سینمای مستند و مسئله جنگ، بازدارندگی و پیشگیری در حفاظت از میراث‌فرهنگی به هنگام جنگ با تأکید بر شاهنامه فردوسی بررسی شد

در دومین نشست تخصصی روز دوم همایش«جنگ و میراث‌فرهنگی؛ برنامه‌ریزی و آمادگی» که به مدیریت علیرضا حسن‌زاده رئیس پژوهشکده مردم‌شناسی برگزار شد،  ۴ مقاله علمی در این حوزه ارائه و بررسی شد.

به گزارش میراث‌آریا، عناوین «جنگ، میراث‌فرهنگی و انسان‌شناسی هنر»، «بازدارندگی و پیشگیری در حفاظت از میراث‌فرهنگی به هنگام جنگ با تأکید بر شاهنامه فردوسی»، «میراث ناملموس در بستر جنگ: سرچشمه تاب‌آوری فرهنگی، مقوم انسجام اجتماعی و موجد پایداری زیست‌مانی» و «سینمای مستند و مسئله جنگ: چگونگی حفظ میراث‌فرهنگی در بستر بحران» در این نشست تخصصی ارائه شد.

محمدرضا مهراندیش مشاور امور هنری، رسانه‌ای و ارتباطات رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری به بیان گوشه‌ای از مقاله مشترکش با منصور مرادی و علیرضا حسن‌زاده با عنوان «سینمای مستند و مسئله جنگ: چگونگی حفظ میراث‌فرهنگی در بستر بحران» پرداخت و با اشاره فیلم‌های مستند معدن مس عینک، بودهای غول پیکر، میراث‌ در هم شکسته، تاق کسری شگفتی معماری و جنگ عشایری در این حوزه تصریح‌ کرد: تمامی این مستندها، از زمینه‌های فرهنگی متفاوت، یک دغدغه‌ مشترک دارند: دفاع از حافظه‌ فرهنگی در زمان بحران؛ آن‌ها نشان می‌دهند که سینمای مستند تنها روایتگر ویرانی نیست، بلکه کنشی برای احیای حافظه، بازاندیشی در مفهوم انسانیت و پیوند دوباره‌ فرهنگ و وجدان جهانی است.

او افزود: فیلم‌های مستند در جنگ ها و بحرانهای ویرانگر با موضوع حفاظت از میراث‌فرهنگی و سندسازی برای این رویدادهای تلخ بسیار مهم هستند مستندهای این حوزه مورد بحث مقاله ما به چند مرحله تقسیم شده اند: ۱-ثبت و مستندسازی پیش از بحران و جنگ؛ در شرایط بحران و جنگ طبیعی است که ابنیه و آثار فرهنگی و تاریخی و آیین‌های فرهنگی و ملی کشورها در معرض تخریب قرار می‌گیرند. پس مناسب است که در این جهان بحرانی مستند سازان با ثبت تصویری میراث ملموس و ناملموس کشورها آنها را پیش از نابودی در حافظه جمعی بصری ملت ها حفظ کنند. از این رو این تصاویر ارزش صد چندان دارند مخصوصا در مرحله بعد از جنگ می‌توانند مبنای پژوهش‌های فرهنگی و تاریخی برای بازسازی قرار گیرند و حتی در دادگاه های جنگی به عنوان سند خسارات مبنا قرار بگیرند.۲- برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی ملی و بین المللی؛ در دوران هر جنگ و بحرانی، کشورها نیازمند برنامه‌های آموزشی و بازسازی هویتی و فرهنگی هستند به همین خاطر فیلم های مستند می توانند در واقع منبع مهمی برای بازسازی بناها آیین ها و ترمیم حافظه فرهنگی ملن ها باشند. سازمانهایی چون یونسکو می توانند بر اساس همین آگاهی بخشی های جهانی اقدام به ثبت اضطراری میراث فرهنگی کشورها در فهرست جهانی کنند.۳- تقویت هویت ملی و پیوندد مردم با ریشه‌ها؛ در دوران جنگ و بحران جامعه برای همبستگی و انسجام می بایست به موضوعات هویتی نگاهی دوباره داشته باشند و هویت خود را باز تعریف کنند. (نمونه عینی این مورد جنگ تحمیلی 12 روزه اخیر)، به همین خاطر فیلم های مستند به مردم یادآوری می کنند که میراث فرهنگی فراتر از بناها، مفهومی زنده و جاری در تاریخ هست که الگوهای بصری و هنری موجود بستر مناسبی را برای فهم و نوسازی جامعه فراهم می کنند. البته می شود تمامی مستندها را از نظر ساختار روایی و تحلیل های زیبایی شناسی تحلیل کرد که در این مقاله مجال آن نبود.

«جنگ، میراث فرهنگی و انسان‌شناسی هنر» نیز عنوان مقاله‌ای بود که توسط طیبه عزت اللهی نژاد عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ارائه شد.

او در تشریح این موضوع گفت: یکی از مهم‌ترین اثرات جنگ، «نابودی و تخریب» میراث فرهنگی است، انسان‌شناسی هنر، این نابودی را صرفاً از بین بردن اشیا نمی‌داند، بلکه آن را «قتل فرهنگی» یا «نابودی حافظه» می‌خواند. زیرا  حاصل جنگ، نمادزدایی و هویت‌زدایی از یک فرهنگ است. انسان‌شناسان معتقدند این فاجعه، یک «ترومای جمعی» ایجاد می‌کند که برای نسل‌ها باقی می‌ماند. جالب اینجاست که جنگ در کنار نابودی، به شکل پارادوکسیکی، نقش سازنده نیز برای هویت و میراث فرهنگی ایفا می‌کند. پرسش اینجاست که از منظر انسان‌شناسی هنر، هنر چه تاثیراتی در میراث فرهنگی یک جامعه در دوران جنگ می‌گذارد؟ یافته‌های پژوهش حاضر نشان می‌دهد که هنر با خلق نمادهای جدید مقاومت، در بحبوحۀ جنگ، ابزاری برای مقاومت و حفظ امید ایجاد می‌کند و از سویی دیگر هنر در دوران جنگ، تعریف جدیدی از «قهرمان» را ارائه می‌دهد. این قهرمان، نه لزوماً یک سرباز، که می‌تواند یک مادر، یک کودک یا یک هنرمند باشد که این بازتعریف، خود به یک میراث فرهنگی تبدیل می‌شود. انسان‌شناس هنر نیز به عنوان یک ناظر و تحلیلگر، نقش‌های متعددی را در جنگ ایفا می‌کند، مستند کردن آثار هنری و میراث فرهنگی در معرض خطر، پیش از نابودی احتمالی آن‌ها که  زمینه ثبت معنا، کارکرد و جایگاه آن در زندگی مردم را فراهم می‌کند. تفسیر «هنر جنگ»، تحلیل هنری که در پاسخ مستقیم به جنگ خلق می‌شود. کمک به فرآیند التیام و آشتی، پس از جنگ، میراث فرهنگی و هنر نقش کلیدی در بازسازی حافظۀ جمعی و فرآیند آشتی دارند.

در ادامه داریوش ذوالفقاری عضو هیئت علمی پژوهشگاه به بیان گوشه‌ای از مقاله «بازدارندگی و پیشگیری در حفاظت از میراث فرهنگی به هنگام جنگ با تأکید بر شاهنامۀ فردوسی» پرداخت و گفت: شاهنامه فردوسی نه‌تنها اثری ادبی و حماسی است، بلکه به‌منزله یک منبع تاریخی- فرهنگی ظرفیت آن را دارد که در مباحث نوین حفاظت از میراث فرهنگی در شرایط جنگ مورد مطالعه قرار گیرد. این پژوهش با تمرکز بر دو اصل بنیادین «بازدارندگی» و «پیشگیری»، می‌کوشد نشان دهد که چگونه روایت‌های فردوسی از نبردها، صلح‌ها و بازسازی‌ها می‌تواند الگویی برای سیاست‌گذاری‌های امروز در زمینۀ میراث فرهنگی باشد. روش پژوهش بر پایۀ مطالعۀ کتابخانه‌ای و تحلیل متن شاهنامه بر اساس ویرایش جلال خالقی‌مطلق است.

در این چارچوب، عناصر میراث فرهنگی در دو دسته میراث ملموس (مانند بناها، دژها، کاخ‌ها، صنایع جنگی و هنری) و میراث ناملموس (مانند آیین‌ها، جشن‌ها، زبان، ارزش‌ها و شخصیت‌های حماسی) استخراج و تحلیل شده‌اند.یافته‌ها نشان می‌دهد که فردوسی در روایت‌های خود، از یک‌سو بر اهمیت «بازدارندگی» تأکید دارد؛ یعنی حفظ استحکامات، آیین‌ها و نمادهای فرهنگی به‌گونه‌ای که دشمن در برابر عظمت آن‌ها احساس ناتوانی کند. از سوی دیگر، شاهنامه بر «پیشگیری» نیز پای می‌فشارد؛ به این معنا که با هوشیاری فرهنگی، آموزش همبستگی اجتماعی، و تقویت زبان و آیین‌های ملی، امکان تضعیف فرهنگ پیش از وقوع جنگ کاهش می‌یابد. در این زمینه، مفاهیمی چون دژ سپید، ایوان مداین، جشن مهرگان و درفش کاویانی، همگی نمونه‌هایی از میراثی‌اند که هم کارکرد نظامی و هم ارزش فرهنگی دارند.

نتیجه پژوهش نشان می‌دهد که شاهنامه را می‌توان الگویی میان‌رشته‌ای برای پیوند تاریخ، ادبیات، میراث فرهنگی و مطالعات صلح دانست. در شرایطی که جنگ‌ها و بحران‌های نوین تهدیدی جدی برای میراث ملت‌ها به شمار می‌آیند، آموزه‌های شاهنامه ظرفیت آن را دارند که به‌عنوان منبع الهام برای طراحی سیاست‌های بازدارنده و پیشگیرانه در حوزه میراث فرهنگی به کار گرفته شوند. این امر نه‌تنها برای شناخت بهتر گذشته، بلکه برای پاسخ به تهدیدهای کنونی و آینده نیز اهمیت دارد.

در ادامه آتوسا مومنی سرپرست مرکز میراث ناملموس استان تهران نیز به تشریح موضوع میراث ناملموس در بستر جنگ، سرچشمه تاب‌آوری فرهنگی، مقوم انسجام اجتماعی و موجد پایداری زیست مانی پرداخت.

انتهای پیام/

کد خبر 1404073002802
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha