزه‌ای چندین برابر این عدد است منابع و معادن هر چند که زیاد باشد بالاخره یک روز به پایان می‌رسد، ولی میراث‌فرهنگی هرگز به پایان نخواهد رسید و حتی بر ارزش آن افزوده خواهد شد. آیا روزی خواهد رسید که در اخبار نخوانیم و نبینیم که فلان بنای تاریخی شبانه با خاک یکسان و برچیده شده و حتی قبل سپیده دم تبدیل به فضای دیگری شده است؟ و مارا به یاد شعر استاد شفیع کدکنی نیندازد که می‌گوید: آخرین برگ سفرنامه باران این است که زمین چرکین است.

انتهای پیام/

انتهای پیام/

کد خبر 14020128622180