امیرحسین اسدی مدیرکل کسب و کار وزارت صنعت در یادداشتی نوشت: نگاه حمایتی دائمی به یک صنعت، بدون توجه به خروجی مشخص، ویرانگر آن صنعت است. صنایعدستی و صنعت فرش دستباف، نیاز به یک پوستاندازی اساسی دارد.
حمایت از هر صنعتی برای ورود به بازار جهانی، محافظت در مقابل واردات و یا رشد صنعت در مراحل ابتدایی بسیار ضروری است و در اغلب کشورها با یک قانون و دستورالعمل مشخص انجام میشود ولی این حمایت اغلب در کشور ما جز رانت، عقب افتادن صنعت، عقب افتادن از فناوری، وابستگی به دولت و منابع و یا پرورشی شدن صنعت نقشی نداشته است.
نگاهی به صنایعدستی، صنعت خودرو و صنعت لوزام خانگی، خود گواه این موضوع است که اگر حمایت از یک صنعت بر طبق آییننامه مشخص، زمان مشخص، هدف مشخص و نظام رتبهبندی مشخص نباشد، جز عقب افتادن آن صنعت نقشی نخواهد داشت.
سالهاست به بهانههای مختلف از برخی از صنایع کشور حمایت شده است. این حمایت در شرایط ویژه عالی است! اما نتیجه کار کجاست؟ مثلاً نگاه دائمی حمایت گونه به صنایعدستی و خرد و کوچک شمردن این صنعت، چه کمکی به آن کرده است؟ در بسیاری از جلسات توسعه صنایعدستی، عنوان میشود که برخی از صنعتگران و هنرمندان، حتی قدرت اجاره یک غرفه را نداشتهاند! راهکار چیست؟ آیا راهکار بازارچه در کنار کوچه و خیابان است؟؟! آیا راهکار، رفتار پرورشی با این صنعت است؟ چرا با صنایع دستی ما بعنوان یک صنعت کوچک و پرورشی رفتار میشود؟ چرا تجارب جهانی را بررسی نمیکنیم؟ چرا مدیران توانمند را در این صنعت رشد نمیدهیم؟ چرا مدیریت هوشمند زنجیره تأمین را در این صنعت توسعه نمیدهیم؟
باور کنید راهکار رشد این صنعت، چیزی جز توانمندسازی از طریق آموزش، اصلاح فرایندها، ارتقای مدیریت، بازاریابی صحیح، توسعه فناوری، توسعه خوشهها، توسعه زنجیرهها، ارائه حمایتها به صنایع قویتر، هدایت منابع به انتهای زنجیره، تحریک تقاضا در بازار، تبلیغات در بازار، ارتقای تفکر بازارگرا، حذف کسب وکارهای بیکیفیت و بدون دانش، طراحی نظام رتبهبندی، ارتقای برندینگ، رشد بازاریابی دیجیتال و …نیست.
وقتی حمایت از صنعت خودرو میشود جلوگیری از واردات خودروهای خارجی، اختصاص تسهیلات ارزان قیمت به این صنعت و ایجاد یک انحصار خودخواسته خروجی کار کجاست؟ آیا نباید این حمایت زمان و هدف مشخصی داشته باشد؟ آیا این حمایت فساد و رانت ایجاد نمیکند؟ آیا این حمایت بدون ضابطه مردم عزیر کشور ما را از دارا بودن فناوری روز دنیا منع نمیکند؟ بیش از پنج سال است که این حمایت بدون دانش و بدون برنامه از برخی دیگر از صنایع مثل لوازم خانگی نیز انجام میشود. رشد کردیم یا پسرفت؟ فناور شدیم و یا هر روز کیفیت خود را از دست دادیم؟
زمان نگهدای یک موجود زنده در انکوباتورها و مرکز رشد کاملاً مشخص است. مثلاً نوزاد را سه ماه در انکوباتور نگهداری میکنند! متأسفانه برخی از صنایع ما در انکوباتور دائمی دولت جا خوش کردهاند و به جای تمرکز بر دانش، فناوری، روز آمدی، بازار بینالمللی، منابع انسانی حرفهای و صادرات محوری، بر استفاده از منابع دولتی تمرکز کردهاند. گاهی هم ضعف دانش مدیران دولتی باعث توسعه انکوباتورها در کشور میشود و این انکوباتورها، نابودکننده صنعت یک کشور میشوند. انکوباتور و سیستم حمایت زمان دارد و اگر بیش از این طول بکشد هم فساد میآورد و هم تباهی و این فساد و رانت، ضربات بیشتری به رشد صنعت میزند.
انتهای پیام/
نظر شما