مجتبی اکبرپور، رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان دامغان در یادداشتی نوشت: محوطه باستانی تپه حصار دامغان با سابقه تمدنی بیش از هفت هزار سال، یکی از گرانبهاترین گنجینههای تاریخی ایرانزمین به شمار میرود؛ محوطهای که نهتنها در حافظه تاریخی مردم دامغان، بلکه در ادبیات علمی باستانشناسی جهان جایگاهی ممتاز دارد. این تپه، که سالهاست مورد ارجاع و استناد پژوهشگران داخلی و خارجی است، روایتگر دورهای از تاریخ بشر است که در آن، انسان ایرانی به مرحلهای پیشرفته از سازمان اجتماعی، تولید صنعتی، تجارت فرامنطقهای و حتی نوآوریهای فناورانه دست یافته بود. تپه حصار، بهدرستی یکی از کلیدواژههای شناخت تحولات فرهنگی نیمه شرقی ایران و آسیای میانه محسوب میشود.
نخستین کاوشهای علمی در تپه حصار به سال ۱۳۱۲ خورشیدی بازمیگردد؛ زمانی که هیئتی از دانشگاه پنسیلوانیا به سرپرستی اریک اشمیت، این محوطه را مورد بررسی قرار داد. نتایج این کاوشها، که بعدها در دهه ۱۳۵۰ توسط هیأت مشترک آمریکا، ایتالیا و ایران ادامه یافت، نشان داد که تپه حصار دارای سه دوره اصلی فرهنگی از اواخر نوسنگی تا پایان عصر مفرغ است. شواهد بهدستآمده، از جمله کورههای ذوب فلز، قالبهای ریختهگری، مهرهای استوانهای، لوحهای گلی و حجم انبوه سربارههای فلزی، گواه آن است که این محوطه یکی از بزرگترین مراکز تولیدی و صنعتی شمالشرق ایران در عصر مفرغ بوده است.
آنچه تپه حصار را از بسیاری از محوطههای همدوره متمایز میکند، تنها قدمت آن نیست، بلکه پیچیدگی ساختار اجتماعی و اقتصادی ساکنان آن است. یافتههای باستانشناسی نشان میدهد که مردم این منطقه، حدود هفت هزار سال پیش، به استخراج و ذوب مس دست یافته بودند و بهعنوان صادرکنندگان مهم محصولات فلزی با تمدنهای بینالنهرین، ایلام، هند، چین و آسیای میانه در ارتباط بودند. کشف مهرهای اولیه و لوحهای گلی با خط میخی، نشان از وجود نظام اداری و تجاری پیشرفته دارد؛ امری که تپه حصار را به یکی از نخستین نمونههای شهرنشینی سازمانیافته در فلات ایران تبدیل کرده است.
از منظر اجتماعی نیز، تمدن حصار شگفتیهای بسیاری را در خود جای داده است. پیکرههای انسانی و حیوانی بهدستآمده از این محوطه، که اغلب بدون سر ساخته شدهاند، همچنان از رازهای ناگشوده این تمدن به شمار میروند. بررسی این آثار نشان میدهد که زنان در این جامعه نقش محوری داشتهاند؛ از معماری و سفالگری گرفته تا مدیریت اقتصادی. کشف اندک سلاح در این محوطه نیز گواهی است بر صلحدوست بودن ساکنان آن و تمرکز جامعه بر تولید، تجارت و زندگی مدنی، نه جنگ و خشونت.
در کنار این پیشینه درخشان، دامغان بهعنوان شهری که در دورههای تاریخی مختلف، بهویژه در عصر اشکانیان، جایگاهی ممتاز داشته و به «صد دروازه» شهرت یافته، مجموعهای از آثار ارزشمند همچون تاریخانه، برجها، باروی تاریخی و کاخ ساسانی تپه حصار را در خود جای داده است. این ظرفیت عظیم تاریخی، دامغان را به یکی از مستعدترین مقاصد گردشگری فرهنگی در ایران تبدیل میکند؛ ظرفیتی که متأسفانه تاکنون آنگونه که شایسته است، بالفعل نشده است.
با این همه، تپه حصار دامغان سالهاست با چالشی جدی و ساختاری مواجه است؛ چالشی که ریشه آن به دوره پهلوی اول بازمیگردد. اجرای پروژه عبور خط راهآهن تهران–مشهد از دل این محوطه باستانی و سپس احداث خط دوم در سال ۱۳۷۴، تپه حصار را عملاً به دو نیم تقسیم کرده است. این مداخله نهتنها خسارات جبرانناپذیری به لایههای باستانی وارد کرده، بلکه امنیت گردشگران و پژوهشگران را نیز با مخاطره مواجه ساخته است. لرزشهای ناشی از تردد قطار، آلودگی صوتی فراتر از حد مجاز و محدودیت در کاوشهای علمی، بخشی از پیامدهای این تصمیم نادرست تاریخی بوده است.
در طول سالیان گذشته، کنشگران میراث فرهنگی، پژوهشگران و دلسوزان تاریخ ایران بارها خواستار خروج ریل راهآهن از محدوده تپه حصار شدهاند. این مطالبه، سرانجام در دولت دوازدهم بهصورت جدی در دستور کار وزارت راه و شهرسازی قرار گرفت و مطالعات امکانسنجی اولیه توسط شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران انجام شد. با آغاز به کار دولت سیزدهم، پیگیری این مطالبه از سوی مسئولان استانی و شهرستانی ادامه یافت و نهایتاً در سفر رئیسجمهور شهید به استان سمنان در آبان ۱۴۰۰، موضوع بررسی تغییر مسیر ریل راهآهن از تپه حصار به تصویب رسید و طی نامه رسمی به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ابلاغ شد.
متعاقب این ابلاغ، اداره کل میراث فرهنگی استان سمنان، بررسیهای کارشناسی را به مرکز تحقیقات وزارت راه و شهرسازی واگذار کرد. نتایج این مطالعات بهروشنی بر آسیبزا بودن تردد قطار در این محوطه باستانی تأکید کرده و پیشنهاد جابهجایی مسیر ریل را بهعنوان راهکاری ضروری مطرح ساخت. در میان هشت مسیر پیشنهادی، مسیری شناسایی شده که علاوه بر قرار گرفتن در خارج از حریم تپه حصار، کوتاهترین گزینه ممکن است و از نظر فنی و اجرایی نیز قابلیت تحقق دارد. وجود جاده شنی، تملک آسان بخش عمده مسیر، عدم نیاز به جابهجایی ایستگاه راهآهن دامغان و حتی اعلام آمادگی برخی مجموعههای مردمی و راهسازی برای مشارکت داوطلبانه، از مزایای این گزینه است.
اهمیت این پروژه تنها به حفاظت از یک اثر تاریخی محدود نمیشود. جابهجایی ریل راهآهن از تپه حصار، اولویت نخست بخش گردشگری سند پیشرفت شهرستان دامغان است و اجرای آن میتواند زمینه ثبت جهانی این محوطه ارزشمند را فراهم آورد؛ اقدامی که بازتابی گسترده در محافل فرهنگی و علمی داخلی و بینالمللی خواهد داشت و جایگاه دامغان را در نقشه گردشگری فرهنگی ایران ارتقا میدهد.
همزمان با سالروز ثبت تپه حصار دامغان در فهرست آثار ملی کشور، روند اجرایی جابهجایی ریل در سال ۱۴۰۴ با دستور اکید معاونان دادستان مرکز استان سمنان وارد مرحلهای جدی شده است. این اقدام، نشانهای امیدوارکننده از همافزایی نهادهای قضایی، اجرایی و فرهنگی در پاسداری از میراث هفتهزارساله ایران است. نشستی که اخیراً با حضور معاونین دادستانی و دستگاههای ذیربط برگزار شد، بار دیگر این مطالبه دیرینه را به صدر اولویتها بازگرداند.
تپه حصار دامغان، تپهای با رازهای ناگشوده و تاریخی ناتمام است؛ محوطهای که ۹۰ سال از آغاز کاوشهای آن میگذرد و هنوز پاسخ بسیاری از پرسشهای بشری را در دل خود دارد. امروز، تصمیمگیری درباره سرنوشت این محوطه، آزمونی جدی برای وجدان تاریخی ماست؛ آزمونی که نشان میدهد آیا توسعه را در تقابل با میراث میبینیم یا در همنشینی خردمندانه با آن. امید آن میرود که با تحقق جابهجایی ریل راهآهن، مطالبه چندینساله مردم دامغان و دوستداران فرهنگ این سرزمین به ثمر نشیند و تپه حصار، بار دیگر در امنیت و آرامش، روایتگر تاریخ کهن ایران برای نسلهای آینده باشد.
انتهای پیام/
نظر شما