علی ماهفروزی کارشناس ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی مازندران در یاداشتی نوشت: جهان کنونی حاصل انباشت خطاهای سیاستمدارانی است که فاقد کنشهای فرهنگی و اجتماعی مؤثر بودهاند. اگرچه خلق واژههایی چون «صلح» یا «گردشگری»، همانند جوانههایی سربرآورده از زیر برف زمستانی در جهان پرابهام امروز، بهتنهایی تعیینکننده آغاز بهار دگرگونی نیستند، اما میتوانند با نگاهی امیدوارانه، انسان معاصر را بهسوی تغییرات خوشیمن هدایت کنند. امروز، در واپسین هفتههای سرد و یخی سال میلادی، میتوان چشمانتظار معجزهای از دم مسیحایی، از شرق تا غرب عالم بود.
این انتظار نه از منظر انفعال اجتماعی، بلکه مبتنی بر بهرهگیری از ظرفیتهای عظیم سه ضلع «کریسمس»، «شب چله (یلدا)» و «ژانویه» در قالب مثلث طلایی آغاز سال نو میلادی است؛ ظرفیتی که با بال گردشگری میتواند به پرواز درآید.
شاید کمتر کسی باور داشته باشد که ضلع اصلی و اثرگذار این جریان، ریشه در فرهنگ ایرانشهری و روح متعالی مهرپرستی برخاسته از شرق دارد؛ ظرفیتی همپیوند که میتواند در بزرگترین رویداد گردشگری آغاز سال نو میلادی نقشآفرین شود. این پیوند، افزون بر دستاوردهای اقتصادی چشمگیر، فرصتی کمنظیر برای گفتوگوی فرهنگها از منظر انسان مدرن فراهم میآورد؛ فرصتی که میتواند در سپهر سیاسی جهان، گفتمان صلح را بارور سازد.
شب چله یا یلدا، بهعنوان ظرفیتی عظیم در گردشگری فرهنگی، در همافزایی با تعطیلات پایان سال میلادی و تقارن کریسمس و ژانویه، میتواند نقشی مؤثر در شکلگیری حرکتی نو، جهانشمول و پایدار در ساختار توسعه سفر و گفتوگوی فرهنگها در چارچوب سازمان گردشگری ملل متحد ایفا کند.
باید باور داشت که فرصت بزرگ اقتصاد گردشگری در آغاز سال میلادی، بر پایه باورهای مشترک انسان از شرق تا غرب جهان کهن شکل گرفته است. پیوند این رفتار بزرگ فرهنگی میتواند زمینهساز شکلگیری «گردشگری طلایی در مثلث صلح» برای جهان امروز باشد.
باور اسطورهای میترائیسم، پیوند مشترک جهان ایرانشهری جغرافیای نوروز باستانی با جغرافیای کریسمس است؛ جغرافیای وسیعی از جهان که تولد حضرت مسیح را جشن میگیرند. این پیوند مشترک میتواند فصلالخطاب همکاری شرق و غرب عالم باشد. پیشینهای به درازای بیش از دو هزار سال در انتقال اندیشههای میترائیستی به باورهای مسیحیت نقش ایفا کرده و همواره جایگاهی اثرگذار در اندیشههای جهان کهن داشته است؛ ظرفیتی که امروز نیز میتواند پیونددهندهای مؤثر برای جهان معاصر باشد. دوستی، محبت، عهد و پیمان و روشنایی از خصیصههای بنیادین باور کهن میترائیسم است؛ مفاهیمی که امروزه به فراموشی سپرده شده و سهمی در بازآفرینی دیپلماسی فرهنگی و احیای تمدنی در این رویداد بزرگ آغاز سال نو میلادی نیافتهاند.
با اینهمه، ایرانیان، بهویژه پاسبانان فرهنگ ایرانشهری، باید با جدیت بیشتری پیگیری فرهنگ کهن ایرانی را در بستر تعاملات فرهنگی و اقتصادی جهان در دستور کار قرار دهند تا با یادآوری و بازنمایی آن، زمینهساز شکلگیری اقتصادی پویا در حوزه گردشگری شوند. نقش باور کهن میترائیسم ایرانشهری در شکلگیری فرهنگ غنی کریسمس، بسیار قابل توجه است و میتواند بستری برای پیوندی پایدار با یلدا و شکلگیری تعطیلات گسترده زمستانه از اواخر پاییز تا اوایل زمستان فراهم آورد؛ امری که به تحول گردشگری در ایران خواهد انجامید.
اگرچه ملاحظات گوناگون دولتها و سازمانهای گردشگری قابل درک است، اما بهرهگیری از فرصت تعطیلات جهانی و اشاعه فرهنگ ایرانشهری در معادلات این مناسبتها، میتواند زمینهساز حضور مؤثر ایران در بازار بزرگ گردشگری جهان باشد.
از سوی دیگر، تعطیلات زمستانه و تغییر رویکردهای سفر، نقشی تعیینکننده در تابآوری مقاصد حساس و پرخطر گردشگری داخلی و نیز شناسایی مقاصد جدید با گردش مالی قابل توجه ایفا میکند. این مهم، همراه با آمادگی مراکز خدمات سفر، امکان حضور هرچه بیشتر گردشگران بینالمللی در ایران را فراهم میآورد؛ موضوعی که میتواند به تحقق سفر در همه زمانها و همه مکانها در کشور بینجامد.
در پایان، ذکر این نکته ضروری است که مهمترین بازه زمانی برای شکلگیری «دهه صلح» در جهان، از آغاز کریسمس تا یلدا و از یلدا تا آغاز ژانویه هر سال است؛ زمانی که جهان در شور شادمانی، دیدار اقوام و سفرهای تفریحی به سر میبرد. مرکز این رویداد بزرگ، یلداست؛ طولانیترین شب سال و آغاز تابش مهر از خاور به باختر جهان. شبهایی که انسانها برای رهایی از ظلمات جهانِ نازیبا، تا سپیدهدم در کنار یکدیگر، روشنایی را آرزو میکنند. باشد که جهانی آرام با مردمانی صلحطلب در سراسر گیتی داشته باشیم و امید است وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نسبت به این ظرفیت بزرگ جهانی، اقدام شایسته به عمل آورد.
انتهای پیام/
نظر شما