جُبّه‌خانه؛ از انبار زره و سلاح تا یادگاری از شکوه معماری نظامی ایران

جبه‌خانه نامی است که در تاریخ نظامی ایران و سرزمین‌های پیرامون، یادآور قدرت، نظم و پیشرفت فنون جنگی است. بنایی که روزگاری انبار زره، شمشیر و باروت بود، امروز در هیئت موزه و یادگار معماری کهن، نشانی از شکوه دوران صفوی و زندیه در خود دارد.

آنیسا شیری، کارشناس ارشد مرمت‌ اشیای فرهنگی و تاریخی در یاداشتی نوشت: واژه‌ی «جُبّه» در اصل، واژه‌ای مغولی به‌معنای «زِره» است. در زبان فارسی، ترکیب «جبه‌خانه» به‌معنای اسلحه‌خانه، زرّادخانه یا قورخانه به‌کار رفته و در متون تاریخی، به مکان‌هایی اطلاق شده است که در آن‌ها سلاح و تجهیزات جنگی ساخته یا نگهداری می‌شده است. این واژه، علاوه بر معنای نظامی، در برخی متون به مفهوم «لباس» یا «رِدا» نیز آمده و در گذر زمان، گستره‌ی معنایی آن از سلاح‌های سرد مانند شمشیر و کمان تا جنگ‌افزارهای پیشرفته‌تر چون توپ و باروت را در بر گرفته است.

اداره‌ امور این مجموعه‌ها در گذشته بر عهده‌ افرادی با عنوان «جبه‌چی» یا «جبه‌دارباشی» بود. در منابع عثمانی نیز از نهاد مشابهی با عنوان «جبه‌چی اوجاقی» یاد شده است. این افراد از نیروهای ویژه درباری محسوب می‌شدند و همواره فرمانروا را در لشکرکشی‌ها همراهی می‌کردند. گاه نیز جبه‌خانه‌ها در زمان خطر، نقش پناهگاه و محل امن اقامت فرمانروایان را ایفا می‌کردند.

در ایران، جبه‌خانه‌ها از دوره‌ صفوی به‌عنوان یکی از ارکان ساختار نظامی و دفاعی پدید آمدند. نمونه‌های شاخص آن در برخی از شهرهای ایران شناسایی شده است. در ادامه، به معرفی و بررسی چندبنای جبه‌خانه پرداخته می‌شود.

جبه‌خانه اصفهان از بناهای مهم دوران شاه‌عباس یکم به‌شمار می‌رود و در ساختار حکومتی آن زمان نقشی اساسی در نگهداری تجهیزات رزمی داشت. در دوره‌ قاجار، این بنا بازسازی شد و به دستور مسعود میرزا ظل‌السلطان، حاکم وقت اصفهان، کاربری اداری و تشریفاتی یافت. گفته می‌شود ظل‌السلطان از بخشی از عمارت برای نگهداری‌اشیای نفیس و عتیقه استفاده می‌کرده است. این بنا امروز با نام موزه‌ی هنرهای معاصر اصفهان شناخته می‌شود، اما نام تاریخی «جبه‌خانه» همچنان در ذهن مردم و متون محلی زنده است.

در شیراز نیز در دوران کریم‌خان زند، با رونق صنایع اسلحه‌سازی و تولید ادواتی همچون توپ، زنبورک و شمشیر، جبه‌خانه‌ای برای سامان‌دهی و ذخیره‌ی تجهیزات نظامی ساخته شد. و بخشی از بازار وکیل نیز به کارگاه‌های شمشیرسازی اختصاص پیدا کرد. از آنجا که تفنگ و باروت از عناصر مهم در جنگ‌های آن دوره محسوب می‌شدند، توجه ویژه‌ای به تولید این اقلام صورت گرفت. به‌ویژه شهر لار به‌عنوان یکی از مراکز ساخت باروت شناخته می‌شد و فرآورده‌های آن جهت ذخیره‌سازی به پایتخت (شیراز) منتقل می‌گردید.

از نظر ساختار نظامی، بالاترین مقام اجرایی در امور جنگی را شخص کریم‌خان زند، در جایگاه فرمانده کل سپاه، بر عهده داشت. پس از وی، منصب قورچی‌باشی که در آن زمان به محمدرضاخان واگذار شده بود، به‌عنوان دومین مقام نظامی کشور شناخته می‌شد. این مقام، نقش وزیر جنگ را ایفا کرده و مسئولیت‌هایی چون مدیریت تجهیزات نظامی، نظارت بر عملکرد نظامیان و ساماندهی امور مربوط به جبه‌خانه را بر عهده داشت. از این رو، عنوان «جبه‌دارباشی» نیز به وی اطلاق می‌گردید. بنای جبه‌خانه در این دوره جایگاهی حیاتی در ساختار نظامی داشت و به‌عنوان محل نگهداری تسلیحات کریم‌خان زند، از اهمیت بسیاری برخوردار بود. در حال حاضر، این بنای تاریخی به مالکیت بخش خصوصی درآمده و تحت نظارت برای مرمت و حفاظت و تغییر کاریری قرار گرفته است.

در افغانستان نیز واژه‌ «جبه‌خانه» در متون تاریخی، به محلی برای نگهداری سلاح و لوازم حرب اشاره دارد. این واژه از قرون میانه تاکنون در زبان نظامی افغانستان رایج بوده و امروزه نیز در ارتش ملی آن کشور، ساختمان‌هایی با همین نام و کارکرد وجود دارد. استمرار این واژه در دو حوزه‌ی فرهنگی ایران و افغانستان، نشانه‌ای از پیوستگی تاریخی و زبانی میان آن‌ها در عرصه‌ی نظامی و اداری است.

جبه‌خانه‌ها در تاریخ ایران، بیش از یک انبار سلاح بوده‌اند؛ آن‌ها بخشی از سازوکار قدرت، نظم و فناوری نظامی محسوب می‌شدند. این بناها بعدها با تغییر ساختار حکومت‌ها، از کارکرد نظامی به کاربری‌های فرهنگی و تشریفاتی دگرگون شدند. بازشناسی این عمارت‌ها، نه‌تنها در شناخت سیر تحول سازمان‌های نظامی اهمیت دارد، بلکه جلوه‌ای از پیوند میان معماری، سیاست و فرهنگ در تاریخ ایران را به نمایش می‌گذارد.

انتهای پیام/

کد خبر 1404081400909
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha