به گزارش میراثآریا، در این جلسه سه سخنرانی تخصصی توسط پژوهشگران ارائه شد. مدیر پنل حسن سجادزاده بود و اعضای آن را مریم محمدی و مجید ضیایی تشکیل دادند.
اولین سخنران این بخش مصطفی رضایی، دکتری باستانشناسی، گروه آموزشی باستانشناسی دانشگاه بوعلیسینا بود که مطالبی با عنوان «بررسی و تحلیل سفالهای سبک سلطانآباد دشت همدان- بهار در سدههای میانی دوره اسلامی» ارائه داد.

سفالهای زیرلعابی سلطانآباد آینه فرهنگ و هنر سدههای میانی همدان است
او بیان کرد: یکی از جنبههای اصلی در شناخت فرهنگهای گذشته، مطالعه و تحلیل آثار سفالی مراکز استقراری است که بررسی آن نقش مهمی در روشن شدن وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن دارد.
رضایی اضافه کرد: در بررسی باستانشناسی محوطههای استقراری دوران اسلامی دشت همدان که در سالهای اخیر داشتیم طیف وسیعی از قطعات سفالی زیرلعابی موسوم به سبک سلطانآباد با ویژگیهای فنی و هنری مختلف بهدست آمد که مطالعة این دسته از آثار را بیش از پیش مورد توجه قرار داد.
او تصریح کرد: با توجه به تأثیرپذیری فرهنگهای سفالگری حوزة جغرافیایی ـ فرهنگی همدان از مناطق بزرگ سفاگری دوران اسلامی، بررسی ویژگیهای فنی و هنری سفالهای منقوش زیرلعابی موسوم به سبک سلطانآباد دشت همدان در سدههای میانی اسلامی و شناخت مراکز تأثیرگذار در هنر سفالگری این حوزه جغرافیایی ـ فرهنگی مهمترین مسئلهای است که باید به آن توجه کرد.
رضایی افزود: سفال سبک سلطانآباد، در سدههای ۸-۷ ه.ق در قالب چندین گروه رایج با ویژگیهای هنری و فنی مختلف در بسیاری از مناطق غربی فلات ایران به ویژه دشت همدان ـ بهار رایج بوده است. این دسته از سفالها از نظر شکل، مضامین نقوش و روشهای لعابدهی از تنوع قابل توجهای برخوردار بوده و دارای وجوه اشتراک فنی و هنری با سفالهای دیگر مناطق همعصر بهویژه حوزه جغرافیایی- فرهنگی غرب و شمال غرب ایران است.
در ادامه زینب پرگر، دانشجوی دکترای باستانشناسی دانشگاه بوعلیسینا، همدان به ارائه مطلبی با محوریت «بازافرینی سفالینههای تاریخی برای آموزش و ترویج هنر سفالگری: تلفیق باستانشناسی تجربی با آموزش عملی» پرداخت.

آموزش سفالگری در دوران معاصر نیازمند پیوند تجربه عملی و شناخت تاریخی است
او اظهار کرد: سفالگری به عنوان یکی از کهنترین هنرهای سنتی و میراثفرهنگی ایران، نه تنها بازتاب مهارتهای فنی است، بلکه حامل دانش تاریخی و هویت فرهنگی جوامع محسوب میشود و آموزش این هنر در دوران معاصر نیازمند رویکردهایی است که تجربهی عملی و درک تاریخی را همزمان تقویت کنند.
پرگر افزود: یافتههای یک مطالعه که توسط یک تیم انجام شد نشان داد که بازآفرینی سفالینههای تاریخی به طور معنادار درک فنی، شناخت تاریخی–فرهنگی و مهارتهای عملی شرکتکنندگان را افزایش داد و انگیزش آنان را برای یادگیری و تداوم فعالیت در حوزهی سفالگری تقویت کرد.
او ادامه داد: بر این اساس، بازآفرینی میتواند به عنوان روشی مؤثر در آموزش عملی هنرهای سنتی به کار رود و نقش کلیدی در تلفیق مهارت، شناخت و تجربهی فرهنگی ایفا کند.
در پایان ناصر مقدمپور، عضو هیات علمی گروه آموزشی هنر، دانشگاه ملی مهارت با موضوعی تحت عنوان «بررسی خوشنویسی روی ظروف سفال با نگاهی به قندیلهای کتیبه دار» به ایراد سخنرانی پرداخت.

پیوند خوشنویسی و سفالگری از جلوههای شاخص هنر اسلامی است
او بیان کرد: کتابت و سفالگری از شاخصترین هنرهای تمدن اسلامی است که هر دو، وسعت و تنوع بالایی در هنر، صنعت و سایر جنبههای زندگی مسلمانان داشتهاند، کتابت در شکل خوشنویسی آن یعنی با جلوههای هنری، نقش قابل توجهی در تزیینات سفال داشته و بخشی از شاهکارهای این هنر را به وجود آورده است.
مقدمپور اضافه کرد: ظروف سفالی در دو بخش کلی ظروف تخت و ظروف غیرتخت، زمینه کتابتهای بسیاری بوده و در این میان خصوصیات و ارزشهای سفالهای کتیبهای غیرتخت، شایسته توجه بیشتر است. تنوع فرم و امکانات مختلف برای درج متن به صورت افقی، عمودی، مورب و درهم، در این نوع سفال وجود دارد. نوع خاصی از این دسته سفال، قندیل است که به واسطه سفارشی بودن و تولید معدود، دارای کیفیت طرح، ساخت، و تزئین و کتابت بالایی است که خصوصیات این نوع سفال از جهت کیفیات فرم و خوشنویسی مورد توجه قرار گرفته است.
انتهای پیام/
نظر شما